فرزاد با کمک شوهر بی غیرتم برای من نقشه شومی کشید/ در خانه دوربین مداربسته کار گذاشته بود
حوادث رکنا: وقتی همسرم مرا هنگام مصرف مواد مخدر با یکی از دوستانش غافلگیر کرد که به منزل ما رفت وآمد داشت ، من هم او را ترک کردم و به شهرستان رفتم ولی همسرم تهدید می کرد که اگر بازنگردم دخترمان را می کشد. باورم نمی شد دست به چنین کاری بزند اما ناگهان ...
زن 30 ساله که مدعی بود همسرش جهیزیه او را با لوازمی که از سمساری خریده جایگزین کرده است و از استرداد جهیزیه اصلی خودداری می کند، درباره ماجرای طلاقش به کارشناس اجتماعی کلانتری قاسم آباد مشهد گفت: حدود 10 سال قبل خانواده "کاظم" که در مشهد سکونت داشتند به خواستگاری ام آمدند .
آن ها منزلی در همسایگی ما داشتند ولی مدت ها بود که از شهرستان به مشهد مهاجرت کرده بودند و گاهی برای سرکشی از منزل شان به شهرستان می آمدند . خلاصه خیلی زود من وکاظم ازدواج کردیم و من از خراسان شمالی به مشهد آمدم در حالی که نمی دانستم همسرم به موادمخدر اعتیاد دارد . این درحالی بود که همسرم سرکار نمی رفت و پدرش که اوضاع مالی خوبی داشت ، هزینه های زندگی ما را می پرداخت . با این حال همسرم فقط به دنبال خوش گذرانی بود و اوقاتش را با دوستانش می گذراند . هنوز چندماه از زندگی مشترک مان نمی گذشت که تصمیم به طلاق گرفتم اما زمانی که فهمیدم باردار هستم از این تصمیم منصرف شدم و با اندیشیدن به آینده فرزندم همه چیز را فراموش کردم . با وجود این اوضاع اعتیاد همسرم هر روز بدتر می شد تا جایی که رفیق بازی های او به منزل هم کشیده شد . دراین میان یکی از دوستان همسرم بیشتر به منزل ما رفت و آمد داشت تا جایی که دیگر من هم در کنار او احساس راحتی می کردم. حتی هنگامی که همسرم در منزل حضور نداشت با تعارف های «فرزاد» در کنار او می نشستم و مواد مخدر مصرف می کردم . غافل از این که همه این ها یک نقشه است چرا که یک روز کاظم مرا در حال مصرف مواد کنار فرزاد غافلگیر کرد و تازه فهمیدم او به طور مخفیانه در منزل دوربین مداربسته نصب کرده است .
به همین دلیل دختر کوچکم را رها کردم و به شهرستان رفتم . وقتی همسرم دید التماس هایش برای بازگشت من به زندگی مشترک فایده ای ندارد مرا تهدید کرد که اگر باز نگردم دخترم را می کشد. من هم که اصلا فکر نمی کردم دست به چنین کار احمقانه ای بزند موضوع را جدی نگرفتم اما چند روز بعد یکی از بستگانم با من تماس گرفت و درحالی که به شدت نگران بود از بستری شدن دخترم در بیمارستان امام رضا(ع) مشهد خبر داد و گفت: دخترت به کما رفته است . در میان بهت و ناباوری خودم را به مشهد رساندم و متوجه شدم متاسفانه ماجرا حقیقت دارد. کاظم پس از خوراندن داروهای مخدر به دختر هفت ساله ام رگ دست خودش را نیز زده است تا خودکشی کند اما خانواده اش متوجه شده و او را به بیمارستان انتقال داده اند . خلاصه با آن که دخترم به هوش آمد و از مرگ نجات پیدا کرد اما دچار معلولیت شد به طوری که قادر به راه رفتن نبود . من هم درآستانه جدایی از کاظم قرار داشتم و نمی توانستم هزینه های فیزیوتراپی و درمان او را بپردازم، به ناچار دخترم را تحویل پدر شوهرم دادم و به شهرستان بازگشتم و تنها از طریق مددکاری بهزیستی جویای حالش هستم اما او بعد از گذشت سه سال از این ماجرا هنوز هم مانند فردی معلول راه می رود و اشک می ریزد. حالا هم نمی دانم آیا به زندگی عادی بازخواهد گشت یا نه ؟ بعد از آن از کاظم طلاق گرفتم ولی هنوز نتوانسته ام جهیزیه ام را پس بگیرم چرا که ...
بررسی های مشاوران زبده کلانتری قاسم آباد مشهد درباره این ماجرای تاسف بار ادامه دارد.
ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی
ارسال نظر