قتل نانوای تهرانی به خاطر یک میلیون تومان در خیابان نبرد + جزئیات

بامداد پنج‌ شنبه هشتم مهرماه کارکنان بیمارستانی در جنوب تهران به مأموران کلانتری ۱۲۱ سلیمانیه مرگ مشکوک پسر جوانی را گزارش کردند.

با اعلام این خبر تیمی از مأموران پلیس راهی بیمارستان شدند که در آنجا با جسد خونین پسر ۳۱‌ساله‌ای به نام فرشاد روبه‌رو شدند که با اصابت سه‌ضربه چاقو به قتل رسیده بود.

همزمان با ادامه تحقیقات مأموران پلیس درباره این حادثه قاضی محمد‌تقی شعبانی، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران همراه تیمی از کارآگاهان اداره‌دهم پلیس‌آگاهی در محل به تحقیق پرداختند.

بررسی‌های تیم جنایی نشان داد مقتول چند ساعت قبل در درگیری با پسر ۲۴‌ساله‌ای به نام کیوان در پل سوم بلوار ابوذر زخمی و برای درمان به بیمارستان منتقل می‌شود. سپس تیم پزشکی تلاش زیادی برای نجات جان پسر زخمی انجام می‌دهند، اما وی پس از گذشت ساعتی بر اثر شدت جراحات و خونریزی شدید روی تخت بیمارستان فوت می‌کند.

دستگیری قاتل در صحنه جنایت

تحقیقات مأموران پلیس حکایت از آن داشت قاتل که پس از حادثه هنگام فرار از سوی شاهدان و رهگذران دستگیر و تحویل پلیس داده می‌شود همکار مقتول بوده و هر دو به عنوان شاگرد در نانوایی در آن نزدیکی مشغول به کار بوده‌اند که به خاطر اختلاف مالی آن درگیری مرگبار را رقم می‌زنند. تیم جنایی در ادامه به سراغ قاتل رفتند و از وی تحقیق کردند.

متهم با اظهار پشیمانی به قتل دوستش اعتراف کرد و در توضیح ماجرا گفت: من و فرشاد دوست و همکار بودیم و با هم هیچ مشکلی نداشتیم تا اینکه مدتی قبل او از من یک‌میلیون تومان قرض گرفت. آن روز فرشاد به سراغم آمد و گفت برای کاری با مشکل مالی روبه‌رو شده است و از من درخواست کمک کرد. من وضع مالی‌ام خوب نبود، اما برای کمک به او یک‌میلیون‌تومان جور کردم و به او دادم که مشکلش حل شود.

از طرفی هم او قول داده‌بود که به زودی پول مرا برگرداند، چون خبر داشت که من هم به آن پول نیاز دارم. وی ادامه داد: چند روزی از اول ماه گذشته بود و او حقوقش را هم گرفته بود و قرار بود بدهی‌اش را به من پس دهد، اما فرشاد اصلاً به روی خودش نمی‌آورد که به من بدهکار است تا اینکه به او گوشزد کردم که زمان پس دادن بدهی‌اش فرا رسیده است.

فرشاد توجهی نکرد و وقتی بعد از گذشت چند روز دوباره تکرار کردم و طلبم را خواستم به من گفت که پول ندارد و به این زودی طلبم را پس نمی‌دهد. به‌هرحال خیلی از دست او ناراحت بودم و فرشاد هم امروز و فردا می‌کرد تا اینکه شب حادثه به سراغش رفتم و برای چندمین بار از او خواستم بدهی‌اش را پرداخت کند که باز هم بهانه آورد و همین موضوع باعث مشاجره لفظی ما شد.

وقتی درگیری ما بالا گرفت چاقویی که همراه داشتم از جیبم بیرون آوردم و به طرفش چند ضربه پرتاب کردم که ناگهان دیدم دوستم خونین نقش بر زمین شد. من قصد قتل نداشتم و فقط می‌خواستم او را بترسانم و زهر چشم بگیرم، اما او را به شدت زخمی کرده‌بودم که از ترس فرار کردم.

وی در پایان گفت: وقتی فرار کردم چاقوی خونین را داخل کانال آب انداختم و به فرارم ادامه دادم که رهگذران و شاهدان حادثه مرا تعقیب و کمی آن‌طرفتر دستگیر کردند. الان خیلی پشیمان هستم که دوستم را به قتل رسانده‌ام و دوست دارم زمان به عقب برگردد و من چاقویی را که با خودم آورده بودم قبل از درگیری به داخل آن کانال آب می‌انداختم تا دوستم زنده بود و من هم قاتل نبودم.

متهم پس از اعتراف به قتل برای تحقیقات بیشتر به دستور بازپرس جنایی در اختیار کارآگاهان اداره‌دهم پلیس آگاهی قرار گرفت.