بازداشت زن مطلقه تهرانی در خانه فساد / شقایق در زندان نوچه های شهلا !

زن تهرانی در ماجرای طلاق از شوهر دومش از سوی شوهرش ربوده شد و مهریه 200 سکه ای را بخشید و در خانه فساد دستگیر شد.

به گزارش اختصاصی خبرنگار جنایی رکنا، چندی قبل شقایق 25 ساله با چهره ای آشفته و آرام پای در شعبه 4 دادسرای امور جنایی تهران گذاشت و از سناریوی یک آدم ربایی عجیب از سوی شوهرش پرده برداشت.

دردسر درخواست طلاق برای زن تهرانی

شقایق در تحقیقات پلیسی گفت: دختر کم سن و سالی بودم و تازه مدرسه ام تمام شده بود که پسر جوانی به خواستگاری ام آمد و با هم ازدواج کردیم اما خیلی زود بخاطر مشکلاتی و اخلاق بد همسرم تصمیم به جدایی گرفتم و از شوهرم طلاق گرفتم.

وی افزود: بعد از مدتی فرید به خواستگاری ام امد و با هم ازدواج کردیم اما بعد از چند سال بخاطر اختلافات و مشکلاتی که با همسرم داشتم تصمیم به جدایی گرفتم و به همین خاطر قبل از طلاق به خانه پدری ام رفتم و در آنجا بودم و این در حالی بود که همسرم حاضر به جدایی با دادن مهریه ام نبود و هر بار که همدیگر را ملاقات می کردیم اصرار داشت تا مهریه 200 سکه ای ام را ببخشم اما من حاضر به بخشیدن مهریه ام نبودم چون زندگی ام به تباهی کشیده شده بود.

وی افزود: در این مدت در خانه پدری ام بودم و خانواده ام برایم محدودیت های زیادی گذاشته بودند و بیشتر اوقات در خانه بودم و خیلی کم از خانه خارج می شدم.

شقایق ادامه داد: چندی قبل به آرایشگاه زنانه رفتم که در آنجا با دختر جوانی آشنا شدم و با توجه به اینکه دوستی نداشتم خیلی زود با سحر دوست شدم و با هم صمیمی شدیم و زمانیکه از آرایشگاه خارج شدم برادر سحر را جلوی در آرایشگاه دیدم اما فکر نمی کردم آنها نقشه شومی برای من در ذهن دارند.

وی عنوان کرد: بعد از چند روز سحر به خانه مان زنگ زد و ادعا کرد که برادرش به من علاقه پیدا کرده و می خواهد همدیگر را ملاقات کنیم اما من مخالفت کردم چون هنوز از همسرم طلاق نگرفته بودم و با توجه به محدودیت هایی که در خانه پدری ام بود نمی توانستم از خانه خارج شوم اما سحر در هر تماسی که به من می گرفت اصرار داشت که برادرش را یک روز ملاقات کنم و بعد مخالفت خودم را مطرح کنم.

قرار ملاقات با پسر جوان

شقایق که خام حرفهای سحر و برادرش شده بود تصمیم گرفت به دیدن برادر سحر برود تا دختر جوان دیگر در تماس ها اصرار به این ملاقات نکند.

شقایق به محل قرار ملاقات در شمال تهران رفت و وقتی وارد پارک شد با سحر و برادرش روبرو شد و همه چیز عادی به نظر می رسید که پس از صحبت های ابتدایی شقایق همراه سحر و برادرش چند قدمی درپارک راه رفتند و بعد روی یک صندلی در داخل پارک نشستند.

لحظات در حال گذر بود که شقایق صدایی شنید، صدای مردی به گوش می رسید که او فریاد می زد زن خیانتکار و دروغگو! شقایق شوکه شده بود و وقتی به عقب بازگشت که صدا را دنبال کند با شوهر دومش روبرو شد که گوشی موبایل را روی حالت دوربین قرار داده بود و در وسط پارک شقایق را زن خیانتکار صدا می زد و می گفت اگر پلیس بیاید هر دو شما بخاطر خیانت به زندان می روید و شاید هم اعدام.

شقایق ترسیده بود و این در حالی بود که شوهر دوم شقایق از او و پسر جوان که کنار هم نشسته بودند فیلم می گرفت و در ادامه شوهر دوم شقایق که فرید نام دارد از آنها خواست سوار بر خودرویش شوند.

آدم ربایی برای فرار از پرداخت مهریه

شقایق، همراه سحر و برادرش سعید سوار بر خودرو شدند و فرید که راننده خودرو بود چند ساعتی آنها را در خیابان چرخاند و سپس در منطقه شهرری به داخل خانه ای رفت و شقایق به مدت 3 روز در خانه زندانی بود تا اینکه روز سوم فرید همه آنها را سوار بر خودرویش کرد.

فرید ادعا کرد که شقایق باید مهریه 200 سکه ای خود را ببخشد وگرنه هر بلایی که فکر کند سر او می آورد و حتی فرید همسرش را تهدید به مرگ کرد.

روز پنج شنبه بود، شقایق که از ترس جانش پذیرفته بود مهریه 200 سکه ای خود را ببخشد همراه فرید و خواهر و برادر جوان به چند دفتر خانه رفتند اما با توجه به اینکه شقایق حال بدی داشت دفترخانه ها حاضر به همکاری نشدند تا اینکه شقایق در یک دفترخانه به صورت رسمی بخشیدن مهریه 200 سکه ای خود را اعلام کرد.

شقایق از اسارت شوهر دومش رهایی یافت و چون در آن روزهای زندانی بودنش پی برده بود که سحر و سعید در این ماجرا با شوهرش همدست بودند و این خواهر و برادر از سوی فرید اجیر شده بودند پس از رهایی به دادسرای امور جنایی تهران رفت و از شوهرش و همدستانش در ماجرای آدم ربایی اعلام شکایت کرد.

بازداشت شقایق در خانه فساد

بازپرس صادقی دستور داد تا تحقیقات برای دستگیری فرید و خواهر و برادر اجیر شده آغاز شد، مدتی گذشت اما شقایق و خانواده اش دیگر پیگیر ماجرا نشدند و با گذشت مدت زمان زیاد، بازپرس حبیب الله صادقی که به این پرونده مشکوک شده بود دستور داد تا ماموران برای تحقیق به سراغ شقایق بروند که در این مرحله مشخص شد زن جوان در یک خانه فساد بازداشت شده است.

شقایق که در یک خانه فساد بازداشت شده بود وقتی پیش روی بازپرس صادقی قرار گرفت گفت: بعد از طلاق همسر دومم و با توجه اینکه 3 روز زندانی بودم و حتی مهریه ام را بخشیده بودم خیلی آشفته شده بودم و این در حالی بود که خانواده ام نیز در این ماجراها مرا همراهی نکردند و همیشه به من سرکوفت می زدند به همین خاطر از رفتارها و نگاه ها خسته شده بودم و تصمیم به فرار از خانه پدری ام گرفتم.

وی افزود: بعد از فرار از خانه برای رسیدن به آرامش در پارک با یک زن جوان به نام شهلا آشنا شدم و وقتی با او درد و دل کردم شهلا مرا به خانه اش دعوت کرد و فکر می کردم آشنایی با این زن جوان می تواند مسیر زندگی ام تغییر پیدا کند اما وقتی وارد خانه شهلا شدم پی بردم شهلا رییس یک خانه فساد است و چند دختر و زن جوان در خانه او زندگی می کنند.

شقایق ادامه داد: تصمیم به فرار گرفتم تا زندگی ام تباه تر از قبل نشود اما شهلا چند نوچه داشت که اجازه فرار به من را نمی دادند تا اینکه پلیس به خانه شهلا آمد و همه را دستگیر کرد و اگر پلیس نبود نمی دانم چه بلایی سرم می آمد.

بنا بر این گزارش، بازپرس حبیب الله صادقی از شعبه 4 دادسرای امور جنایی تهران با توجه به اظهارات شقایق دستور داد تا زن جوان به بهزستی منتقل شود و تحقیقات تکمیلی در این پرونده ادامه دارد.آخرین قیمت های بازار ایران را اینجا کلیک کنید.