کرمان در غم سردار دلها / مردم کرمان از سردار سلیمانی چه می گویند؟! + فیلم گفتگو
رکنا: حاج قاسم سلیمانی مردی از جنس مردم بود، وقتی خبر شهادتش منتشر شد همه عزادار شدند و رخت سیاه عزا به تن کردند.حالا یک سال از شهادت این بزرگ مرد تاریخ ایران میگذرد و این روزها حال و هوای شهر کرمان دوباره غم آلود شده است.
به گزارش خبرنگار اعزامی رکنا به کرمان: چند روز مانده تا فرا رسیدن سالرزو شهادت سردار دلها حاج قاسم سیلمانی ، کرمان رنگ و بوی دیگری به خود گرفته است. سراسر شهر پر شده از عکسهای حاج قاسم. سیزدهم دی ماه را مردم ایران وبه خصوص مردم شهر کرمان از خاطر نخواهند برد.همان روزی که ایران یک مرد راستین و هم شهری اشان را برای همیشه از دست دادند. حاج قاسم سلیمانی که شهید همه خانوادههای ایرانی عزیزی را از دست دادند که تا ابد داغ آن را به دل خواهند داشت.
سرداری از دیار کریمان
شهید حاج قاسم سلیمانی از دیار کریمان بود،شهر کرمان. حرف و حدیثها برای به خاک سپردن پیکر پاک شهید زیاد بود تا اینکه سرانجام مشخص شد قاسم سیلمانی در بهشت زهرا(س) شهر کرمان در آغوش خاک آرام خواهدگرفت. با انتشار این خبر همه مردم کرمان چشم انتظار بودند تا میزبان خوبی برای سردار دلها باشند. از پیرتا جوان دست به دست هم دادند تا میزبان خودشان را به حاج قاسم و همه مردم ایران نشان دهند.
از پذیرش زائران حاج قاسم معذوریم
روز موعود
سرانجام هفدهم دی ماه از راه رسید و پیکر مطهر سردار قاسم سلیمانی وارد شهر و دیارش شد. آن روز کرمان غم انگیزترین روز خود را شاهد بود، کوچک و بزرگ، زن و مرد یک چشمشان اشک بود و یک چشمشان خون. بدرقه شهید سلیمانی از خیابان های شهر کرمان آغاز میشد و به بهشت زهرای(س) شهر ختم میشد. عاشقان دسته به دسته به جمعیت عزادار اضافه می شدند. سردار دلها روی دستان همشهری هایش تشییع شد تا اینکه در دل خاک آرام گرفت.
بیانیه علمای عراق در سالگرد شهادت فرمانده سابق نیروی قدس سپاه
یک سال بعد
حالا چند روزی مانده تا سالگرد پرواز ابدی حاج قاسم سلیمانی،مردی از جنس مردم ،سردار دلها. این روزها در آستانه سالگرد شهادت این بزرگ مرد حال و هوای کرمان با روزهای دیگر ماه فرق دارد.
با اینکه ویروس منحوس کرونا امان مردم ایران و جهان را بریده است و باعث شده بسیاری از مراسم مذهبی وملی کشور دیگر برگزار نشود با این حال مردم شهر کرمان با رعایت پروتکلهای بهداشتی چند روزمانده به سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی به بهشت زهرا(س) شهر کرمان میروند تا با سردار دلها عهد و پیمان جدید ببندند.
از ساعتهای اول صبح مردم شهیدپرور کرمان دسته به دسته به مزار این مرد بزرگ میروند. پیر و جوان ،کوچک و بزرگ،زن و مرد. کافی است بالای سر مزار حاج قاسم بروند،حمد وفاتحه را که میخوانند چشمانشان پر از اشک میشود. این همه عشق و علاقه به سردار دلها را هیچ کجای این دنیای خاکی نمیتوان دید.علاقهای که ریشه در مقاومت ،شهامت و شهادت آدمها دارد.
کرمان همیشه و در همه نقاط حساسی که پای دفاع از ارزشهای جمهوری اسلامی ایران در میان بوده و دفاع از خاک وطن حرف اول را می زده پیش قدم بودهاند. تعداد دقیق شهدای جنگ تحمیلی استان کرمان 5340 نفر است. این یعنی همیشه و همه جا برای دفاع از وطن ثابت قدم بودهاند. همین شور و حال واشتیاق این روزها در میان مردم شهر کرمان موج میزند ،این حس وحال عجیب را میتوان درچهره تک تک افرادی که در مزار شهید حاج قاسم سلیمانی حضور دارند را دید و به نظاره نشست.
آخرین توصیه حاج قاسم سلیمانی 8 روز قبل از شهادت چه بود؟
سفر به کرمان
فرصتی شد تا به این شهر، شهر کریمان سفرکنیم. کمی استراحت و بعد به بهشت زهرا(س) کرمان رهسپارشدیم. به چهره هرکدام از مردم شهر می نگریم عشق در آن موج میزند. به سراغ پیرمردی که در نزدیکی مزار شهید حاج قاسم سلیمانی ایستاده می رویم. از او درباره علاقه اش به حاج قاسم میپرسم، حلقه اشک در چشمانش موج میزند. می گوید: سال گذشته که خبر شهادت سردار را شنیدم جگرم آتش گرفت. حالا پس از گذشت یک سال هنوز این داغ برایم تازه است.
زن میانسالی از سرمزار بلند میشود و هنوز قطرات اشک از چشمانش جاری است، می گویم اگر بخواهید حرفی به حاج قاسم بزنید این حرف چیست؟ با صدایی لرزان میگوید من کوچکتر از آن هستم که به حاج قاسم حرفی بزنم. به عنوان یک مادر میگویم وقتی خبر شهادتش را شنیدم انگار فرزند خودم را از دست دادم.
در میان زائران مزار سردار شهید قاسم سیلمانی نسل جوان هم دیده میشوند ،نسلی که به آنها دهه هشتادی میگویند.نسلی که شاید خاطره جنگ تحمیلی را در ذهن خود نداشته باشند و یا با فضای افسار گسیخته مجازی که این روزها پر از انواع و اقسام اطلاعات مواجه هستند دوباره به سمت شهدا و امام شهدا آمدهاند. دخترک ده یا دوازده سال بیشتر ندارد، چفیهای را روسری سرش کرده است و چادری مشکی رنگ به سرکرده است. از او درباره درباره حاج قاسم میپرسم. می گوید: دوستش دارم.
پسرجوان دیگری درهمان نزدیکی ایستاده است ، به جمعیت زل زده،کنارش می روم و می گویم چه احساسی داری، نگاهی می اندازد و اینطور میگوید: مگر میشود سردار دلها را دوست نداشت،من عاشقش هستم و افتخار می کنم که این مرد بزرگ هم دیاری و هم شهری من هست.
اینجا حتی تازه عروس و دامادها نیز برای آغاز زندگی اشان به مزار حاج قاسم می آیند، درست مثل علی و همسرش که یک ساعت قبل از اینکه خطبه عقدشان را بخوانند به مزار حاج قاسم سلیمانی آمده اند. علی می گوید: حاج قاسم هم شهری ماست و ما به او و همه شهدا احترام می گذاریم. دوست داشتیم که زندگی امان را با اجازه حاج قاسم سلیمانی آغاز کنیم و می دانم که برکت زندگی امان خواهد بود.
اینجا کرمان است، شهری که آغوشش را برای حاج قاسم سلیمانی بازکرده است.
آخرین قیمت های بازار ایران را اینجا کلیک کنید.
ارسال نظر