خودکشی شوهر بعد از اسیدپاشی به صورت نرگس الحلفی / نرگس کمک می خواهد + فیلم گفتگوی اختصاصی
حجم ویدیو: 87.71M | مدت زمان ویدیو: 00:08:59

اخبار اختصاصی رکنا - کپی رایت

به گزارش اختصاصی خبرنگار جنایی رکنا، ساعت 6 عصر آبان 97 بود که زن جوانی به نام نرگس الحلفی که 8 ماه از ماجرای جدایی اش از همسرش گذشته بود در حالیکه فکر می کرد با طلاق از شوهر افیونی اش که به او خیانت کرده می تواند در آرامش به زندگی اش ادامه دهد و تنها رویای زندگی اش بزرگ کردن فرزندش است از خانه شان در منطقه شهرری ری خارج شد.

نرگس الحلفی

اسید پاشی هولناک در شهرری

نرگس وقتی به پشت در خانه شان رسید صدای موتور سیکلت روشن را می شنید اما فکر نمی کرد تا تلخ ترین صفحه زندگی اش در پشت در خانه شان در انتظارش ایستاده است.

نرگس الحلفی در خانه را باز کرد، مردی با کلاه کاسکت، دستکش و کاپشن مشکی در مقابل زن جوان ایستاد و در یک لحظه ظرف اسید را روی صورت و بدن نرگس ریخت و سپس سوار بر موتور پا به فرار گذاشت.

قربانی اسیدپاشی که نرگس الحلفی نام دارد شوکه شده بود و در حالیکه روی صورتش با اسید می سوخت به داخل خانه بازگشت و از ترس و وحشت و شوک در سکوت بود و فقط توانست در خانه شان را در طبقه بالای ساختمان به سرعت به صدا در آورد.

مادر نرگس الحلفی وقتی در را باز کرد و دید لباس ، چادر و شال دخترش سوخته شده و دخترش در سناریوی اسیدپاشی می سوزد دنیا برایش تمام شد و با جیغ از اهالی ساختمان در خواست کمک کرد که خیلی زود ماموران اورژانس و پلیس در محل اسیدپاشی گذاشت و قربانی این اسید پاشی هولناک به بیمارستان منتقل شد.

نرگس الحلفی

دستگیری عامل اسید پاشی

ماموران در تحقیقات پلیسی پی بردند که عامل این اسید پاشی شوهر سابق نرگس الحلفی بوده و خیلی زود تیم های پلیسی با اقدامات فنی و پلیسی مجید را در مخفیگاهش دستگیر کردند.

قربانی این اسید پاشی هولناک در شهرری در خواست قصاص شوهرش را داد و مجید در دادگاه به قصاص محکوم شد اما عامل اسید پاشی پس از یک سال که در زندان بود دست به خودکشی زد و به زندگی خود پایان داد.

روزهای سخت قربانی اسید پاشی

نرگس الحلفی که در ماجرای اسید پاشی از سوی شوهرش بینایی و سوختگی صورتش زیبایی اش را از او گرفته اما روحیه خوبی برای ادامه زندگی دارد و وقتی همیشه لبخند پر معنایی روی صورتش است که حرفهای زیادی در این خنده ها پنهان است.

نرگس سالهاست که خانه نشین شده و دیگر نمی تواند به تنهایی برای خرید، رفتن پیش دوستان و سرکار خارج شود، نرگس کارهای شخصی اش را هم به سختی انجام می دهد و در این روزهای سخت تنها مادرش او را همراهی می کند و تنها امیدی که او این روزها دارد بازگشت بینایی و دیدن پسر 9 ساله اش است.

نرگس الحلفی یکی از قربانیان اسید پاشی است که در از نگاه مسئولان و مردم به دور مانده و خیلی زود و تنها چند روز پس از انتشار ماجرای قربانی شدنشان در پرونده اسید پاشی به فراموشی سپرده شده اند.

زن جوان که یک روز همه چیز را مشاهده می کرد و می توانست به راحتی با مردم و اطرافیانش ارتباط داشته باشد و دنیای رنگی را می دید این روزها با احساس و شنیدن می بیند، روزها برایش سخت شده و بدتر از همه اینکه کسی از او حمایت نمی کند و نه تنها قربانی یک خشنونت شده بلکه قربانی فراموشی و تنهایی این روزهای زندگی اش شده است و از مردم می خواهد که او را یاری کنند تا بتوانند مثل گذشته زندگی کند و مادر خوبی برای فرزندش باشد و بزرگ شدن پسرش را ببیند.

نرگس الحلفی

گفتگو با نرگس الحلفی

نرگس الحلفی 29 ساله که در شهرری زندگی می کند با همه اتفاقات تلخی که برایش افتاده اما همچنان امید دارد و لبخند در چهره اش به دیگران انرژی می دهد.

چرا از همسرت جدا شدی؟

8 سال بود که ازدواج کرده بودم اما پس از 8 سال زندگی مشترک به خاطر خیانت و اعتیاد همسرم تصمیم به طلاق توافقی گرفتم که همسرم پذیرفت اما مجید پس از جدایی شروع به تهدید کرد که اگر به زندگی بازنگردم روی من اسید می ریزد و زیبایی ام را می گیرد تا دیگر با کسی ازدواج نکنم.

حرفش را باور می کردی؟

نه، فکر نمی کردم مجید با مادر پسرش این کار را بکند.

روز حادثه چه شد؟

ساعت 6 عصر بود که از خانه خارج شدم که ناگهان یک مرد با کلاه کاسکت، کاپشن مشکی و دستکش جلوی خودم دیدم و در یک لحظه ظرف اسید را روی من پاشید و سوار بر موتورش پا به فرار گذاشت. 2 ماه در بیمارستان مطهری بودم و جراحی های زیادی روی من انجام شد اما بینایی ام را از دست دادم.

چند عمل جراحی کردی؟

بیش از 50 بار زیر تیغ جراحان رفتم.

همسرت دستگیر شد؟

بله، خیلی زود مجید دستگیر شد اما وقتی حکم قصاص برایش صادر شد پس از یک سال در زندان به زندگی خودش پایان داد.

تا حالا کسی از شما حمایت کرده است؟

هیچ ارگان یا مسئولی تا امروز از من حمایت نکرده است و تنها خواسته من این است بینایی ام بازگردد.

بینایی ات قابل بازگشت است؟

از معصومه عطائی که یکی از قربانیان اسید پاشی است شنیدم یک پزشک در انگلیس است که نابینا مادرزادی را هم درمان می کند و می تواند بینایی ام را بازگرداند اما پول زیادی می خواهد.

بینایی ام خیلی من خیلی مهم است که بتوانم کارهای شخصی ام را انجام دهم، از وقتی بینایی ام را از دست دادم همه چیزم را از دست داده ام.

خشنونت را تعریف کن؟

عقده و کینه ای که حسادت هایی که در وجود یک نفر را رخنه کرده و باعث می شود دست به همچین کارهایی بزند.

وقتی شنیدی شوهرت خودکشی کرده چه حسی داشتی؟

ناراحت شدم، به خودم گفتم چرا این کار را کرد که این بلا را سر خودش آورد، حداقل می ماند و برای یک پدر خوب برای پسرش می شد.

نرگس الحلفی

پسرت با شما زندگی می کند؟

پسرم 9 ساله است، 2 سال است که او را ندیدم و پسرم پیش خانواده همسرم است.

چرا پسرت با خودت زندگی نمی کند؟

نخواستم مرا ببیند چون تو روحیه اش تاثیر منفی می گذارد و الان 2 ماه است که دیگر اجازه تلفنی صحبت کردن هم با پسرم را ندارم چون خانواده همسرم می گویند تاثیر منفی می گذارم و به پسرم گفته اند که مادرت باعث خودکشی پدرت شده است.

درخواستت از معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری چیست؟

یک فکر اساسی برای قربانیان اسید پاشی مخصوصا خانم ها که تعداد بیشتری نسبت به مردها هستند بکنند، یک قانون و حکم اعدام برای عاملان اسیدپاشی بگذارند تا درس عبرتی برای دیگران شود و دیگر کسی به خودش اجازه ندهد که دست به اسیدپاشی بزنند. از لحظا درمان اگر یک بیمارستان مجهز برای قربانیان اسیدپاشی تهیه کنند که متخصصان پوست وبینی در آن باشند، چون اگر من همان روز اول به یک بیمارستان مجهز می رفتم و پزشکان متخصص بالای سرم بودند شاید امروز بینایی ام را از دست نمی دادم.

این روزها چه کسی کمک تو می کند؟

مادرم همیشه همراهم است، وقتی یک ساله بودم پدر و مادرم از هم جدا شدند، پدرم ازدواج کرد و صاحب فرزند شد اما مادرم به تنهایی مرا بزرگ کرد و همیشه همراهم است.

هزینه های درمان را از کجا تهیه می کنی؟

چند خیر کمک کردند اما مدت هاست که به فراموشی سپرده شدیم، من بیش از 50 عمل جراحی کردم که این جراحی ها تحت پوشش بیمه نیست و هزینه های درمانم بسیار بالاست و از مردم می خواهم که ما قربانیان را فراموش نکنند.

تنها خواسته ات چیست؟

سلامتی ام بازگردد، هرکسی می تواند به من کمک کند شماره کارتم را در اختیارشان قرار می دهم ، چون می خواهم بینایی ام بازگردد و پسرم را خودم بزرگ کنم.

مادری از جنس بهشت

مادر نرگس الحلفی که این روزها به تنهایی و به سختی کارهای دخترش را انجام می دهد به خبرنگار رکنا گفت: وقتی دخترم به طبقه بالا آمد، چادر، شال و لباس و صورتش تیکه تیکه شده بود، هیچی نمی گفت حتی جیغ و فریاد هم نزد که همسایه ها به کمکش بیایند.

این مادر که اشک می ریزد افزود: من همین یک اولاد را دارم، یک زن به تنهایی که نه پدر، نه خواهر و نه برادری دارد چطور می تواند تو این شرایط زندگی کند، من همیشه همراه دخترم هستم، وقتی برای خرید نان از خانه خارج می شوم به سرعت به خانه بازمی گردم که دخترم تنها نباشد و کارهایش را انجام دهم.

من می خواهم یک نفر پیدا شود و دخترم را به خارج کشور ببرد و درمان کند تا چشمانش ببیند، پوست دخترم دیگر مهم نیست فقط می خواهم ببیند و خودش کارهای خودش را انجام دهد.

هزینه های زندگی و درمان دخترم زیاد است و شرایط برای من و دخترم هر روز سخت تر می شود و از مردم می خواهم کمکمان کنند چون هیچ ارگان و مسئولی تا به امروز از ما حمایت نکرده و باور کنید هزینه های درمان زیاد است و دخترم به خاطر هزینه های زیاد درمانش دیگر به پزشک نیز مراجعه نمی کند.

بنا بر این گزارش، نیکوکاران و خیرین که قصد کمک به خانواده این قربانی اسیدپاشی دارند می توانند کمک های خود را به شماره کارت 5859831124097154 به نام نرگس الحلفی واریز کنند.آخرین قیمت های بازار ایران را اینجا کلیک کنید.

برای ارتباط با نرگس الحلفی به صفحه اینستاگرامی به آدرس  narges.alhelfi مراجعه کنید.

وبگردی