گفتگو با بی رحم ترین پسر تهرانی

به گزارش رکنا ، شهرام 48ساله به اتهام قتل مادرش بازداشت شده و نزدیک به 10ماه است در زندان به‌سر می‌برد و دو خواهرش برای او قصاص خواسته‌اند. باورش نمی‌شود شیشه و توهم ناشی از آن باعث شده مادر 70 ساله‌اش را به قتل برساند. قرار است به‌زودی در دادگاه کیفری یک استان تهران به اتهام مادرکشی محاکمه شود.

شهرام بعد از مصرف شیشه فکر می‌کرد که مادرش شیطان شده و قصد کشتن وی را دارد و سرانجام هم به خاطر این توهم، شامگاه سی‌ام بهمن98 ‌در خانه‌شان در یکی از محله‌های تهران به مادرش حمله کرد و بعد از کتک‌زدن مادرش، او را با ضربه‌های چاقو کشت و جسد را در یخچال خانه پنهان کرد. متهم با فرار از خانه تحت‌تعقیب پلیس بود تا این‌که در یکی از بوستان‌های تهران شناسایی و بازداشت شد. او در جریان تحقیقات به این قتل اعتراف کرد و با قرار قانونی روانه زندان شد.

مادرم را به شکل شیطان دیدم و او را کشتم

به پهنای صورت اشک می‌ریزد و با گذشت 10ماه هنوز باورش نمی‌شود مادرش را کشته است و مدام می‌گوید: ای‌کاش معتاد نبودم و این همه بلا را سر خودم، زندگی‌ام و مادرم نمی‌آوردم. در حاشیه جلسه تحقیق،گفت‌وگویی با او داشتیم که در ادامه می‌خوانید.
چه‌کاره‌ای؟
درکارگاه چرم‌سازی کار می‌کردم اما بعد از قتل مادرم زندانی شدم.
متاهلی؟
متاهل بودم و یک دختر داشتم اما به‌خاطر اعتیادم همسرم طلاق گرفت و رفت. 25سال است انواع مواد را مصرف می‌کنم و در چند سال اخیر شیشه‌ای شده‌ام. اعتیاد زندگی‌ام را نابود کرد.
با والدینت اختلاف داشتی؟
فقط سر اعتیادم مشکل داشتیم. حتی مادرم به خاطر عشق و علاقه‌اش به من، بارها مرا در کمپ بستری کرد به امید اینکه ترک کنم که نشد و آخرین‌بار وقتی از کمپ بیرون آمدم، دوباره مواد مصرف کردم. خودم را نمی‌بخشم چون باعث مرگ او شدم.
زندانی شدی؟
بله. مدتی در زندان بودم که خانواده‌ام مرا بخشیدند و آزاد شدم.
بعد از آزادی؟
با دخترم زندگی می‌کردم که این اواخر عقد کرده بود و می‌خواست به خانه بخت برود، همان موقع یکبار از دخترم خواستم برایم شیشه بخرد که قبول نکرد و نخرید. به او حمله کرده و خواستم او را بکشم که از دستم فرار کرد و جانش را نجات داد.
از شب قتل مادرت بگو.
چهار ماه و ۱۸روز در کمپ بودم و تازه شش روز بود که بیرون آمده و در خانه با دخترم بودم. آن شب به خانه مادرم رفتم که از من خواست حالا که دخترم عقد کرده برای همیشه مواد را فراموش کنم. مادرم می‌خواست دوباره مرا به کمپ منتقل کند تا برای همیشه ترک کنم اما من نمی‌خواستم دوباره به کمپ بازگردم. حشیش، شیشه و ۲0عدد قرص مصرف کرده و حال درستی نداشتم. از مادرم کینه به دل گرفته بودم. آن شب می‌خواست به حمام برود. توهم شیشه باعث شده بود احساس کنم مادرم قصد کشتنم را دارد و او را شیطان می‌دیدم.
بعد چه شد؟
خواستم از خانه فرار کنم که نشد و تصمیم به قتل مادرم گرفتم. سمتش رفتم و باضربه‌های مشت به بدنش زدم، موهایش را کشیدم و با چاقو چندضربه به او زدم و جانش را گرفتم. وسایل تزئینی روی دیوار و میزهای خانه را شکستم و ساعاتی بالای سر او نشسته و گریه کردم.
چرا جسد را در یخچال گذاشتی؟
خواستم جسد را از خانه منتقل و دفن کنم که نشد. وسایل یخچال را بیرون ریخته و جسد را در آنجا گذاشتم تا سالم بماند. با برداشتن چاقوی خونین از خانه بیرون رفته و سرگردان خیابان‌ها شدم. وقتی به خودم آمدم داخل پارکی بودم، همانجا روی صندلی نشستم و ساعتی بعد ماموران سر رسیده و دستگیرم کردند.
خانواده‌ات را در زندان ملاقات کرده‌ای؟
نه، خانواده‌ام به ملاقاتم نیامده‌اند. حق دارند من مادرم را کشته‌ام. خواهرانم برایم قصاص خواسته‌اند.
شرایط زندگی در زندان؟
زندگی در زندان با بیرون خیلی فرق دارد. بیرون آزادی و هر کار بخواهی انجام می‌دهی، اما داخل زندان محدود می‌شوی به سالن، سلول، هواخوری و زندانیانی که مثل خودت متهم به قتل هستند.
دلت برای چه کسی تنگ شده؟
برای مادرم و دخترم. دوست دارم برای یک‌بار هم که شده سر مزار مادرم بروم و حلالیت بگیرم و به دخترم هم بگویم مرا ببخش که زندگی‌ات را به خاطر اعتیادم از بین بردم و پدر خوبی برایت نبودم.
خواب مادرت را دیده‌ای؟
بله، چندبار در زندان خواب مادرم را دیدم اما هربار چهره‌اش را از من می‌دزدید. به پایش افتادم تا مرا ببخشد که گریه‌کنان از مندور شد.

جنایت‌های شیشه‌ای در خانواده
رحیم دشتبان / بازپرس دادسرای جنایی تهران
در این پرونده شاهد آن هستیم که مردی میانسال که سال‌ها مواد افیونی و شیشه مصرف می‌کرده، با مادر سالخورده‌اش درگیر شده و او را به قتل رسانده‌است. همچنین اعتیاد باعث شده همسرش از وی جدا شود و دخترش هم امنیت جانی در کنار این پدر معتاد نداشته باشد. براساس ماده ۱۴۰ قانون مجازات اسلامی مسؤولیت کیفری در حدود، قصاص و تعزیرات تنها زمانی محقق است که فرد هنگام ارتکاب جرم، عاقل، بالغ و مختار باشد به‌جز در مورد اکراه بر قتل که حکم آن در کتاب سوم قصاص آمده است. علمای حقوقی اجبار را به دو نوع مادی و معنوی تقسیم کرده‌اند که هریک از این دو نوع نیز به‌نوبه‌ خود، ناشی از علل بیرونی یا ناشی از شخص مرتکب و علل درونی است.

گاه مجرمی که بعد از مصرف مشروب یا استعمال شیشه مرتکب قتل می‌شود با ادعای جنون یا این‌که اختیار عملی که مرتکب شده در اختیارش نبوده‌است؛ سعی می‌کند که خود را از مجازات قصاص نجات دهد، اما بازپرس‌های جنایی با پرسیدن سؤال‌های متوالی درباره نحوه قتل، وسیله ارتکاب جرم و زمان قتل سعی در کشف حقیقت دارند که جمع‌آوری این‌گونه اطلاعات باعث می‌شوند که دیگر متهم نتواند دروغ‌پردازی کرده و حقیقت را بازگو کند؛ چرا که متهم اقدامی که انجام داده، نوعا کشنده بوده‌است. همچنین برای بررسی سلامت روانی متهمان از آنها تست‌های سلامت و شخصیت گرفته می‌شود. با بررسی سلامت روانی متهم و تایید آن، متهم راهی برای فرار ندارد و در برابر مجازات قرار خواهد گرفت.آخرین قیمت های بازار ایران را اینجا کلیک کنید.

وبگردی