مامان مینا خائن بود / زانو زدن داماد برای نجات از اعدام ؟! + جزییات دادگاه
حوادث رکنا : مرد جوان که جلوی چشمان دخترش همسرش را کشته بود و جسد را همراه خود به کلانتری برده بود صبح امروز در دادگاه ادعا کرد مقتول دعا و طلسم همراه داشته است.متهم در دادگاه به پای اولیای دم افتاد که او را ببخشند.
به گزارش خبرنگار رکنا،نهم اردیبهشت ماه امسال مرد جوان با مراجعه به یکی از کلانتری های دزفول،اعترافی مطرح کرد که همه را بهت زده کرد.
او بعد از اعتراف به قتل همسر جوانش به ماموران گفت:«در حال سفر از تهران به دزفول بودم که در نزدیکی قم با همسرم بحثم شد و او را با ضربات چاقو از پا درآوردم.الان هم جسد در ماشین است.»
بعد از اعتراف متهم با توجه به اینکه حادثه در نزدیکی تهران اتفاق افتاده بود،پرونده بعد از بررسی های پلیسی و تکمیل تحقیقات اولیه به دادسرای جنایی تهران منتقل شد.
در تحقیقات اولیه در دادسرا،دختر بزرگ مقتول به ماموران گفت:«از مدتی قبل متوجه رفتارهای مشکوک مادرم شده بودم.او گاهی تماس هایی می گرفت و بعد شماره را از گوشی اش پاک می کرد.این موضوع را به مادرم گفتم اما او تهدیدم کرد و کتکم زد برای همین هم من حرفی به پدرم نزدم.»
با تکمیل تحقیقات،پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری یک استان تهران ارجاع شد.اما قبل از رسیدن موعد محاکمه،دختر مقتول به عنوان ولی دم مادرش،با مراجعه به دادسرا از قصاص پدرش اعلام گذشت کرد.پدر قاتل هم به عنوان قیم فرزند دو ساله او از قصاص گذشت کرد.
تقاضای جنجالی اولیای دم
در ابتدای جلسه رسیدگی کیفرخواست صادر شده از دادسرا توسط نماینده دادستان قرائت شد.مطابق آن مرد جوان متهم است به مباشرت در قتل عمدی همسرش.
سپس اولیای دم بایدبه نوبت تقاضای خود را در دادگاه مطرح می کردند.
در ابتدا دختر یازده ساله مقتول پشت تریبون قرار گرفت و در حالی که از شدت گریه هق هق می کرد گفت:«دلم نمی خواهد پدرم قصاص شود و برای همین از او شکایتی ندارم.من مادرم را از دست داده ام و نمی خواهم پدرم را هم از دست بدهم.»
سپس دختر نوجوان رو به پدربزرگش که او هم یکی از اولیای دم پرونده است کرده و به او گفت:«می دانم که می خواهی به خاطر مادرم که دخترت بود،تقاضای قصاص پدرم را کنی.اما اگر پدرم را قصاص کنید،دیگر خانه تان نمی آیم.»
در همین حال پدر قاتل هم به عنوان قیم فرزند دو ساله مقتول،بار دیگر گذشت خود را اعلام کرد و حالا نوبت به پدر مقتول رسید که پشت تریبون حاضر شود و تقاضای خود را مطرح کند.
او گفت:«تقاضای من و همسرم قصاص است.از خون دخترمان گذشت نمی کنیم.»
رئیس شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران با تذکر به پدر مقتول گفت:«باید اجازه دهید،مادر مقتول به عنوان یکی از اولیای دم خودش تقاضایش را مطرح کند و وسط حرف ایشان هم حرفی نزنید.»
مادر مقتول با صدایی آهسته گفت:«داماد من دخترم را کشته است.نمی توانم از خون دخترم بگذرم اما از طرفی به این فکر می کنم که نوه هایم بعد از بی مادر شدن حالا بی پدر هم می شوند.»
در این لحظه بار دیگر پدر مقتول خطاب به قاضی گفت که تقاضای همسرش قصاص است و قاضی بار دیگر به او تذکر داد که آرام باشد و وسط صحبت همسرش حرفی نزند.او ناراحت شد و حتی می خواست دادگاه را ترک کند.
مادر مقتول در نهایت گفت:«حرف من همان حرف شوهرم است.من هم قصاص می خواهم.»
قاضی خطاب به او گفت:«حاضر به دریافت دیه نیستی؟می توانی آن را برای شادی روح دخترت به ایتام بدهی.»
مادر مقتول با گوشه روسری اش اشکش را پاک کرد و گفت:«چه ایتامی مستحق تر از فرزندان دخترم هستند؟من خون بهای دخترم را نمی خواهم.»
عاشق مینا بودم
بعد از اینکه تقاضای جنجالی اولیای دم مطرح شد،حالا نوبت به متهم رسید که برای دفاع از خود پشت جایگاه قرار گیرد.
متهم در دفاع از خود گفت:«قبول دارم همسرم را کشته ام.اما من قصد کشتن او را نداشتم.من عاشق همسرم بودم و انگیزه ای برای کشتن او نداشتم.اما روز حادثه او در کیفش چاقو داشت و حتی دعا و طلسم هم در کیفش پیدا کردم.نمی دانم چرا او چنین چیزهایی در کیفش بود.»
روز حادثه بین قاتل و همسرش چه گذشت؟
سپس متهم در توضیح روز حادثه خطاب به قاضی گفت:«از مدتی قبل با همسرم اختلاف پیدا کرده بودم.او به من می گفت می خواهد از من جدا شود و من دلیل این تقاضای اورا نمی دانستم.هر کاری می کردم که او را از تصمیمش منصرف کنم.برای همین او را به خانه پدر و مادرم در دزفول بردم ومی خواستم آنجا با ریش سفیدی مشکل ما حل شود اما نشد.موقع برگشت به تهران،دختر بزرگم منزل پدرم ماند.در خحانه مان باز جر و بحثمان بالا گرفت و همسرم قهر کرد و به خانه پدری اش در شمال رفت.چند روز بعد من به خانه پدرزنم مراجعه کردم که همسرم را برگردانم سر خانه و زندگی اش.او با من رفتار خیلی تندی کرد اما آخر سر قبول کرد که راهی خانه مان شویم.قرار شد اول به دزفول برویم و دختر بزرگم را به تهران بیاوریم.اما میان راه نرسیده به قم باز هم دعوایمان شد.»
جلوی چشم دخترم زنم را کشتم
متهم در ادامه اعترافات خود مقابل قاضی گفت:«همسرم باز هم پایش را یک کفش کرد و می گفت طلاق می خواهد.یکدفعه دیدم از کیفش یک چاقو بیرون کشید و من را تهدید کرد.می گفت اگر طلاقم ندهی با همین چاقو خودم و تو را می کشم.دختر دو ساله مان روی صندلی عقب خواب بود که یکدفعه بیدار شد و شروع به گریه کرد.همسرم چاقو را سمت او گرفت.من به حدی منقلب شدم که نفهمیدم چه شد و یک ضربه به او زدم که همان باعث مرگش شد.»
وکیل در دفاع از متهم چه گفت؟
بعد از دفاعیات متهم،مرتضی درویشی وکیل متهم در دفاع از موکلش گفت:«موکل من در فضای بسته ماشین در حالی که مورد هجمه همسرش با چاقو قرار گرفته بود،برای دفاع از جان خود و فرزندش مجبور به استفاده از چاقو شده بود.به همین دلیل عمل او دفاع از خود است.»
درویشی سپس خطاب به پدر و مادر مقتول گفت:«با توجه به اینکه مقتول زن است و شما ملزم به پرداخت تفاضی دیه هستید،همچنین با توجه به اعلام گذشت فرزندان مقتول ملزم به پرداخت سهم دیه برای اجرای قصاص هستید؛ پیشنهاد می دهم دیه دخترتان را به نوه هایتان ببخشید و در یک کار خداپسندانه آنها را از بی پدر شدن نجات دهید و از قصاص گذشت کنید.»
التماس به اولیای دم در دادگاه
بعد از اینکه قاضی ختم جلسه دادرسی را اعلام کرد،متهم به پای پدر و مادر مقتول افتاد و از آنها خواست حلالش کنند و او را ببخشند.او در حالی که دست پدرزن ومادرزنش را بوسید،به آنها التماس کرد از قصاص گذشت کنند.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
ارسال نظر