این 2 مادر دخترانشان را به قتل رساندند / اعترافات عجیب و باورنکردنی!

به گزارش رکنا، اولین پرونده زمانی به جریان افتاد که کارآگاهان جنایی استان فارس در جریان مرگ مرموز دختری جوان در خانه‌اش قرار گرفتند. آنها بررسی‌های خود را شروع کردند و در همان ابتدا متوجه شدند این دختر خفه شده و به قتل رسیده است. تحقیقات مقدماتی حکایت از آن داشت که هیچ فرد غریبه‌ای وارد این خانه نشده و سرقتی نیز صورت نگرفته است.

کارآگاهان وقتی اطمینان یافتند زمان حادثه مقتول با مادرش تنها بوده به زن جوان ظنین شدند و او را بازداشت کردند. این زن ابتدا گفت در مرگ دخترش بی‌تقصیر است، اما وقتی در برابر پرسش‌های متعدد قرار گرفت دچار تناقض‌گویی شد و در‌نهایت ارتکاب جنایت را پذیرفت.

رفتارهای مشکوک دخترم باعث آبروریزی شد

متهم گفت: رفتار دخترم از مدتی قبل تغییر کرده بود. کارهایی می‌کرد که اصلا پسندیده نبود. در‌این‌باره با شوهرم صحبت کردم. او نیز با من هم‌نظر بود و قرار شد دخترمان را بیشتر زیر نظر داشته باشیم و درخصوص رفتارهای او دقت کنیم اما این کار ما هیچ فایده‌ای نداشت و با اینکه چندین بار تذکر دادم اما دخترم همچنان به کارهای نادرست خود ادامه می‌داد؛ به‌گونه‌ای که رفتارش باعث آبروریزی بود و باعث می‌شد نزد اقوام سرافکنده شویم.

متهم به قتل در ادامه اعترافاتش توضیح داد: کشمکش‌ها میان من و دخترم ادامه داشت تا اینکه روز حادثه باز هم بر سر همین مسائل با هم جر و بحث کردیم و من‌ که به‌شدت عصبانی شده بودم شالی را دور گردنش پیچیدم و فشار دادم. بعد از چند لحظه دخترم نقش بر زمین شد و تازه فهمیدم چه‌کار کرده‌ام.

متهم بعد از اعتراف به جرمش روانه زندان شد و پرونده او با صدور کیفرخواست در اختیار قضات دادگاه کیفری استان فارس قرار گرفته است تا جلسه محاکمه به‌زودی برگزار شود. در دومین پرونده زنی جوان که به بیماری روانی مبتلاست، در استان خراسان رضوی دختر خردسالش را به قتل رساند.

زن روانی دخترش را کشت

این زن 29ساله وقتی تحت بازجویی قرار گرفت، گفت: مدتی بود مشکلات روحی و روانی داشتم. من نمی‌خواستم دخترم را به قتل برسانم اما زمان حادثه کارهایم دست خودم نبود. این زن ادامه داد: من دانشجو هستم و ترم تابستانی برداشته بودم اما غیرحضوری‌بودن کلاس‌ها، سنگینی درس و فشار امتحانات باعث شده بود تحت فشار قرار بگیرم و افسرده شوم.

در این میان مادربزرگم نیز فوت شد و حال روحی‌ام را خراب‌تر کرد. طوری که به پزشک مراجعه کردم و دکتر برایم دارو نوشت، اما داروها را نمی‌خوردم و از طرفی حالم روز‌به‌روز بدتر می‌شد. صداهایی به من می‌گفت باید دخترم را بکشم. درنهایت نیز او را خفه کردم اما زمان حادثه کارهایم دست خودم نبود و حتی بعد از قتل مرا به‌زور و دست‌بسته از خانه بیرون بردند و به بیمارستان منتقل کردند. من از کاری که کرده‌ام پشیمان هستم.

این زن اکنون در مرکز بیماران روانی بستری است و تحقیقات از او همچنان ادامه دارد تا جزئیات کامل این جنایت فاش شود.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.