قاتل کرجی وقتی روح دوستش را دید از ترس دست و پاهای جسد را بست + عکس و فیلم گفتگو
حجم ویدیو: 75.71M | مدت زمان ویدیو: 00:07:47

مرد شیشه ای پس از قتل دوستش در توهم مواد مخدر دید که روح از بدن دوستش جدا شد و فکر می کرد جسد قربانی جنایت از روی زمین بلند می شود و به تعقیبش می رود به همین خاطر دست و پاهای جسد را با سیم بست.

به گزارش اختصاصی خبرنگار جنایی رکنا، ساعت 8 شامگاه جمعه 2 خرداد ماه امسال مردی در تماس با پلیس کرج از به قتل رسیدن برادر 47 ساله اش در خانه اش خبر داد و تیمی از ماموران برای تحقیقات به منطقه محمد آباد محله اصفهانی ها اعزام شدند.

جسد با دست و پاهای بسته در قتل ناموسی

جسد با دست و پای بسته

ماموران با حضور در صحنه قتل با جسد علی اکبر که دست و پاهایش با سیم بسته شده بود روبرو شدند و همین کافی بود تا تیمی از ماموران دایره جنایی پلیس آگاهی کرج به دستور بازپرس عنبری از شعبه یکم دادسرای جنایی کرج در صحنه جرم حضور پیدا کنند.

کارآگاهان در تحقیقات ابتدایی از برادر علی اکبر پی بردند که یکی از دوستان قربانی جنایت به نام جعفر همراه همسر و 3 فرزندش مدتی در خانه علی اکبر زندگی می کرده و از زمان جنایت هیچ یک از آنها در خانه نبوده و ناپدید شدند.

همین سرنخ کافی بود تا تحقیقات پلیسی برای دستگیری مظنون اصلی پرونده وارد عمل شدند که در گام نخست تحقیقات مشخص شد جعفر و علی اکبر هر دو اعتیاد به مواد مخدر داشتند و در تجسس های فنی و اطلاعاتی سرنخ ها به جعفر که به تهران فرار کرده بود به دست آمد.

قتل ناموسی یک دوست در کرج

دستگیری قاتل در تهران

کارآگاهان با اقدامات فنی و پلیسی خیلی زود موفق شدند مخفیگاه جعفر را در تهران ردزنی کردند و در عملیاتی غافلگیرانه جعفر در شرق تهران دستگیر شد.

جعفر وقتی پیش روی بازپرس عنبری در شعبه اول دادسرای امورجنایی کرج نشست ادعا کرد کسی را به قتل نرسانده و فقط با علی اکبر درگیر شدم و دیگر اطلاعی از او ندارم تا اینکه به جرم قتل علی اکبر دستگیر شدم.

جعفر که اعتیاد شدیدی به مواد مخدر دارد وقتی خود را در برابر مدارک پلیسی دید به ناچار لب به اعتراف گشود و گفت: علی اکبر بارها از همسرم خواسته بود که از من طلاق بگیرد و با او ازدواج کند و احساس می کرد او با همسرم رابطه دارد به همین خاطر ازعلی اکبر کینه به دل داشتم و در فرصتی مناسب و پس از مصرف مواد مخدر با هم درگیر شدیم و با چاقو او را هدف قرار دادم و پس از بستن دست و پاهایش فرار کردم.

جعفر پس از اعتراف به قتل به دستور بازپرس عنبری در اختیار ماموران پلیس آگاهی کرج قرار گرفت.

اعتراف به قتل ناموسی

جعفر 33 ساله که اعتیاد به مواد مخدر دارد می گوید دوست دارم آزاد شوم و فرزندانم را یکبار دیگر در آغوش بگیرم و برایشان پدری کنم.

سابقه داری؟

بله، 2 بار به خاطر سرقت انباری زندان رفتم آخرین بار سال 96 بود که زندان بودم.

علی اکبر را می شناسی؟

بله، با هم دوست بادیم و 2 سال قبل با هم در منطقه مرتضی گرد دوستی مان شروع شد.

چرا بعد از آزادی دوباره به سراغ مواد مخدر رفتی؟

چون در خانه مواد بود و کسی با مصرف مواد مخدر مشکلی نداشت.

همسرت مخالفت نمی کرد؟

همسرم خودش اعتیاد دارد و از قبل از اینکه با هم ازدواج کنیم اعتیاد داشت.

چرا از تهران به کرج رفتی؟

یک ماه بود که به خانه علی رفته بودم و همراه زن و 3 فرزندم در خانه علی زندگی می کردم.

پول برای رهن خانه نداشتی؟

17 میلیون برای همسرم بود که قرار بود با آن خانه اجاره کنیم اما علی اکبر می گفت باید پول را به من بدهید تا با آن زمین بخرم.

چرا؟

می گفت پدر و مادرم را گروگان گرفته و نمی دانم این کار را کرده بود یا نه.

به پدر و مادرت زنگ نزدی؟

نه، در خانه علی اکبر همیشه مراقب من بود و زمانیکه از خانه خارج می شدم 2 نفر همراهم بودند تا با خانواده ام تماس نگیرم.

علی اکبر هم اعتیاد داشت؟

بله، با هم مواد می کشیدیم.

چه کسی پیشنهاد داد به خانه علی بروید؟

همسرم.

چرا علی اکبر را کشتی؟

من هنوز نمی دانم علی اکبر را کشتم یا نه، جسدی ندیدم.

روز حادثه چه اتفاقی افتاد؟

علی اکبر بارها در برابر من به همسرم می گفت از شوهرت طلاق بگیر و با من ازدواج کن که این حرفها باعث عصبانیت من می شد تا اینکه روز 2 خرداد بود که برادرزنم 100 هزار تومان به حساب علی اکبر ریخت که 50 هزار تومان آن را به همسرم دادیم و 50 هزار تومان دیگر را علی اکبر مواد مخدر خرید.

همسرت در صحنه قتل حضور داشت؟

نه، بعد از اینکه پول را به همسرم دادیم او و فرزندانم به تهران رفتند و من و علی اکبر با هم مواد مخدر کشیدیم که حرفهای او مرا عصبانی می کرد و احساس می کردم او به زنم نظر دارد.

یادت می آید علی را چطور به قتل رساندی؟

با هم درگیر شدیم که چاقو را برداشتم و به شانه اش زدم.

چند ضربه زدی؟

یادم نمی آید.

چرا دست و پاهایش را پس از قتل با سیم بستی؟

چون فکر می کردم دنبالم می آید، وقتی روی زمین افتاده بود تکان می خورد.

در اعترافاتت گفتی من روحش را دیدم از جسمش بلند شد و فکر می کردم جسم علی اکبر بلند می شود و دنبالم می آید؟!

بله این صحنه را دیدم .

توهم زده بودی؟

نمی دانم، ولی قبل از قتل شیشه و هروئین کشیده بودیم.

پس از قتل کجا رفتی؟

به تهران آمدم و 2 روز بعد در تهران دستگیر شدم.

چه زمانی متوجه شدی که علی اکبر را کشتی؟

وقتی دستگیر شدم.

عذاب وجدان داری؟

بله. از وقتی که دستگیر شدم عذاب وجدان دارم چون قبل از آن فکر نمی کردم کاری کرده باشم.

چه آرزویی داری؟

که آزاد شوم و بچه هایم را در آغوش بگیرم و قول می دهم مواد مخدر را ترک می کنم.

چرا به سراغ مواد مخدر رفتی؟

17 ساله بودم که به تهران آمدم و در سن 18 سالگی ازدواج کردم، همسرم اجازه نمی داد پدر و مادرم به تهران بیایند و در کنار ما زندگی کند که دوری از آنها مرا ناراحت می کرد و به همین خاطر به سراغ مواد مخدر رفتم.

چرا به تهران آمدی؟

برای خوشگذرانی و تفریح.

خوشگذرانی کردی؟

نه، هزینه ها در تهران زیاد است و از روی نداری به سراغ مواد می روی.

در تهران کار می کردی؟

بله، خانه های شمال تهران کار نظافت می کردم.

علی اکبر ازدوج کرده بود؟

خودش می گفت که زن و 2 فرزندش را سالها قبل ترک کرده و به تنهایی زندگی می کند.

اعتیاد داشت؟

بله، خودش تعریف می کرد که یکبار به خاطر مواد مخدر بچه هایش را داخل خانه گذاشته و دور آنها نفت ریخته و قصد داشته آنها را آتش بزند که همسایه ها مانع کارش شدند و این روزهای آخر نیز با فرزندان من بدرفتاری می کرد.

حرف آخر؟

من فکر نمی کردم علی اکبر را کشته باشم و پشیمانم.

بنا به این گزارش، عامل این جنایت ناموسی به دستور بازپرس عنبری در اختیار ماموران دایره جنایی پلیس آگاهی کرج قرار دارد.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

وبگردی