ناپدید شدن پیرمرد یهودی

به گزارش گروه حوادث رکنا، رسیدگی به این پرونده از ششم شهریورماه سال ۹۸ به دنبال ناپدید شدن یک مرد ۶۷ ساله یهودی به نام عارف آغاز شد . عارف که برادرانش در آمریکا زندگی می کردند به تنهایی در ایران ساکن بود و در خانه ویلایی در خیابان فاطمی زندگی می کرد که دوستش ناپدید شدن وی را به پلیس اعلام کرده بود .

دوست وی در تشریح ماجرا گفت: دو روز قبل یک موتورسوار کیف پول عارف را دزدید و دیروز یک نفر با او تماس گرفت و گفت کیف پولش را پیدا کرده و مژدگانی می خواهد.

عارف برای دادن مژدگانی و پس گرفتن کیفش از خانه بیرون رفته بود که ناپدید شد .

کشف جسد

به دنبال اظهارات این مرد تلاش برای ردیابی مرد یهودی آغاز شد تا اینکه پلیس جسد سوخته وی را در کانال فاضلابی حوالی منطقه محلاتی پیدا کرد . شواهد نشان می‌داد این مرد در محل دیگری خفه و سپس جسدش با اسید سوزانده شده است .

در حالی که تحقیقات برای ردیابی عامل یا عاملان جنایتادامه داشت ،دو ماه بعد در دوم آبان ماه سال 98 پسر جوانی برای نقد کردن چک ۳۶ میلیونی عارف به بانک رفته بود بازداشت شد.

اعتراف به جنایت شیشه ای

این پسر سعی داشت با دروغگویی هایش پلیس را گمراه کند اما سرانجام لب به اعتراف گشود و به قتل مرد یهودی با همدستی یکی از دوستانش به نام اصغر اعتراف کرد.

مجید گفت: من و اصغر به بهانه گرفتن مژدگانی پیرمرد را به خانه ای کشانیدم و و از او چک 36میلیونی گرفتیم. سپس تحت تاثیر مصرف شیشه او را کشتیم و جسدش را با اسید سوزاندیم.

به دنبال اعتراف های مجید همدستش نیز بازداشت شد.

در دادگاه

متهمان دیروز در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستادند .

در ابتدای جلسه وکیل اولیای دم به دفاع پرداخت و گفت: چون قربانی از اقلیت های دینی است از طرف اولیای دم دیه می خواهم.

سپس مجید در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: از طریق یکی از دوستانمان فهمیده بودیم عارف مرد پولداری است و در کیفش همیشه پول و اسناد زیادی نگهداری می کند. به همین خاطر از یکی از دوستانمان خواستیم تا کیف او را بدزدد. البته به دوستمان گفته بودیم کیف متعلق به ماست که پیرمرد به زور آن را از ما گرفته است.

وی ادامه داد: اما وقتی دوست مان کیف را دزدید پولی داخل آن نبود . به همین خاطر به فکر اخاذی افتادیم .ما با عارف تماس گرفتیم و به دروغ گفتیم کیف او را پیدا کرده‌ایم .ما با او قرار گذاشتیم و عارف را به خانه ای در حوالی میدان شهدا بردیم .ما به عنوان مژدگانی از او چک ۳۶ میلیون تومانی گرفتیم .پیرمرد ما را نحصیت کرد و گفت می داند ما کیفش را دزدیه ایم. آنجا بود که تصمیم گرفتیم عارف را بکشیم .ما با طناب را خفه کردیم و برای اینکه جسدش شناسایی روی آن اسید ریختیم .سپس جسد را داخل چاهی انداختیم.

وی ادامه داد: ما قبلاً گفته بودیم تحت تاثیر شیشه و تماشای فیلم جنایی برکینگ بد دست به این جنایت زده ایم. اما ما به شیشه معتاد نیستیم و به دروغ چنین حرفی را مطرح کرده بودیم که در رسانه ها منتشر شد و آبروی ما رفت.

سپس اصغر به دفاع پرداخت و جرمش را گردن گرفت. وی گفت : چون بیکار بودیم تصمیم به چنین کاری گرفتیم.

در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.