به گزارش رکنا، حمید شلوغ‌ترین آنها بود گرچه دوازده سال بیشتر نداشت ولی یک سر و گردن از بچه‌های هم سن و سالش بالاتر بود اول از همه او بایستی از وسایل بازی استفاده می‌کرد...
هر کدام از بچه ها در گوشه‌ای مشغول بازی می‌شوند حمید این بار تاب را انتخاب می‌کند روی تاب می‌نشیند و با فشار پاهایش آن را به حرکت در می آورد یکی دو تا از بچه‌ها به کمکش می آیند و او به تاب بازی ادامه می‌دهد.
دقایقی بعد از بچه‌ها می‌خواهد که نمایش او را تماشا کنند با هر دو پا روی تخته تاب می‌ایستد و سعی می‌کند به سرعت با تاب خود را به جلو و عقب بکشاند دوست دارد تا جایی که می‌تواند از زمین فاصله بگیرد و هر چه دوستانش به او می‌گویند این کار خطرناک است گوش نمی‌کند خود را غرق در شادی احساس می‌کند از بچه‌ها می‌خواهد او را به جلو هل بدهند کسی حاضر به این کار نمی‌شود خود سعی می کند سرعت حرکتش را بیشتر کند در حالی که می‌خندد به حرکت خود ادامه می‌دهد حتی صدای نگهبان بوستان هم که می‌گوید«بچه این کار خطرناک است بیا پایین» او را از ادامه کارش باز نمی‌دارد.
در حرکتی دیگر بین زمین و هوا کنترلش را از دست می‌دهد و در خاک و خون می غلتد همه به طرف او هجوم می‌برند هر چه صدا می‌زنند جوابی نمی‌دهد او بی حرکت روی زمین می‌ماند و چشم‌های خیره اش تخته‌های تاب را نشانه می‌رود فوراً به بیمارستان منتقل می‌شود ولی اقدام‌های درمانی موثر واقع نشده و او در اثر ضربه مغزی جان می‌سپارد.
آیا بهتر نیست روش صحیح استفاده از وسایل بازی در گردشگاه‌ها را به فرزندانمان بیاموزیم تا شاهد پر پر شدن گل‌های زندگیمان در گلستان‌ها نباشیم؟برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

دکترجعفر رشادتی

وبگردی