فرار دختر 17 ساله از خانه فساد زن بیوه ! / آزاده مرا به آغوش پسرخاله اش انداخت !
حوادث رکنا: بیماری مادرم نگران کننده بود و با وجود آن که پزشکان، امیدی به بهبودی اش نداشتند اما در تمام مدتی که او در بیمارستان تحت مداوا قرار داشت دو برادرم و عروس هایمان فقط چند بار به ملاقاتش آمدند و این موضوع باعث گلایه مندی مادرم شده بود.
به گزارش رکنا، البته من بدون هیچ منتی از مادر خدا بیامرزم مراقبت می کردم و تنها دلخوشی ام این است که او روزهای آخر عمرش روی تخت بیمارستان دستم را گرفت و گفت از من راضی است. اما افسوس که با ندانم کاری چنین دردسری برای خودم درست کردم. محدثه ۱۷ سال سن دارد و در مراجعه به کلانتری از پلیس خواست اعضای یک لانه فساد را دستگیر کند.
دختر نوجوان درباره مشکلی که برایش به وجود آمده گفت: بعد از مرگ پدرم من مونس و همدم مادرم شدم و ما همیشه از بی مهری و کم توجهی های دو برادرم و عروس هایمان رنج می بردیم. اما به خاطر حفظ آبرو دندان روی جگر گذاشته بودیم و چیزی نمی گفتیم. برادرانم سرگرم زندگی خودشان بودند و هر دو عروسمان نیز که سایه همدیگر را با تیر می زنند با ما رفت و آمد نمی کردند.
در مدتی که مادرم در بیمارستان تحت مراقبت های ویژه قرار داشت من با زنی مطلقه آشنا شدم که او هم یکی از نزدیکانش در بیمارستان بستری بود. «آزاده» زنی خوش سر و زبان و شاداب به نظر می رسید و دوستی ما در کمتر از چند روز به رابطه ای عاطفی و خودمانی تبدیل شد.
محدثه افزود: آزاده با نقشه ای پلید زمینه آشنایی مرا با جوانی که ادعا می کرد پسر خاله اش است فراهم کرد و من با این پسر جوان قرار ازدواج گذاشتم. رابطه ما بعد از مرگ مادرم نیز ادامه یافت و امیدوار بودم که با این پسر ازدواج کنم و سروسامان بگیرم تا زیر دست عروس هایمان نیفتم. اما افسوس غافل از آن بودم که آزاده و این پسر جوان از اعضای یک لانه فساد هستند و معلوم نیست من چندمین دختری هستم که با حیله شیطانی فریبشان را خورده ام.
آن ها می خواستند مرا نیز به دام اعتیاد و فساد بکشانند که دستشان را خواندم و از لانه فساد فرار کردم. محدثه گفت: اما این پسر جوان مدام برایم مزاحمت ایجاد می کند و دست بردارم نیست. در پی این گزارش ماموران کلانتری ، آزاده و پسر جوان را همراه چند دختر و پسر دیگر در لانه فساد دستگیر کردند و تحقیقات در این باره ادامه دارد. برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
واقعا باعث تاسف چقدر راحت با سرنوشت آدمها بازی میشه به خاطر پول