خدا آه این زن دل شکسته را شنید ! / شوهرم زنان خیابانی را به خانه ام می آورد

به گزارش رکنا، من با عهده دار شدن سرپرستی دو دختر معصوم خودم به سرکار رفتم و خرج و مخارج کمرشکن زندگی را تامین کردم و تنها مسئله ای که بعد از طلاق مرا رنج می داد بیماری دختر کوچولویم بود.

زن جوان در دایره اجتماعی کلانتری افزود: دو سال گذشت و توانستم دو میلیون تومان پس انداز کنم. من با پول پس انداز و مبلغی که برادرم کمک کرد تصمیم گرفتم برای درمان مینا و عمل جراحی او اقدام کنم. به همین منظور دیروز به بانک رفتم و ۳میلیون و ۴۰۰هزار تومان از حساب بانکی ام برداشت کردم.

زن جوان گفت: پول ها را داخل کیفم گذاشتم و بیرون بانک از طریق دستگاه خودپرداز مشغول برداشت مبلغ ۵۰هزار تومان برای خرجی خانه بودم که ناگهان جوانی لاغراندام کیف دستی ام را قاپید و پول هایم را با خودش برد. من که هاج و واج مانده بودم و باورم نمی شد چه اتفاقی افتاده است بلافاصله به کلانتری رفتم و موضوع را به پلیس اعلام کردم. اما راستش را بخواهید اصلا امیدی به پیداشدن پول هایم نداشتم.

امروز غروب درحالی که دخترم سرگرم بازی با عروسک هایش بود چند دقیقه ای به این طفل معصوم نگاه کردم و گریه ام گرفت. با دلی شکسته از خانه بیرون آمدم که در خیابانی شلوغ ناگهان جوانی موتوسوار با یک خودرو سواری تصادف کرد و به داخل جوی آب افتاد. من از سر دلسوزی به آن جوان موتورسوار نگاه کردم و درحالی که شوکه شده بودم فهمیدم این جوان لاغراندام همان سارق پول هایم است. با عجله جلو رفتم و با این سارق کیف قاپ درگیر شدم. او که خیلی ترسیده بود به شاهدان عینی ماجرا گفت: این یک اختلاف زن وشوهری است و خواهش می کنم در زندگی خصوصی ما دخالت نکنید. در آن لحظه هیچ کس برای کمک جلو نیامد و سرباز فداکاری که همراه پدر پیرش در حال عبور از خیابان بود با احساس مسئولیت اقدام کرد واین سارق خیابانی دستگیر شد.

زن جوان آهی کشید و گفت: خوشبختانه من به پول هایم رسیدم و فوری برای درمان دختر کوچولویم اقدام کردم. برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.