نقشه شیطانی زن همسایه / او 5 ماه بعد شوهرم را به کلانتری کشاند

به گزارش رکنا، زن جوان در دایره اجتماعی کلانتری افزود: زن همسایه می گفت این طلاها را از پس انداز خودم خریده ام و چون قصد دارم برای دخترم جهیزیه تهیه کنم و از طرفی نمی خواهم شوهرم از این موضوع بویی ببرد حاضرم طلاهایم را به طور اقساطی به شما بفروشم.

ما طبق قراری که گذاشتیم طلاها را با اقساط ماهیانه خریدیم و من ساده لوح النگوها و زنجیر طلا را به دست و گردنم آویزان کردم. ۵ ماه از این ماجرا گذشت و با پرداخت مرتب اقساط ماهیانه به ظاهر مشکل خاصی وجود نداشت. اما یک روز ماموران انتظامی به سراغمان آمدند و من و شوهرم را به کلانتری انتقال دادند.

هاج و واج مانده بودیم و نمی دانستیم چه اتفاقی افتاده است. ما به عنوان مالخر اموال مسروقه تحت بازجویی قرار گرفتیم و تازه در آنجا بود که فهمیدیم مرد همسایه چند ماه قبل از یک منزل مسکونی سرقت کرده است و برای آن که به قول معروف بتواند طلاهای مسروقه را بی سروصدا آب کند با این حیله و ترفند از طریق همسرش ما را اغفال کرده و طوق اتهام را به گردنمان انداخته است.

زن جوان افزود: من و همسرم هیچ توجیهی برای کارمان نداشتیم و مرد همسایه نیز ادعا می کرد ما طلاها را با علم به سرقتی بودن آن به طور قسطی خریده ایم و او در واقع می خواست با این حرف ها برای خودش شریک جرم درست کند. درحالی که راهی برای نجات از این گرفتاری به نظرمان نمی رسید زن همسایه وقتی با گریه های مظلومانه ام روبه رو شد دلش به رحم آمد و حقیقت را فاش کرد.

نمی دانم چرا من و همسرم مرتکب چنین حماقتی شدیم و اصلا به ذهنمان هم خطور نکرد خرید طلای بدون فاکتور آن هم از زن همسایه ای که آشنایی چندانی با او نداریم کار معقول و منطقی نیست. زن جوان سرش را تکان داد و گفت: پشت دست هایم را داغ کرده ام و دریافتم آدم باید حتی برای خرید بیسکوئیت هم به یک مرکز خرید مجاز مراجعه کند. برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

وبگردی