عذاب وجدان قاتل فراری را تسلیم کرد
این مرد تهرانی به خاطر کشتن دزد موبایلش اعدام می شود؟! + عکس
حوادث رکنا: پسر جوان در تعقیب دزدان گوشی موبایلش ناخواسته دست به قتل زد و فراری شد.
به گزارش خبرنگار جنایی رکنا، این مرد که عذاب وجدان پیدا کرده بود با پای خود نزد پلیس رفت و تسلیم شد.
صحنه ای عجیب
شامگاه چهارشنبه 30 مرداد امسال مرگ دلخراش جوان موتور سواری به ماموران کلانتری خزانه مخابره شد و تیمی از تجسس برای تحقیقات پلیسی پای در صحنه مرگبار گذاشتند.
تیم پلیسی با حضور در محل حادثه پی بردند که جوان موتور سوار بر خلاف جهت اتوبان زیر چرخ های خودروی پرشیا افتاده و در دم جان باخته است.
ادعاهای راننده پرشیا
راننده پرشیا که از ترش شوکه شده بود در همان محل تصادف به ماموران گفت: در مسیر خانه در حال حرکت بودم که دیدم یک موتور در خلاف جهت اتوبان در حال رانندگی است و چراغهای یک خودرو پشت سر او نشان از یک تعقیب و گریز داشت.
وی افزود: جوان موتور سوار با فاصله کمی با خودروی من بود که ناگهان راننده پراید با سرعت بالا از پشت به موتور سوار کوبید و دیگر هیچ اتفاقی را نمی توانستیم کنترل کنیم و جوان موتور سوار به شدت روی زمین خورد و زیر خودروی من رفت.
در کنار خیابان توقف کردم و با دلهره از خودرو پیاده شدم و راننده پراید با دیدن صحنه مرگبار در حالیکه توقف کرده بود به سرعت پا به فرار گذاشت و از محل دور شد و هر چه پسر موتور سوار را صدا زدم جوابی نشنیدم.
راننده پژو پرشیا ادامه داد: تنها کاری که می توانستم انجام دهم تماس گرفتن با اورژانس و پلیس بود و من در ماجرای مرگ این پسر موتور سوار بیگناه هستم.
تحقیقات پلیسی
بدین ترتیب تیمی از ماموران اداره 10 پلیس آگاهی تهران به دستور بازپرس پرونده برای تحقیقات ویژه وارد عمل شدند و در گام نخست ماموران دوربینهای مداربسته محل حادثه را مورد بررسی قرار دادند.
در این مرحله مشخص شد که اظهارات راننده پرشیا صحت داشته و در نقش زیر گرفتن جوان موتور سوار نقشی نداشته است.
تیم تشخیص هویت در بازرسی بدنی از جسد پسر جوان 3 قمه و 2 گوشی موبایل به دست آوردند که در همان لحظه یکی از گوشی های موبایل به صدا در آمد و با توجه به اینکه پدر این جوان پشت خط بود خانواده راننده موتور شناسایی شدند.
ماموران در ادامه تحقیقات پلیسی اطلاع پیدا کردند که یک جوان دیگر پشت فرمان موتور بوده است و پس از زمین خوردن موتور پا به فرار گذاشته است.
تجسس های میدانی در صحنه جرم ادامه داشت و شاهدان یک شماره پلاک از خودروی پراید که از صحنه تصادف فرار کرده بود را در اختیار ماموران قرار دادند.
بررسیها ادامه داشت و شماره پلاک خودروی پراید وقتی در سامانه پلیس ثبت شد نشان از آن داشت که پلاک برای یک خودروی پژو بوده است.
تسلیم شدن قاتل
تحقیقات پلیسی برای دستگیری راننده پراید ادامه داشت تا اینکه پسر جوانی با حضور در اداره پلیس خود را به عنوان راننده پراید که در اتوبان آزادگان با یک جوان موتور سوار تصادف مرگبار داشته است، معرفی کرد.
احسان به ماموران گفت: روز حادثه در کنار خیابان توقف کرده بودم و در حال نوشتن پیامک بودم که ناگهان 2 جوان موتور سوار به من نزدیک شدند ودر یک چشم برهم زدن اقدام به سرقت گوشی موبایلم کردند.
وی افزود: داخل گوشی موبایلم تصاویر و فیلمهای خصوصی زیادی داشتم به همین خاطر به سرعت پشت فرمان خودرویم نشسته و آنها را تعقیب کردم.
پسر جوان ادامه داد: 2 پسر جوان با حرکات مارپیچ و با سرعت زیاد سعی بر فرار کردن داشتند و من نیز سایه به سایه آنها را تعقیب می کردم تا اینکه در اتوبان آزادگان به خاطر شلوغی اتوبان ناگهان سرعتشان را کم کردند و من هرچه پایم را روی ترمز قشار دادم خودرو توقف نکرد و از پشت به موتور دزدان زدم که با موتور با خودروی پرشیا برخورد کرد و روی زمین افتادند.
احسان گفت: 2 جوان روی زمین افتادند که راننده پا به فرار گذاشت و من که در کنار اتوبان توقف کرده بودم خواستم به پسر جوان کمک کنم که دیدم سرنشین عقب موتور به شدت زخمی شده و از ترس سوار بر خودرو شده و پا به فرار گذاشتم.
پسر جوان ادامه داد: در این مدت عذاب وجدان داشتم و باور کنید قصد نداشتم باعث مرگ آنها شوم و فقط میخواستم گوشی موبایلم را از آنها پس بگیرم.
وی افزود: بعد از چند روز وقتی فهمیدم که پسر جوان فوت کرده است دیگر آرامش زندگیام به هم ریخته شد و هر روز عذاب وجدان داشتم و فکر می کردم راننده پژو پرشیا که در این حادثه بی گناه بود دستگیر شده است به همین خاطر تصمیم گرفتم خودم را تسلیم پلیس کنم.
بنا بر این گزارش، احسان به دستور بازپرس پرونده در اختیار ماموران اداره 10 پلیس آگاهی تهران است و تحقیقات تکمیلی در این پرونده ادامه دارد.
تحلیل کارشناس
علی رامبد حقوقدان / مالباختگانی که یه شبه قاتل می شوند
در پرونده هایی که سرقت رخ می دهد و مالباخته در تعقیب فرد سارق مرتکب درگیری و نزاع یا حتی قتل می شود باید به چند شاخصه مهم اشاره کرد.
نخست اینکه چرا فرد مالباخته در این شرایط باید مجازات شده و مجرم شناخته شود؟ نکته مهم دیگر اینکه برخی از عموم این نوع موارد را عادلانه نمی بینند و به همین دلیل است که خودسرانه و بدون اطلاع از عواقبی که در انتظارشان است سارق را تعقیب می کنند و در اولین فرصت فراهم شده با او درگیر می شوند که ممکن است منتهی به قتل و جنایت های هولناک شود.
خوشبختانه در قانون در مباحث جزایی برای هر عملی که رخ می دهد و جرم تلقی می شود مجازات های جداگانه ای در نظر گرفته شده است طبیعتا برای فردی که مرتکب سرقت شده است نیز در قانون مجازات مشخصه ای وجود دارد و قانونگذار برای او حد تعیین می کند و چنانچه مجازات خاص تلقی شود قانونگذار نیز عمل وی را در شرایط حد تلقی نمی کند و شرایط تعزیری مانند حبس و زندان برای مجرم در نظر می گیرد.
بنابراین هر فردی که مرتکب سرقت می شود قانونگذار بر اساس نوع سرقتی که انجام داده است مجازات وی را تعیین کرده و او را محکوم می کند. اما در برخی موارد دیده می شود مالباخته به صورت شخصی و فردی با سارق درگیر می شود که برخوردهای فیزیکی بین آنها سبب فوت یا به قتل رسیدن سارق می شود در چنین شرایطی قتل عمد به شمار می رود که مجازات سنگین تری در انتظار فرد مالباخته است . در حالیکه تعقیب و گریز و دستگیری سارقان به عهده مراجع قضایی و نیروی انتظامی است و هیچ فردی نباید تصمیم گیری فردی داشته باشد و خود شخصا در جستجوی فرد سارق باشد . به هر حال در چنین شرایطی دافع از خود و عصبانیت پذیرفته نیست و قانون از این مالباختگان که انتقام شخصی می گیرند حمایت نمی کند.
نقص عضو ، وارد کردن جراحات و قتل عمد اعمال مجرمانه ای به شمار می رود که هر کدام مجازات های تعیین شده ای دارد و افراد نمی توانند براحتی ثابت کنند که در دفاع از حق خود مرتکب قتل شده اند و معاف از مجازات شوند. زیرا در این قبیل حوادث 2 جرم مجزا رخ داده است.
شاید از نگاه مردم چنین احکامی ناعادلانه تلقی شود در حالیکه مقتضیات جامعه برای حفظ امنیت و نظم این شرایط را می طلبد . چون فردی که دچار هر عمل مجرمانه ای که شده است از سوی قانونگذار به اشد مجازات می رسد و مالباخته نمی تواند ادعا کند که فرد مقابل باید به مجازات بیشتری محکوم شود به هر حال تحت هر شرایط رخ داده دستگیری سارقان در حیطه کاری و شغلی مقامات قضایی است و مالباخته نمی تواند تصمیم شخصی بگیرد.
البته باید گفت اثبات دفاع مشروط در چنین پرونده هایی برای تبرئه از قتل عمد کار دشواری است و در موارد خاص و استثنا صورت می گیرد و اغلب شهروندان به دلیل عدم آگاهی از قوانین تصور می کنند می توانند سارق را مورد ضرب و شتم قرار داده و یا نهایتا به قتل برسانند گاهی اوقات دیده می شود جای مالباخته و مجرم تغییر می کند و در برخی حوادث مجرمان و متهمان نسبت به مالباخته بیشترین شکایت را دارند.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
بیاییم تعارف و پنهان کاری رو کنار بزاریم ، همه ما یا خودمون و یا اطرافیانمون تجربه تلخ سرقت دارن ولی تا بحال کدوم یک از این سارقین مجازات شدن و مالباخته به مالش و حقش رسیده ؟ پس الکی با کلمات بازی نکنیم
در این پرونده مطره شده مال باخته قصد پس گرفتن مالش را داشته و قصد کشتن راکب موتور سوار را نداشته است و تخلفات رانده موتور نیز در مرگ موثر بوده پس قتل عمد نیست و از مصادیق شبه عمد محسوب می شود، مال باخته بر حسب میزان تقصیر در مرگ به پرداخت دیه محکوم می شود.
سارق مقصراست حالا که کشته شده نبایدقاتل ان اعدام شود گوشی منودزدیدند شکایت هم کردم هیچکار نتونستم بکنم فقط پول خرج کردم الان هم پیامک میادکه این شماره یآان شماره از گوشی شما استفاده میکنه
در ارتباط با نظر کارشناس حقوقی باید بگویم با توجّه به شرایط واقع و موجود اگر نه اکثر اشخاصی که مال خود را در سرقت از دست میدهند ولی قدر مسلّم بسیاری از آنان دیگر به آن مال سرقت شده دسترسی پیدا نمیکنند. خود من از سرقت سارقان بی نصیب نبوده ام و هیچ باری به هیچیک از اموال از دست رفته خود دست نیافته ام. اگر که ما در جامعه ای زندگی میکردیم که دستگاه قضائی و نیروی انتظامی دارای چنان اراده! قدرت و قابلیتی بودند که هر مال سرقت شده را پس از شکایت فرد مال باخته، به صاحب آن بازگردانند در آنصورت در درست بودن نظر کارشناس هیچ جای شکی نبود ولی با توجه واقعیات موجود، دستگاه قضائی و نیروی انتظامی دارای آن اراده! قدرت و قابلیت مورد اشاره لازم نیست بنابراین منصفانه تر است که قدری دست مردم در برخورد با سارقین بازتر گذارده شود. این رویه مورد اشاره به توسط کارشناس حقوقی در عمل باعث شده است که سرقت در جامعه ایران بسیار زیاد اتفاق بیفتد و روند رو به تزایدی نیز داشته باشد. یا نیروی انتظامی و دستگاه قضائی را در ارتباط با برخورد با سارقین و جرم سرقت اصلاح و تقویت کنید یا دست مردم را در این رابطه بازتر بگذارید
چه قانون مسخره ای از صدها دزد و خلاف کار و مجرم و هتک حرمت نواسین مردم شاید یکی به تله بیافته اونوقت بزاری مجرم هر بلایی که میخواد سر خودت و خانوادت بیاره شما ازش در نهایت تشکر هم بکن چون جای مجرم و شاکی تو قانون ما عوص میشه اگه از خودت و خانوادت دفاع کنی برای همینه که ریشه دزدی و فساد و ناموسی هر روز تو کشور ما بیشتر میشه چون قوانین به نفع دزدان و جنایتکاران است
عجب قانون مضحکی ،یعنی طرف بیاد خونه جلو چشممون همه چی رو ببره بعد ما نگاه کنیم و بگیم بفرما بردار ما بعدا از طریق قانون اقداممیکنیم،این باید تو قانون عوض بشه کسی که میاد با زور گوشی رو میدزده و این بنده خدا دنبالش کرده گوشیش رو بگیره هراتفاقی که برای سارق بیفته مقصر خودشه و این گونه موارد برای مالباخته که حالا به هر دلیلی منجر به قتل شده نباید هیچگونه جزا و قصاص و حتی دیه هم درنظر بگیرن،به نظرم این آقا قاتل نیست و باید آزاد بشه
حالا اگه یه زن اینکارو کرده بود نه تنها اعدام نمیشد بلکه بش مدال قهرمانی هم میدادن و ازش تقدیر میکردن