نجفی به اجبار با استاد ازدواج کرد؟ / نجفی: 3 نفر گفتند چرا ندادی میترا را فرد دیگری به قتل برساند!
رکنا: دومین جلسه رسیدگی به پرونده قتل میترا استاد در دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی محمدی کشکولی به صورت علنی برگزار شد.
دومین جلسه رسیدگی به پرونده قتل میترا استاد در دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی محمدی کشکولی به صورت علنی برگزار شد.
غیبت وکیلی که شب گذشته معزول شد!
غیبت «سیدمحمود علیزاده طباطبایی» یکی از وکلای شهردار پیشین، اولین نکتهای بود که موجب شد تا خبرنگاران درمورد آن در راهروی معروف دادگاه گمانه زنی کنند؛ البته این موضوع سریعا شفاف شد و اعلام کردند که محمد علی نجفی روز گذشته طباطبایی را عزل کرده است.
پدر و مادر استاد نیامدند!
نکته بعدی غیبت دوباره پدر و مادر «میترا استاد» به عنوان اولیای دم در دادگاه بود، در این جلسه از میان اولیای دم، تنها «مهیار صفری» فرزند ۱۶ ساله میترا استاد در دادگاه حضور پیدا کرد، البته علت این غیبت هم وضعیت روحی و روانی نامناسب پدر و مادر میترا عنوان شد.
قضیه دفترخانه مهرشهر کرج چه بود؟
در بخشی از این دادگاه وکیل اولیای دم، نکتهای را به صورت سربسته اعلام کرد: «محمد علی نجفی بابت، ثبت با قید فوریت ازدواج رسمی خود با میترا استاد در دفترخانهای در مهرشهر کرج چه هزینهای که پرداخت نکرد.»
این وکیل در ادامه به صحبتهای نجفی در مورد درخواستهای متعدد برای طلاق و پاسخ منفی میترا استاد نیز گفت: «حق طلاق با مرد است، حق و حقوق او را میدادید، مشکلی برای طلاق وجود نداشت.»
او در ادامه به اصطلاحی که اخیرا در فضای مجازی در مورد میترا استاد نیز مطرح میشود نیز انتقاد کرد و گفت این نکات را وکیل معزول به آنها یاد داده است؛ که اشاره او به نظر میرسد به «سیدمحمود علیزاده طباطبایی» باشد که شب گذشته توسط نجفی عزل شد.
پول لکسوس چه شد؟
وکیل اولیای دم میترا استاد در ادامه انتقادی مادی هم داشت؛ او ادعا کرد که پول فروش خودرویی که به نظر میرسد منظور همان لکسوس زهرا نجفی دختر شهردار پیشین تهران بوده، در حسابی واریز شده بود، اما بعد از این اتفاقات، از حساب خارج شده است.» وکیل در ادامه با اشاره به شرایط خانوادگی اولیای دم و با انتقاد از این جابجایی وجه گفت: به عنوان مثال برای بردن مهیار به مطب روانشناس و هزینههای آن، اینکار بهتر بود انجام نمیشد.
البته این نکته توسط نجفی رد شد و گفت مبلغ فروش ماشین بعد از پرداخت بخشی از بدهی همچنان در همان حساب وجود دارد و انتقالی صورت نگرفته است.
میترا دو روز قبل از مرگ نیز تهدید به قتل شد؟!
در ادامه این دادگاه، مهیار صفری فرزند میترا استاد که متولد شهریور سال ۸۲ است در جایگاه حاضر شد، او ادعا کرد که نجفی بارها مادرش را تهدید به قتل کرده است، او علاوه بر این ادعا کرد که نجفی به میترا استاد دو روز قبل از این قتل گفته با همین اسلحه تو را خواهم کشت.
ادعایی که با واکنش قاضی محمدی کشکولی مواجه شد؛ قاضی بعد از طرح این ادعا از او پرسید که چه ضرورتی داشته تا نجفی این نکته را قبل از قتل بگوید؟ که فرزند مقتوله به این پرسش قاضی پاسخی نداد.
نکته دیگری که در این دادگاه عنوان شد؛ مسعود استاد آخرین عضو خانواده استاد است که میترا قبل از مرگ با او ملاقات کرده است، گویا شب قبل از قتل میترا با برادرش تماس میگیرد و او را برای شام به منزل دعوت میکند و مسعود تا ساعت ۱۱ در منزل میترا میماند.
وقتی محمد علی نجفی برای اظهار دفاعیات به جایگاه ویژه فراخوانده شد؛ صحبتهایش را با این آیه از قران شروع کرد «وَقُل رَبِّ اءَدْخِلْنِی مُدْخَلَ صِدْقٍ وَاءَخْرِجْنی مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَلْ لِّی مِن لَّدُنکَ سُلْطَناً نَّصِیراً» ... همهی امور به دست خداست و باید از او مدد خواست و بعد از خواندن این آیه، ضمن عرض تسلیت، از خداوند خواست به خانواده میترا استاد صبر دهد.
شهردار پیشین تهران در ادامه گفت: «خود را در این حادثه مقصر میداند» البته پیش از اینکه این نکته را بگوید این کلمه را هم گفت: «تا یک حدی»
او ادعای مهیار صفری فرزند میترا را رد کرد و گفت «هیچ زمانی میترا را به قتل تهدید نکردم.»
نجفی به اجبار با استاد ازدواج کرد؟
پیشتر مطرح شده بود که ازدواج محمد علی نجفی و میترا استاد با فشار و اجبار صورت گرفته است؛ نجفی در خصوص این گزاره اینگونه توضیح داد: «من و میترا، ۸ اردیبهشت ۹۷ ازدواج دائمی کردیم، با توجه به مسئولیتهایی که داشتم شناخت کافی در مدت آشنایی و ازدواج موقت از هم کسب نکرده بودیم، لذا مایل بودم تا آشنایی بیشتری صورت گیرد و بعد ازدواج کنیم؛ علاوه بر این ۱۲ اردیبهشت سال گذشته عمل جراحی سنگینی داشتم و میخواستم این ازدواج بعد از بررسی بیشتر مدتی پس از این عمل انجام شود و گرنه اجباری در کار نبود.
آنطورکه نجفی میگوید زندگی او و میترا، ۶ ماه پیش به بن بست کامل رسید و نجفی معتقد بود که با توجه به عمق اختلافات و انتظارت میترا استاد از او بهتر است از هم جداشوند، نجفی همچنین گفته بوده مهریه سنگین میترا را در ظرف دو ماه پرداخت میکند؛ اما او یک ماه قبل از قتل به نجفی گفته بوده که در مورد طلاق نه با او و نه با هیچ یک از اعضای خانواده او حق ندارد سخن بگوید.
او در مورد اظهار نظر وکیل اولیای دم در مورد حق طلاق نیز توضیحاتی را اینگونه عنوان میکند: من تصمیم داشتم تا ریش سفیدان او را مجاب کنند تا طلاق بگیرد؛ او در زمان ازدواج از من حق طلاق میخواست پاسخ من منفی بود، اما قولی به او دادم اول اینکه هر وقت خواست که طلاق بگیرد با تصمیم او موافقت کنم، دوم اینکه اگر قصد داشتم تا طلاق بگیرم رضایت او را کسب کنم و بعد این کار را انجام دهم و بدون رضایت او درخواست طلاق ندهم.
علاقه استاد به یادگیری کار با اسلحه
میترا علاقه داشته تا کار با اسلحه را یاد بگیرد؛ این نکتهای بود که نجفی در دادگاه مطرح و اعلام کرد که میترا، دستکم ۲ بار از او خواسته تا کار با اسلحه را یاد بدهد.
در ادامه نجفی شوخیای را که میترا در مورد این اسلحه ایتالیایی مطرح میکرد را بازگو کرد: «میترا میگفت یک روز با همین اسلحه بیا خودمان را بکشیم.» که گویا نجفی این شوخی را با این شوخی پاسخ داده است: «تو اول مرا بکش و بعد اگر دلت آمد خودت را بکش»
نجفی تاکید میکند که در طول عمرش با هیچ خانمی برخورد فیزیکی نداشته است و میگوید «بعد از قتل میترا، اسلحه را جلوی آینه گذاشتم و ۵ دقیقه در حمام ماندم، ۲ بار هم در وان در کنار جسد میترا نشستم.»
آیا اسناد خاصی در کیف های پرحاشیه گنجانده شده بود؟
«دو کیف معروف و حاشیه ساز، علاوه بر آن نامه ها، حاوی چه وسائلی بود؟» نجفی در مورد این سوال هم که در فضای مجازی مطرح شده بود و عنوان شده بود که اسنادی خاص در آن کیفها گنجانده شده بود، نیز توضیحاتی را مطرح کرد و گفت: با توجه به اینکه معلوم بود وضعیتم چه میشود، اسنادی مانند پاسپورت، قباله ازدواج، مدارک پزشکی و دیگر مدارک را در آن کیفها گذاشتم و به راننده دادم تا به خانه زهرا دخترم ببرد.»
او وجود سند خاص در آن دو کیف را تکذیب کرد و گفت سند خاصی در آن کیفها وجود نداشت و صرفا مدارک شخصی بوده است.
محمد علی نجفی گفته بود که بعد از قتل اسلحه را در مقابل آینده گذاشته، اما آنطور که بعدا اعلام شد او اسلحه را با خود از محل قتل خارج کرده بود، نجفی میگوید به این دو دلیل مجبور بود که اسلحه را با خود ببرد: اول اینکه ممکن بود اسلحه گم شود و داستان دیگری درست شود و دوم اینکه اگر تصمیم به خودکشی گرفت بتواند با آن اسلحه تصمیم خود را عملی کند.
موتورسواری نجفی در پلیس آگاهی!
محمد علی نجفی در ادامه حضور پرحاشیه خود در پلیس آگاهی و مصاحبه با رسانه ملی را اینگونه بازگو میکند: مقابل درب پلیس آگاهی، افسری مرا شناخت و مرا سوار موتور خود کرد و به داخل آگاهی برد؛ برای همین بود که اسمی از من در درب ورودی پلیس آگاهی ثبت نشده بود، وقتی ترک موتور نشسته بودم اسلحه را به افسر نشان دادم، جا خورد و بعد تحویل او دادم، خودم را معرفی کردم و دیداری با رئیس پلیس داشتم و بعد از افطار لباس مخصوص آگاهی را پوشیدم.»
شایعه کرده بودند از کشور خارج شدم!
نجفی میگوید اصلا موافق مصاحبه با رسانه ملی نبود، اما به او گفتند که شایعه شده از کشور گریخته است و به همین خاطر حاضر به انجام مصاحبه شد تا این شایعه تکذیب شود.
سوالاتی که نجفی از شنیدنش تعجب کرد!
«گلوله خوردی؟»، «به دستهای میترا استاد هم شلیک کردی؟» نجفی میگوید از شنیدن این سوالات از میان همه سوالاتی که از او در پلیس آگاهی پرسیده شده بود تعجب کرده و در آگاهی شرایط عادی نداشته است.
نجفی: سه نفر گفتند چرا ندادی میترا را فرد دیگری به قتل برساند!
در مورد واژه پرتکرار در زمان قتل میترا استاد نیز نجفی توضیحاتی را مطرح کرد؛ شهردار پیشین تهران میگوید «یک نفر در بازداشتگاه پلیس آگاهی و ۲ نفر در زندان اوین به او گفتند که چرا قتل میترا استاد را برون سپاری نکردید؟» او البته این را هم اضافه میکند که به این ۳ نفر توضیح داده که قصد نداشته تا میترا را به قتل برساند.
شعری که نجفی در دادگاه خواند!
شهردار پیشین تهران در خاتمه این بیت شعر را نیز در محضر دادگاه خواند: «یارب نظر تو برنگردد *برگشتن روزگار سهل است» و این آیه را نیز خطاب به خانواده استاد قرائت کرد: «الَّذینَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصیبَةٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ»
در شرایط روانی نامناسب نجفی چگونه شش صفحه نامه نوشت؟
در بخشی از این دادگاه قاضی محمدی کشکولی نکتهای را در مورد نامه ۶ صفحهای نجفی مطرح کرد که قابل توجه بود او خطاب به نجفی گفت: «اگر شرایط مناسبی نداشتید چگونه آن نامه ۶ صفحهای را که موضوعاتش کاملا دسته بندی شده و دارای بارحقوقی بود را نوشتید؟» که نجفی پاسخ داد: «ذهن دسته بندی شدهای دارم و نوشتن آن نامه حدودا ۲۵ دقیقه طول کشید.»
در بخش دیگر این دادگاه، قاضی از دست نوشته دیگری از نجفی رونمایی کرد که نجفی از پیدا کردن آن توسط قاضی شهریاری سرپرست دادسرای جنایی شهریاری شگفت زده شد و گفت «آن نامه برای ۲۰ اسفند بود و در آن، صحبتهای میترا خطاب به خودم را نوشته بودم.»
نکته دیگری در این دادگاه مطرح شد که قابل توجه بود؛ در تاریخ ۱۶ دی ماه سال گذشته گزارشی در پلیس ۱۱۰ به نام محمد علی نجفی و میترا استاد ثبت شده بود که در آن نجفی اعلام کرده بود که به میترا اعتماد ندارد و از او شاکی است!
قاضی دادگاه در مورد این گزارش نیز از نجفی پرسید و او پاسخ داد: میترا خودزنی کرده بود و وقتی به اورژانس این موضوع را گفته بود آنها علاوه بر اورژانس، پلیس را هم اعزام کرده بودند.
کنایه قاضی پرونده به نجفی
در بخشی از این دادگاه، ۳ اسلحه در مقابل نجفی قرار گرفت و از او خواستند تا اسلحه خود را شناسایی کند، وقتی او اسلحه خود را شناسایی کرد و برداشت؛ قاضی به او گفت «به سمت جایگاه تشریف بیاورید و به سمت ما شلیک نکنید.» که این جمله قاضی کشکولی با خنده حضار همراه شد.
نجفی در بخشی از این دادگاه در مورد اینکه چرا اسلحه را با خود با حمام برده گفت «اسلحه را به حمام بردم تا میترا را نصیحت کنم که از هم طلاق بگیریم.» قاضی در واکنش به این اظهار نظر نجفی گفت: «برای طلاق باید به محضرخانه رفت نه حمام آن هم با اسلحه.»
نجفی: میترا سه بار، من یک بار خودکشی کردیم
شهردار پیشین تهران در ادامه درباره سوابق خودکشی خود و میترا استاد نیز گفت: «آبان ۹۷ قصد داشتم خودکشی کنم، مقدار زیادی قرص خوردم و قصد داشتم رگ خود را هم بزنم، اما بی حال شدم و نتوانستم رگم را بزنم، میترا هم ۳ بار خودکشی کرده بود یک بار دست چپ خود را زده و ۲ بار هم قرص خورده بود»
«چرا گلوله از بدن میترا خارج نشد؟» کارشناس بررسی اسلحه در این جلسه، در این خصوص گفت احتمالا استاد ورزش میکرده و یا بدن عضلانی داشته که گلوله از بدن او خارج نشده است.
سلفی بگیری که در حرم حضرت معصومه به نجفی پیله کرد!
نجفی در این دادگاه از یک آدم عجیب دیگر نیز رونمایی کرد: «وقتی به حرم حضرت معصومه رفتم فردی اصرار کرد که بیایید و باهم عکس بگیریم، من پاسخ دادم که مایل نیستم؛ او گفت در تهران گویا دنبال شما هستند و من گفتم بله آمدم زیارت کنم و سریعا به تهران برگردم، او در حیاط حرم هم برای عکس آمد و آخر هم آن عکسی که در رسانهها منتشر شد را به نظر میرسید آن فرد گرفته باشد.»برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
خلاصه پدرعشق بسوزد که سوزاند پدرم را
ذره ای پشیمانی و ابراز ندامت در رفتار و صحبتهای این آدم وجود ندارد، واقعا این موجود خیلی خطرناکه خودکشی و خودزنی و قتل من موندم چگونه به همچین موحودی مسئولیتهای کلان میدادند شهرداری تهران و یا صمت مشاور رییس جمهور مگه پستای کم و پیش پا افتاده ای میباشد؟ که چنین شخصی با چنین شخصیت خطرناک و ناهنجاری باید عهده دار آن شود، این آدم کلأ بدرد جامعه نمیخوره تا چی برسه به چنین مسیولیتهایی