سیما به پلیس گفت: با دست خودم و رفتارهای زننده و خارج از شرع، دخترانم را به سوی تاریکی راهنمایی کردم و آینده آن ها را به خطر انداختم. زن نادم می گوید: درست است که دخترانم باعث شدند آبروریزی شود اما مقصر اصلی خودم بودم که به جای نشان دادن راه به آن ها، چاه  را نشان شان دادم. از زمانی که از شوهرم جدا شدم زندگی مستقلی را در پیش و سرپرستی دو دختر نوجوانم را برعهده گرفتم. روزی خودم منتقد سرسخت شوهر معتادم بودم و هراس داشتم اعتیاد و رفتارهای ناهنجار او دخترانم را به پرتگاه بکشاند غافل از این که خودم پا جای پای او می گذارم. 

مستقل بودن بهانه ای شد تا دوستانم بیشتر پیش من بیایند و در این میان با پیشنهادهای نابخردانه و البته هوا و هوس خودم، راه دوستی غیرشرعی با پسران و مردان جوان را در پیش گرفتم تا به اصطلاح هم از تنهایی در بیایم و هم آن ها را تیغ بزنم و روزگارم را سپری کنم. با در پیش گرفتن این بیراهه مدتی بعد در دام اعتیاد افتادم و به خاطر همین ماجرا، دورهمی های ناسالم من با افراد غریبه بیشتر شد. پس از مدتی پای افراد غریبه به خانه مان باز شد.

رفته رفته رفتارهای زننده من باعث شد افرادی که به خانه ام در رفت و آمد بودند به دور از چشم من با دخترانم طرح دوستی بریزند و روزها به تفریح و گشت و گذار بپردازند. این ماجرا ادامه داشت تا این که از گوشه و کنار متوجه شدم دخترانم بعد از مدرسه با پسران غریبه خوش و بش دارند و زمانی که به آن ها اعتراض کردم دوستی های زننده خودم را به رخم کشاندند و مهر سکوت بر لبانم زدند. بعد از این اتفاق سعی کردم گذشته و رفتارهای زننده خودم را اصلاح کنم اما کار از کار گذشته بود و به اصطلاح چشم و گوش دخترانم را باز کرده بودم تا این که روزی از کلانتری به من زنگ زدند که اتفاقی افتاده است. وقتی به محل رفتم متوجه شدم که دو دخترم را با چند پسر غریبه دستگیر کرده اند و آبروریزی شد.

بعد از این ماجرا زمانی که متوجه شدند اعتیاد دارم و از طرفی خانه ام گاهی پاتوق افراد لاابالی می شود تصمیم گرفتند که حضانت دخترانم را از من بگیرند و آن ها را به خوابگاه یک نهاد دولتی تحویل دهند. الان هم به دادگاه آمده ام تا درخواست بدهم و با اصلاح رفتار و ترک اعتیادم، مانع این اتفاق دردناک شوم چون دوری از دخترانم مانند سم برایم خطرناک و زجرآور است.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.