بیشتر این احکام قضایی را قضات جوان از سال 94 به بعد کلید زدند. یکی از این قضات سید مهدی هاشمی قاضی شعبه 102 جزایی رفسنجان است و جالب است بدانید با جلسات محاکمه‌ای که او برگزار می‌کند، محیط زیست رفسنجان سه سالی است که برای تهیه علوفه حیوانات حفاظت شده از هر کمک دولتی بی‌نیاز شده است.

از سوی دیگرهر روز به تعداد شکارچیانی که با شکار خداحافظی می‌کنند افزوده شده. آنها بعد از کنار گذاشتن شکار، به عنوان کسانی که با منطقه و حیات وحش آشنایی دارند عملاً به همکاران بزرگ محیط‌بانان تبدیل شده‌اند.

این قاضی جوان بهترین بازتاب احکام سبز را پنج برابر شدن تعداد حیوانات وحشی در منطقه حفاظت شده رفسنجان می‌داند و می‌گوید: «در فصل زمستان دیگر هیچ حیوانی در این منطقه به دلیل نبود علوفه از بین نمی‌رود و احکام سبز باعث شده بسیاری از شکارچیان با کنار گذاشتن شکار به یکی از دوستداران طبیعت تبدیل شوند.

بسیاری از کسانی که دست به شکار غیرقانونی می‌زنند جوان و اغلب از طبقه ثروتمند هستند. همه منطقه رفسنجان شکار ممنوع است و از روزی که به جای حبس احکام سبز صادر کردیم، علاوه بر اینکه تعداد زندانی‌ها کمتر شد، دیگر کسی هوس شکار در این منطقه به سرش نمی‌زند. صدور احکام سبز بازتاب بسیار خوبی در منطقه رفسنجان داشت و علاوه بر جنبه بازدارندگی از شکار الگوی خوبی برای سایر مناطق هم شد. از طرف دیگر این احکام باعث شد تا خسارت‌هایی که به محیط زیست وارد می‌شود به نوعی جبران شود.»

به گفته وی در بحث حقوق کیفری دو رویه در زمینه مجازات مجرمان وجود دارد؛ رویه‌ای سنتی که حبس و شلاق و جریمه را شامل می‌شود و رویه‌ای جدیدتر که مجازات‌های جایگزین حبس و شلاق را پیشنهاد می‌دهد: «برخی معتقدند اگر مجرم را مجازات کردیم عدالت برقرار می‌شود اما در مقابل گروهی نیز معتقدند اگر علاوه بر مجازات بتوانیم خسارت‌هایی را که او وارد کرده جبران کنیم به عدالت نزدیک‌تراست. این رویه در حقوق به عدالت ترمیمی معروف است و در قانون مجازات اسلامی در سال 94 هم مورد توجه قرار گرفت به این نحو که اگر یک جرمی اتفاق افتاد ما به جای اینکه بخواهیم مجرم را مجازات کنیم به دنبال این باشیم که بتوانیم خسارت وارده توسط مجرم را جبران کنیم.»

وی می‌گوید با همین نگاه چند سالی است که در دادگاه کیفری رفسنجان به دنبال این هستیم که متضرر از جرم به نوعی ترمیم شود و خسارت وارد شده جبران شود: «قبل از این کسانی که اقدام به شکار غیرقانونی در منطقه حفاظت شده می‌کردند بسته به نوع جرم به حبس و جریمه نقدی محکوم می‌شدند. البته رویه غالب در بیشتر احکام همان جریمه نقدی بود. کسی که شکار غیرقانونی می‌کرد هر لاشه آن حیوان را به مبلغ 2 میلیون تومان می‌فروخت و بعد از بازداشت در نهایت به 500 هزار تومان جریمه نقدی محکوم می‌شد و همین امر باعث می‌شد شکارچی متخلف با توجه به جریمه کمی که پرداخت می‌کرد بازهم دست به شکار بزند. ما جلسه‌ای با شکارچیان منطقه گذاشتیم و از آنها خواستیم تا در زمینه نوع احکام و همچنین راه‌هایی که می‌تواند جنبه بازدارندگی داشته باشد پیشنهاد بدهند و خروجی این جلسه نیز احکامی بود که تا به امروز صادر شده است.»

از سال 94 با تغییر دیدگاه در صدور رأی، احکام سبز جایگزین احکام قبلی شد. وی در این باره می‌گوید: «برای شکارچی غیرمجاز حکم 2 سال حبس صادر می‌کنیم و این حکم به مدت سه سال تعلیق می‌شود و متهم می‌تواند آزادانه زندگی کند به شرطی که مرتکب جرمی نشود. اگر مرتکب جرمی‌ شد، علاوه بر جریمه، مجازات قبلی نیز اعمال می‌شود. اما درخصوص محیط زیست شکارچی متخلف باید جبران خسارت کند. کسی که حیوانات وحشی شکار کرده و به محیط زیست آسیب زده به خرید علوفه برای این حیوانات محکوم می‌شود و باید آن را در اختیار سازمان محیط زیست منطقه قرار دهد تا در فصل زمستان به حیوانات داده شود. همچنین برای برخی از شکارچیان حکم ساخت آبشخور برای حیوانات منطقه صادر می‌شود و متهم باید در مدت زمان تعیین شده با هماهنگی محیط زیست برای حیوانات منطقه آبشخور بسازد. کسانی هم که دست به شکار پرندگان وحشی می‌زنند به خرید گندم برای پرندگان محکوم می‌شوند.»

سید مهدی هاشمی به چند حکم سبز که صادر کرده اشاره می‌کند: «پسر جوانی را که 10 کبک وحشی شکار کرده بود، در دادگاه به 6 ماه حبس محکوم کردم ولی این حکم برای دو سال تعلیق شد و از متهم خواستم برای جبران خسارت و ضرر و زیان هزار و 300 کیلو گندم برای تغذیه پرندگان وحشی منطقه تهیه کند و در اختیار محیط زیست منطقه قرار دهد. همچنین یکی دیگر از متهمان را که به دلیل شکار میش وحشی دستگیر شده بود، به 2 سال حبس محکوم کردم اما با تعلیق سه ساله این حکم از او خواستم در سه ماهه اول نخست سال با نظارت محیط زیست و اجرای احکام یک تن علوفه تهیه کند و در اختیار محیط‌بان‌ها قرار دهد. همچنین برای صاحب یک معدن که مقدار زیادی از گونه‌های گیاهی اطراف معدن را تخریب کرده بود با تعلیق حکم حبس از او خواستیم پنج هکتار اطراف معدن را درختکاری کند. خوشبختانه این احکام بسیار بازدارنده بوده و وقتی یک شکارچی متوجه می‌شود که در صورت بازداشت حبس تعلیقی انتظارش را می‌کشد و اگر دوباره دست به شکار بزند حکم صادره برایش اجرا خواهد شد، دیگر سراغ شکار نمی‌رود و با اسلحه، وارد منطقه نمی‌شود.»

سالار از جمله شکارچی‌هایی است که با یکی از احکام سبز قاضی هاشمی، اسلحه را کنار گذاشته، با این همه هنوز وسوسه شکار دارد: «هیچ وقت به یک شکارچی نگویید دیگر شکار نکن! شکارچی مثل یک سیگاری است که بعد از سال‌ها سیگار کشیدن، کنار گذاشتن آن برایش سخت است. من شکار را کنار گذاشتم اما اگر شرایطش مهیا شود، بدم نمی‌آید دوباره تفنگ به دست بگیرم و در کوه و کمر به دنبال شکار میش و بز کوهی و قوچ بروم.»

با این همه سالار حیدری هیچ وقت شکارچی نبوده که با شکار انبوه به کسب درآمد بپردازد. او به شدت از شکارچیانی که برای فروش گوشت دست به شکار می‌زنند شاکی است و می‌گوید کار آنها بسیار کثیف است و نباید حکم سبز درباره آنها صادر شود: «12 سال شکار می‌زدم و از نوجوانی تفنگ به دست دنبال شکار می‌رفتم. پنج سال قبل بود که در منطقه قرق منصورآباد یک قوچ شکار کردم و توسط محیط‌بان‌ها دستگیر شدم. جوان بودم و اگر به زندان می‌افتادم همه زندگی‌ام از دست می‌رفت. وقتی پرونده‌ام توسط آقای هاشمی بررسی شد، او لطف بزرگی در حق من کرد و حکم حبس مرا برای دو سال تعلیق کرد و گفت اگر در این مدت دوباره تخلف کنم علاوه بر جریمه حکم حبس تعلیق شده هم اجرا خواهد شد.

این حکم باعث شد تا آبرویم نرود. من کارمندم و اگر زندانی می‌شدم نمی‌توانستم سرم را بالا بگیرم و از کار هم اخراج می‌شدم. اما این فرق می‌کند با کسی که حرفه‌ای برای فروش گوشت شکار می‌کند. به نظرم حکم سبز درباره آنها اجحاف به طبیعت است.»

سالار با اشاره به حکم دادگاه خودش می‌گوید: «حکم دادگاه برای شکار غیرقانونی دو سال حبس تعلیقی و یک میلیون و 800 هزار تومان جریمه نقدی بود و برای جبران خسارت به محیط زیست باید یک تن علوفه برای حیوانات وحشی منطقه تهیه می‌کردم. اولین بار بود که عنوان حکم سبز را می‌شنیدم. برایم جالب بود که بخشی از محکومیتم خرید علوفه برای حیوانات و تأمین غذای آنها بود. یک تن علوفه به مبلغ یک میلیون تومان خریدم و آن را در اختیار اداره محیط زیست قرار دادم و همراه با آنها این علوفه‌ها را در مناطقی که حیوانات رفت و آمد داشتند، رها کردیم. بعد از آن شکار را کنار گذاشتم و در کنار محیط‌بان‌ها به حفظ محیط زیست و حیوانات این منطقه کمک می‌کنم. چون موضوع را طور دیگری تجربه کردم.»

سالار می‌گوید تنها برای مصرف شخصی و تفریح با دوستانش دست به شکار می‌زده: «وقتی با هزینه زیاد اسلحه و مهمات می‌خری نمی‌توانی آخر هفته با دوستانت به شکار نروی. متأسفانه کسانی که برای فروش میلیونی گوشت، این حیوانات را شکار می‌کنند آسیب زیادی به محیط زیست می‌زنند و کار آنها خیلی کثیف است و پول‌شان هم برکت ندارد. من هیچ وقت برای فروش گوشت شکار نکردم و هربار وقتی با دوستانم شکار می‌رفتیم گوشت شکار را بین خودمان تقسیم می‌کردیم و تا چند ماه شکار نمی‌زدیم. شکار کردن کار خیلی سختی است. گاهی اوقات 14ساعت در کوه و کمر باید کمین کنی یا پا به پای حیوان بروی. شکار از 3 کیلومتری بو می‌کشد و می‌تواند وجود انسان را حس کند. گاهی اوقات باید از کنار پرتگاه‌های عمیق بگذری یا از مناطق صعب العبور بالا بروی. البته بعد از سال‌ها شکار نتوانستم پروانه بگیرم. مطمئناً اگر پروانه شکار صادر شود شکار غیرمجاز هم کمتر می‌شود و گونه‌های مختلف حیوانی در معرض انقراض قرار نمی‌گیرند. تعداد گوزن‌های آمریکای شمالی با وجود اینکه مردم پروانه شکار دارند و در هر فصل از سال می‌توانند شکار بزنند از 50 سال قبل بیشتر شده. دلیل آن هم این است که مردم از این گوزن‌ها محافظت می‌کنند و هیچ وقت غیرمجاز و بی‌رویه شکار نمی‌کنند.»

مجاز یا غیرمجاز فرقی نمی‌کند؛ حیات وحش ایران آنقدر شکننده شده که سالم نگهداشتن یک آهو یا یک میش هم غنیمت بزرگی است.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

یوسف حیدری