حجم ویدیو: 3.05M | مدت زمان ویدیو: 00:00:20

فیلم آرشیوی از یک کودک ربایی

چندی پیش مرد ثروتمندی به اداره پلیس Police رفت و از ناپدید شدن دختر 22 ساله‌اش به نام سحر خبر داد. این درحالی بود که مرد میانسال مدعی شد چند روز قبل از ناپدید شدن دخترش، از خانه او یک کیلو و نیم طلا سرقت شده است. با شکایت مرد میانسال تحقیقات برای یافتن دختر جوان آغاز شد. در بررسی‌های صورت گرفته مشخص شد دختر جوان با پسری در اینستاگرام آشنا شده است. این درحالی بود که کارآگاهان اداره شانزدهم پلیس آگاهی پایتخت در بررسی‌های خود دریافتند آخرین فردی که با سحر در ارتباط بوده همان پسری است که در اینستاگرام با او آشنا شده است.

با شناسایی پسر جوان به نام آرش، مشخص شد او چند روز قبل خانه‌ای را اطراف تهران اجاره کرده است. با به دست آمدن مخفیگاه پسر جوان ، مأموران به دستور بازپرس شعبه چهارم دادسرای امور جنایی تهران وارد خانه ویلایی شدند. به محض ورود مأموران، آنها با صحنه وحشتناکی رو به رو شدند. سحر که دو هفته از ناپدید شدنش می‌گذشت در خانه ویلایی به اسارت درآمده بود.

اسارت 15 روزه

دختر جوان آزاد و آرش توسط کارآگاهان مبارزه با جرایم جنایی بازداشت شد. سحر به کارآگاهان گفت: با آرش در اینستاگرام آشنا شدم. پدرم کارخانه دار است و وضع مالی خوبی داریم. آرش خودش را مهندس معرفی کرده بود و از وضع مالی خوب و زندگی‌اش در شمال شهر می‌گفت. ارتباط ما ادامه داشت و هر بار او از علاقه‌اش به من می‌گفت و این‌که قصد ازدواج با من را دارد. تا این‌که چند روز قبل او مرا به رستورانی دعوت کرد اما به محض این‌که سوار بر خودرو او شدم شروع به حرکت کرد و به جای نامعلومی رفت.

ساعتی بعد او مرا به خانه ویلایی برد که در اطراف آن هیچ خانه‌ای وجود نداشت. داخل خانه مرا حبس کرد و مورد آزار و اذیت قرار داد. از من فیلم گرفت و تهدید کرد که اگر با او همکاری نکنم و پول‌هایی را که می‌خواهد به او ندهم فیلم‌ها را در فضای مجازی منتشر خواهد کرد. من 15 روز در خانه او زندانی Prisoner بودم و از آنجایی که خانه‌ای که آرش در آن بود به هیچ خانه‌ای نزدیک نبود و دور تا دورش بیابان بود هر چه فریاد هم می‌زدم کسی صدایم را نمی‌شنید. از طرفی داخل حیاط نیز چند سگ هار و درنده وجود داشت که اگر می‌خواستم وارد حیاط شوم سگ‌ها به من حمله می‌کردند و مرا زنده نمی‌گذاشتند.

نقشه‌ای برای پولدار شدن

با اظهارات دختر جوان، مأموران به بازجویی از آرش پرداختند. او در تحقیقات گفت: وضع مالی‌ام بد است و همیشه دلم می‌خواست که پولدار شوم. به همین دلیل تصمیم گرفتم یک شبه ره صد ساله را طی کنم. یک روز که داخل قهوه خانه نشسته بودم یکی از دوستانم به شوخی گفت اگر می‌خواهی پولدار شوی زن پولدار بگیر، اما من پولی نداشتم که با آن به خواستگاری بروم چه برسد که زن پولدار بگیرم.اما همین حرف جرقه پولدار شدن را به ذهنم انداخت.

در اینستاگرام دختران ثروتمند را پیدا می‌کردم و درنهایت موفق شدم با سحر دوست شوم. اولین باری که با او قرار گذاشتم در یک فرصت مناسب مخفیانه کلید خانه شان را برداشتم و با کمک خمیر از روی آن ساختم. بعد هم وارد خانه شان شدم و یک و نیم کیلو طلا سرقت کردم. طلاها را فروختم و با آن یک خودروی جک خریدم و مابقی پول را هم خانه ویلایی اجاره کردم تا بتوانم نقشه‌ام را اجرا کنم.

من آدم ربایی و اسارت 15 روزه را قبول دارم این کار را برای این انجام دادم که بتوانم با تهدید از دختر جوان پول بگیرم. اما آزار و اذیت و فیلم سیاه را قبول ندارم.به دنبال اظهارات پسر جوان، او به دستور بازپرس شعبه چهارم دادسرای امور جنایی تهران در اختیار کارآگاهان اداره شانزدهم پلیس آگاهی قرار گرفت و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.اخبار 24 ساعت گذشته رکنا را از دست ندهید