خاطر عجیب یک قاضی از غیبگویی که دستگیر شد
حوادث رکنا: محمود سعادت، قاضی دادگاه/ چند سال پیش هنگام رسیدگی به یکی از پروندههایم با موضوع خاصی روبهرو شدم.
مردی که در دام یک کلاهبردار عجیب گرفتار شده بود به دادگاه آمده و ماجرا را اینگونه تعریف کرد: «خودرو گرانقیمتی داشتم که یک روز ظهر از جلو در منزلم به سرقت Stealing رفت. بلافاصله به کلانتری خبر دادم و شکایتی نیز نزد قاضی Judge کشیک بردم. اما پساز پیگیریها، طی روزهای نخست موفق به شناسایی سارق نشدم. در این میان یکی از دوستان صمیمیام پیشنهادی داد و گفت؛ فردی غیبگو را در یکی از شهرهای جنوبی کشور میشناسد که میتواند محل ماشینهای مسروقه را بگوید.
.بههمین خاطر از من مصرانه خواست این موضوع را پیگیری کنم تا به ماشینم برسم. او پس از چند تماس با فردی ناشناس اعلام کرد که باید حق الزحمه مناسبی به غیبگو بدهم اما رقم پیشنهادی بالا و تقریباً معادل نصف قیمت ماشینام بود. با خواهش زیاد از دوستم خواستم تخفیفی برایم بگیرد. سرانجام قرار شد مرد غیبگو مبلغی بگیرد و مابقی را پس از کسب نتیجه دریافت کند. به این ترتیب همراه دوستم به دیدن غیبگو رفتیم.»
اما انگار مأموران پلیس Police نیز بهطورنامحسوس ماجرا را پیگیری کرده بودند و ضمن جستوجو، مرد غیبگو و دوستش را هم تعقیب کرده بودند.آنها متوجه شده بودند خودرو مسروقه در مکانی خلوت و در نقطهای دور از شهرستان در ساختمانی متروکه قرار دارد.»
مالباخته ادامه داد: «پس ازگفتوگو با غیبگو، به محل مورد نظررفتم ودرکمال ناباوری ماشینام را دیدم.بعد هم با سوئیچ خودروام را روشن کردم. در حالی که خوشحال و مسرور از پیدا شدن خودرو بودم مأموران هم در محل حاضر شدند و دوستم را دستگیر کردند که باعث تعجبم شد. وقتی علت را پرسیدم، روشن شد که مرد به ظاهر غیبگو و دوستم ترتیب یک کلاهبرداری را دادهاند. یعنی پس از سرقت خودروام، آن را بیرون شهر در داخل خرابهای پنهان کردهاند وبه این ترتیب میخواستند پول هنگفتی به جیب بزنند.»
بد نیست در اینجا به مردم عزیز و خوانندگان محترم توصیه کنم به هیچ عنوان فریب چنین صحبت ها و اظهارات فریبکارانه را نخورند و در دام شیادان گرفتار نشوند. چرا که معمولاً افراد سودجو و کلاهبردار افراد ساده دل را نشانه میگیرند و...برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
ارسال نظر