آزار و اذیت شیطانی یک زن باردار
حوادث رکنا: آزار و اذیت جنسی زنان سلاحی برای جنگ در آفریقاست مراکزی در آفریقا برای بازگرداندن زنان قربانی تجاوز به زندگی عادی تلاش میکنند
سالهای ٢٠٠١، ٢٠٠٤ و ٢٠٠٩ برای جانت ک. یعنی سالهای شوم و سرنوشتساز. یادآور روزهایی که شورشیان وارد روستا و حتی خانهاش شدند. تمام زنان اهل شرق کنگو میدانند ورود شورشیان به خانه چه معنایی دارد: اگر خوششانس باشند زورگیری و دزدی، اگر خوششانس نباشند، تجاوز Rape یا مرگ.
در سال ٢٠٠١، جانت ک. یکی از همان خوششانسها بود. شورشیان گرسنه بودند و غذا میخواستند. در سال ٢٠٠٤، سربازان دولت وارد خانهشان شدند. جانت میگوید: «نمیدانستیم چرا عصبانی بودند.» تکتک مردان را به بیرون از خانه بردند و بازجویی کردند. بعد از فلککردنشان، کف پاهایشان را در آبنمک گذاشتند. آنها قبل از آنکه از خانه خارج شوند به زنان تجاوز کردند. جانت هنگام صحبت کردن سرش را پایین نمیاندازد. بعد از صحبت کردن با دیگر قربانیان به این نتیجه رسیده که نباید خجالت بکشد. کسانی که او را مورد آزار و اذیت جنسی قرار دادهاند، باید خجالت بکشند.
جانت ک. امروز ٥٢ سال دارد و در یکی از روستاهای اطراف تپههای جنگلی شرق کنگو زندگی میکند. در این روستاها ١٢ کلبه وجود دارد و اطراف از زمینهای ذرت و درخت موز احاطه شده و جاده رسیدن به آن بر اثر رفتوآمد روزمره انسان و دام بهوجود آمده. اهالی این روستا به دلیل دشواری کار روزمره و خشونت دایمی زود پیر میشوند.
جانت زن قدبلندی است، بهقدری صاف نشسته که انگار دارد نشان میدهد کسی نمیتواند او را شکست دهد، اما دهان و چشمان پر از غمش او را مسن نشان میدهند. هشت فرزند دارد و چهارسال است که همسرش را از دست داده. برای امرار معاش خیاطی میکند و به گفته خودش از خداوند قدرت میگیرد. روسری سفیدی به دور گردنش میبندد و هر شب دعای شکرگزاری میخواند.
بعد از تجاوز دچار بیاختیاری ادرار شده. اوایل فکر میکرد خوب میشود. «همیشه چندتا شلوار روی هم میپوشیدم و داخل اولین لایه کیسه پلاستیک میگذاشتم.» وقتی که شرایطش تغییری نمیکند به مرکز استان بوکاوا میرود.
او میگوید: «به من گفته بودند کلینیکی برای زنانی که بیاختیاری ادرار دارند وجود دارد. قبلا فکر نمیکردم کسی بتواند کمکم کند.» پزشکان بیماری جانت را فیستول تشخیص دادند. جانت را جراحی کردند و بخیه زدند. بعد از جراحی بیاختیاریاش از بین رفت.
فیستول در ناحیه ژنیتال ناشی از ارتباط غیرطبیعی میان مثانه و واژن یا میان روده و واژن است که در نتیجه آسیبهای وارد شده اتفاق میافتد. در اثر فشار، بافت جداکننده پاره یا باز میشود که باعث میشود ادرار و مدفوع وارد واژن شده و از آنجا از بدن خارج شوند.
در سال ٢٠٠٩ شورشیان دوباره به این روستا برگشتند. جانت در آن زمان باردار بود و التماسشان میکرد که رحم کنند. اما چهار نفر از شورشیان گفتند که باردار بودنش برایشان اهمیتی ندارد. بعد از آن حادثه Incidentهمسایهها جانت را به بیمارستان منتقل کردند. نوزاد داخل شکمش مرده بود و ادرارش دوباره بیاختیار از بدن خارج میشد.
فیستول این دفعه پیچیدهتر شده بود. بعد از چهار عمل جراحی، پزشکان گفتند کاری از دستشان برنمیآید. او را با آمبولانس به روستایش، لیکریما که در یک ساعتی بوکاوا قرار دارد برگرداندند. جانت دوباره از کهنه استفاده میکرد و چندین شلوار روی هم میپوشید.
او همچنان با این مشکل دست و پنجه نرم میکند و به ندرت از خانه بیرون میآید. اهالی روستا از او فاصله میگیرند. میگوید: «آنها میگویند که بو میدهم.» تخمینها نشان میدهند که در دو دهه گذشته چندصدهزار نفر از زنان در شرق کنگو مورد اذیت و آزار جنسی قرار گرفتهاند و تجاوز در این منطقه به سلاح جنگی تبدیل شده. از اوایل دهه ٩٠، درگیریهای خشونتآمیز بر سر منابع معدنی شدت گرفته. موادی مانند تانتالیت، قلع، طلا و تنگستن که مواد خام مورد نیاز صنعت دیجیتال هستند.
گروههای جدیدی از شورشیان دایما درحال شکلگیری است. آنها برای برقراری امنیت در دسترسی به آن معادن از خارج کشور اسلحه و پول دریافت میکنند. این شورشیان تمام روستاها را از بین میبرند. سربازان کودک را به خدمت میگیرند و زنان را به بردگی گرفته و به آنها تجاوز کرده و با شلاق Whip و چماق با آنها برخورد میکنند. نزدیک به ٥میلیون نفر تا به امروز جان خود را در این درگیریها از دست دادهاند.
فیستول یکی از عوارض فیزیکی این خشونت بیرحمانه است. جانت میگوید: «وقتی به شما تجاوز میکنند، میخواهند به شما صدمه برسانند. کار نفر نخست که تمام میشود، نوبت به نفر بعدی میرسد.»
مشکل همیشگی زنان
فیستول معضل بسیاری از کشورهای آفریقایی است. این مشکل میتواند بر اثر زایمان هم پیش بیاید. مشکلی که برای ساوارا آ ١٨ساله اهل سومالی بهوجود آمده. او همانطور که در این کشور مرسوم است در ١٤سالگی ازدواج کرد. حتی بعد از آنکه تمام اهالی روستا به خاطر جنگ داخلی در سومالی به اتیوپی فرار Escape کردند این رسم همچنان باقی ماند. آنها در اتیوپی، در منطقه بیابانی نزدیک به رشتهکوهی زندگی میکنند. مادران زمینها را شخم میزدند و کودکان به بزها میرسیدند.
زایمان در داخل خانه روی زمین هم یکی دیگر از مرسومات به شمار میرفت، با کمک مادر و یکی دیگر از زنان مسن روستا. ساوارا آ در ١٦سالگی حامله شد و زمانی که با لگن بسیار باریکش نتوانست بچه را به دنیا بیاورد، به درمانگاه منتقل شد، اما دیگر دیر شده بود، بچه مرده بود و مادر هم بیاختیاری ادرار گرفته بود. شوهر ساوارا ترکش کرد و او به خانه پدر و مادرش برگشت. از اینکه بوی ادرار میداد، خجالت میکشید. دختر ١٦سالهای که به آینده هیچ امیدی نداشت. سازمان بهداشت جهانی تخمین میزند در مناطق جنوب صحرای آفریقا تعداد زنانی که با بیماری فیستول دستوپنجه نرم میکنند به ٢میلیون نفر میرسد. سالانه بین ٥٠ تا ١٠٠هزار مورد به این تعداد اضافه میشود. این مشکلی است که همیشه وجود داشته و به زمان یونان باستان برمیگردد. تا قبل از اوایل قرن بیستم، فیستول در اروپا مشکل بزرگی به شمار میرفت، اما از زمان بهوجود آمدن مراقبتهای پیش از تولد، تولد در بیمارستان و سزارین، عموما به مشکل قدیمیای تبدیل شده است. بیشتر فیستولها بر اثر پیچیدگیهای هنگام زایمان بهوجود میآیند. اگر نوزاد درست در لگن جا نشود، سرش بر بافتی که در استخوان لگن مادر قرار دارد، فشار وارد میکند و در نتیجه سوراخها و شکافهایی در دیواره مثانه و روده ایجاد میشوند.
فیستولی که بر اثر زایمان به وجود میآید، اکثرا در میان زنان فقیر اتفاق میافتد. انزوای جغرافیایی، کمبود درآمد برای مراقبتهای پزشکی و سنتهایی مانند زایمان در خانه، ساختار اجتماعی پدرسالار که در آن ارزش بسیار کمی برای جان زن قایل میشوند، ازدواج در سن کم و سوءتغذیه به وقوع این بیماری کمک میکنند.
در کشورهای فقیر دنیا، زنان یک در میان در بیمارستان یا با کمک قابله زایمان میکنند. حدود ١٥درصد زنان باردار آفریقایی دچار پیچیدگیهای زایمان میشوند و احتیاج به مراقبتهای پزشکی دارند. نزدیکترین کلینیک معمولا فاصله زیادی دارد یا پزشکان آموزشدیده یا امکان دسترسی به تجهیزات پزشکی مناسب وجود ندارد.
برای زنان، صدمهای که به وجهه اجتماعیشان وارد میشود، بدتر از خود بیماری است، چون بوی بدی میدهند، ایزوله میشوند و دیگر نمیتوانند به بازار Store یا کلیسا بروند. اغلب شوهرهایشان ترکشان میکنند و در نتیجه منبع مالیشان را هم از دست میدهند. بعضیها فقیر، شرمسار و با از دسترفتن منزلت اجتماعیشان، اقدام به خودکشی Suicideمیکنند.
دکتر ماکویج خسته شده است
نزدیک به ٩٥درصد فیستولهای ناشی از زایمان قابل درمان هستند. پزشکان میگویند که شانس موفقیت برای درمان فیستولهایی که در اثر تجاوز به وجود میآیند، کمتر است، چون معمولا به بیمار صدمات بسیاری وارد میشود. در مواردی که صدمه جدی باشد، حتی جراحی هم نمیتواند کمک کند. بدتر از آن، برخلاف تعداد بسیار بالای زنان آسیبدیده، کلینیکهای تخصصی در زمینه فیستولها در آفریقا وجود ندارد.
آنت ک. در مرکز استان بوکاوا در قسمت کنگونشین آن در کلینیک پانزی جراحی شد. جراحی درنهایت موفقیتآمیز نبود. او هنوز دچار بیاختیاری است. دنیس ماکویج، موسس این کلینیک است. او به دلیل ایستادگی در برابر خشونت و دستاوردهایش در ترویج بهداشت زنان توانست جایزه اتحادیه اروپا برای حامیان حقوق بشر موسوم به ساخاروف را دریافت کند. ماکویج، مرکز پانزی را برای ترویج امید در زنان تاسیس کرد. او مردی تنومند با صورتی آرام و دارای چشمانی باهوش است. کلینیک پانزی مانند سرابی وسط شهر شلوغ بوکاوا قرار دارد، با ساختمانهای سفید، گلهای فراوان و مسیرهایی که با بستری از گلها پوشیده شدهاند. اتاق کنفرانسی هم وجود دارد که پزشکان از تمام آفریقا برای آموزش به آنجا میآیند.
ماکویج به دور دنیا سفر کرده تا درباره خشونت علیه زنان در این کشور سخنرانی کند. او با بازیگرانی مانند آنجلینا جولی و بن افلک صحبت و در سازمان ملل و بسیاری از سازمانهای دیگر سخنرانی کرده است، همچنین بارها و بارها از جامعه جهانی درخواست کرده تا برای اجرای عدالت بر دولت کنگو فشار بیاورند و به زنان این کشور کمک کنند.
اما دنیس ماکویج ٦٢ ساله دیگر خسته شده، نه به خاطر اینکه امیدی نداشته باشد -او با این حال توانسته در طی ٢٠سال گذشته ٥٠هزار زن را جراحی کند، چون جامعه جهانی کمک نمیکند یا نمیتواند کمک کند- چون میزان تجاوزها کم نشدهاند.
تنها چیزی که عوض شده نوع قربانیان است. امروزه روی تخت جراحی دختربچهها جراحی میشوند. دخترانی که به آنها تجاوز شده و جایی ولشان کردند تا بمیرند. مهارت پزشکی به گفته ماکویج، مشکل فیستولها را حل نخواهد کرد. «نمیتوانید علیه خشونت جراحی کنید، تنها میتوانید آن را متوقف کنید.»
امید در اتیوپی
بعد از ١٨ ماه ایزولهشدن در کلبه مادرش، ساوارا که اهل سومالی است، از وجود «بیمارستان هملین فیستول» در آدیس آبابا خبردار شد. او ٧٦٠ کیلومتر را با اتوبوسهای عمومی به پایتخت اتیوپی سفر کرد. «پول بلیت اتوبوسم را عمویم پرداخت کرد. پدرم نمیخواست کمکم کند. میگفت ارزشش را ندارد.»
ساوارا جوانی زبیا و خجالتی با صورتی لاغر است. قبل از جراحی، یکی دیگر از زنانی که در کلینیک بود به او انگشتری با سنگ آبی هدیه داد. «این نخستینباری بود که بعد از سالها کادو گرفتم. برایم خوششانس آورد.»
برای جراحی باید صبر میکرد. خیلی لاغر بود و به خاطر نشستن هنگام زایمان و ادرارهای بیاختیار که باعث عفونت بافت داخل ران پایش شده، سیستم عصبیاش مشکل پیدا کرده بود. او با خجالت میگوید: «اغلب چیزی نمیخورم یا نمینوشم، چون نمیخوام چیزی ازم جاری شود.»کادر پزشکی کلینیک تا بهبودی کامل از او پرستاری کردند: تزریق ویتامینهای لازم برای بدنش، فیزیوتراپی برای آسیبهای عصبی داخل پا و مشاوره برای روحیهاش. بعد از گذشت ١٢ هفته، بالاخره جراحی شد. فیستول در انتهای بالایی مثانه قرار داشت که نسبتا عمل راحتی برای پزشکان است. آنها آپاندیس را درآوردند و بعد فیستول را دوختند. دو روز بعد از جراحی، ساوارا در کنار دیگر بیماران در ورودی بیمارستان نشسته بود؛ جایی که تنها تلویزیون بیمارستان روبهروی چندین نیمکت چوبی قرار دارد. هنگام تماشای برنامهای کمدی، ساوارا خندید؛ این نخستینبار در دوسال اخیر است که میتوانست بخندد بدون آنکه خودش را خیس کند. وقتی پرستار حالش را پرسید، چشمانش برق میزد: «احساس تازهای دارم. دیگر بو نمیدهم. دکتر گفت که حالا میتوانم بچهدار شوم.» از زمان تاسیس بیمارستان هملین در آدیس آبابا در ٤٠سال پیش، دههاهزار بیمار تحت درمان قرار گرفتهاند، اما برعکس در کنگو این تعداد سالانه رو به کاهش است. به گفته «فکاد آیناچو»، مدیر کلینیک، زمانی بود که هر ماه تعداد زنان مراجعهکننده به ١٠٠ نفر میرسید. این رقم امروزه به ١٠نفر رسیده، دلیل این کاهش پیشرفت سیستم بهداشت این کشور است. دولت اتیوپی برنامه پنجسالهای را برای اصلاح سیستم بهداشت تعیین کرده تا قابلهها آموزش ببینند و در مناطقی که از بیمارستانها فاصله دارند، بتوانند کمک کنند. اتیوپی توانسته نسبت به سال ١٩٩٠، میزان مرگومیر ناشی از زایمان را ٧٢درصد کاهش دهد که شامل بیماران فیستول هم میباشد. تعداد زنانی که در مراکز درمانی تخصصی زایمان میکنند، بیشتر و بیشتر شده و پزشکان مجرب هم در بیمارستانهای بیشتری کار میکنند.
محل آرامش
جانت ک. که اهل کنگو است، آرامش روحی را در گروه ١٥نفرهای از زنان که سرنوشت یکسانی با او دارند، پیدا کرد. این گروه که موسوم به سیماما است، در زبان محلی ماشی معنی «ما ایستادهایم» میدهد.
تمام زنان این گروه مورد آزار و اذیت جنسی قرار گرفته و بیشترشان مشکل بیاختیاری دارند. آنها ماهی دو بار با مددکاران اجتماعی سازمان کمکرسانی کنگو موسوم به کمیسیون عدالت و صلح ملاقات میکنند تا درباره نگرانیها و مشکلات سلامتیشان صحبت کنند.
آنها در کلبهای که دارای یک میز و نیمکتهای زهوار در رفته است، با کمک یکدیگر آشپزی میکنند. تابلویی روی دیوار نوشته شده «ما صلح میخواهیم» و «ما همه با هم هستیم». این خانه متعلق به کلیساست و در روستایی به فاصله دو ساعتی بوکاوا قرار دارد. خیابانهای آن بسیار خطرناکند، چون هیچکس نمیداند حمله بعدی شورشیان چه زمانی خواهد بود و زنان گروه باید این شجاعت را داشته باشند که یکی دو ساعت پیادهروی کنند تا به کلبه برسند. ترس از دوباره قربانیشدن همیشه وجود دارد.
زنان این گروه نام این خانه را محل آرامش گذاشتهاند، چون در آن میتوانند درباره هر چیزی که دوست دارند، صحبت کنند؛چیزهایی که از آن خجالت میکشند و هیچوقت درباره آنها با هیچکس نمیتوانستند صحبت کنند. چون میتوانند گریه کنند و خالی شوند و هیچ چیزی به دنیای بیرون درز نکند. آنها هر دوشنبه و جمعه، با یکدیگر در زمینی که با هم خریدهاند، کار میکنند. هر محصولی که احتیاج دارند برای خود برمیدارند و هر چی باقی بماند، میفروشند. آنها درآمدشان را در صندوق مخصوصی نگهداری میکنند و اگر کسی کمک مالی احتیاج داشته باشد، میتواند از آن صندوق قرض بگیرد.
جانت میگوید: «ما آسیبدیدهایم و برای همیشه خجالتزده، اما تنها نیستیم. ما درک میکنیم اتفاقی که برایمان افتاده، تقصیر خودمان نبوده.»برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید:
ناگفته های تلخ از ساعتی قبل از تصادف قائدی و شاکر / خانواده احمدرضا علیه مهاجم استقلال شکایت کردند +عکس
فلج شدن پسر جوان بر اثر بازی کامپیوتری + عکس
مرد جوان در دستشویی خانه صحنه عجیبی دید و ..! + فیلم
موزیسین معروف ایرانی تصادف کرد +عکس
فرار عجیب مرد اعدامی از مرکز توانبخشی/در چهار محال بختیاری رخ داد
نیمه شب، شاهد همخوابی شوهرم با دوست صمیمی ام در اتاق دیگر خانه بودم که ..!
تجاوز وحشیانه به سهیلا در یک خرابه / متجاوز 17 ساله است
من در پاتوق سیاه شوهر بی غیرتم به دوستانش سرویس می دادم تا اینکه ..!
تجاوز به زن جویای کار در شرکت تجهیزات پزشکی در تهران / پدارم در پایان ساعت کاری تنها بود و ...!
قتل زن آرایشگر پس از آزار شیطانی
بلایی عجیبی که بر سر دختر دبیرستانی در شوش آمد / او روی تخت بیمارستان جان سپرد و ..!
گرفتار شدن ایرانی ها در تصادف شدید بزرگراه ابوظبی + فیلم
وقتی خانم مهندس به خواستگاری شوم کارگر شرکت بله گفت / او از من و فرزاد عکس هایی داشت که..!+ عکس
اولین نمایشی که در آن ارتباط یک سرباز با زن کثیف در ایران روی صحنه رفت! + فیلم
وقتی تهدید به 6 طلاقه شدم! / جوانی موها و ریشش را تراشید تا انیکه ..!
ناگفته های یک دزد حرفه ای از مهریه 1500 سکهای زنش + عکس
پرهام شاگرد تازه وارد بود که مرا به سمت خانه مجردی کشاند و شب ها تا دیر وفت ..!
زن جوان به خاطر ارتباط با مرد غریبه شوهر بی نوایش را داخل چاه انداخت / در اردبیل رخ داد + عکس
دختر 18 ساله ای بودم که به خاطر خماری پیشنهاد شرم آور چند مرد را پذیرفتم و ..!
ارسال نظر