اقدام ارزشمند تازه عروس‌ و داماد در زلزله کرمانشاه + گفتگو و عکس

اسماعیل و شهین زوج ٣٢ و ٢٨ساله‌ای از روستای هیأت‌آباد کامیاران هستند که تنها ٣ ماه از زندگی مشترکشان می‌گذرد. آنها هم مثل خیلی دیگر از هموطنانمان تنها به آوارگان دیار فرهاد فکر کردند و رفتند برای کمک. اسماعیل دانشجوی رشته مدیریت بود اما به ‌خاطر مشکلات مالی دست از تحصیل کشیده و در زمین پدری مشغول کشاورزی است.
اسماعیل محمدی می‌گوید: تنها به کمک‌کردن فکر می‌کردیم و هرگز تصور نمی‌کردم این همه بازتاب داشته باشد. هدف ما آوارگان بی‌سرپناه زلزله‌زده بود؛ نمی‌خواستیم جلب‌ توجه کنیم اما زمانی که انگشتر‌ها را اهدا کردیم، از ما عکس گرفتند و گفتند این بخشش شما کار هر کسی نیست. او درباره اینکه چطور این فکر در ذهنشان شکل گرفت، گفت: زلزله آمده بود، در تلویزیون و خبرگزاری‌ها تصاویر زلزله‌زده‌ها را می‌دیدم. خیلی ناراحت‌کننده بود. دیدن رنج مردم برایم سخت بود. داغدار و مجروح بودند. گریه‌ها و ناله‌هایشان عذابم می‌داد. داغی بود که بر دلم نشسته بود. بی‌سرپناه و سرگردان و رنجور بودند. سر زمین بودم که فکری به ذهنم رسید. در حال خوردکردن گندم بودیم. همسرم هم کنارم بود. به شهین گفتم برای تو باارزش‌ترین چیز در زندگی مشترکمان چیست؛ مکثی کرد و گفت: تو. لبخندی زدم و گفتم منظورم جسم و روح نیست. در زندگی مشترکمان. سکوت کرد و فکر کرد. سند ازدواجمان را گفت اما وقتی نگاهم را دید، متوجه منظورم شد؛ حلقه ازدواجمان را نشان داد. ٣ ماه پیش آن را خریده بودیم. تازه به خانه بخت آمده بود اما با تمام وجود گفت آن را می‌بخشم. او در ادامه می‌گوید: همانجا بود که به سمت شهر حرکت کردیم. سوار تاکسی شدیم. از روستای ما تا شهر ٥ کیلومتری راه هست. باجناقم در شهر کامیاران آشنایی داشت که اقلام نقدی و غیرنقدی برای زلزله‌زده‌ها جمع می‌کرد. وقتی رسیدیم حلقه‌هایمان را از دستمان بیرون آوردیم. همانجا بود که هدف دوربین‌های عکاسی شدیم. نمی‌خواستیم در رسانه‌ها انعکاس پیدا کند اما به‌سرعت تیتر خبرها شدیم. وقتی حلقه‌هایمان را دادیم، مردی که اقلام برای زلزله‌زده‌ها جمع می‌کرد، گفت این انگشتر‌ها این‌جا گم می‌شود بهتر است آنها را بفروشید و بعد هدیه بدهید. به همین خاطر آنها را به یکی از دوستان دادیم تا آنها را به فروش برساند. وقتی برگشتیم تازه به اقواممان گفتیم که تعجب کردند. وقتی مردم شهرمان انعکاس خبر را دیدند، ترغیب شدند تا راحت‌تر ببخشند. دوست داشتم خودم به مناطق زلزله‌زده بروم اما نمی‌خواستم بگویند او برای خودنمایی و نمایش آماده است.
اسماعیل که پدرو مادرش را سال‌هاست از دست داده و تا پیش از ازدواج با تنها برادرش زندگی می‌کرد، می‌گوید؟ انگشترهایمان را یک‌میلیون و پانصد‌هزار تومان خریده بودیم. شاید هدیه ما خیلی ناچیز باشد اما می‌خواستم مرهمی باشد بر دل داغدیدگان. امیدوارم گوشه‌ای از زندگی مردم زلزله‌زده تأمین بشود. ما خودمان هنوز نتوانسته‌ایم وام ازدواجمان را بگیریم. چون هنوز یک ضامن کارمند پیدا نکرده‌ایم؛ اما خدا را شکر من همسرم را دارم و در کنار او آرامم. هر زنی نمی‌تواند به راحتی از حلقه ازدواجش بگذرد اما او این کار را کرد.
شهین گیلاسی هم همسر اسماعیل است. او که حتی ثانیه‌ای فکر نکرد و حلقه ازدواجش را تقدیم مردم زلزله‌زده کرد، می‌گوید: «من از ازدواج اولم یک بچه دارم. سه سالی است که فرزندم را ندیده‌ام. بعد از طلاق او پیش شوهر سابقم ماند و دیگر او را ندیدم. وقتی که اسماعیل پیشنهاد اهدای حلقه به زلزله‌زدگان را داد، با خود فکر کردم که من کودکم را ممکن است سال‌ها بعد ببینم، ولی به فکر زنان و مردان زلزله‌زده‌ای افتادم که بچه‌هایشان زیر آوارها گرفتار شدند و دیگر هرگز امیدی برای دیدن آنها ندارند. هموطن‌هایم با رویاهایشان تا ابد زندگی می‌کنند. به همین خاطر حلقه‌ام را بخشیدم تا مرهمی باشد بر دل داغدار هموطنانم در کرمانشاه؛ من حتی پیش از اهدای حلقه‌ام با خانواده‌ام در این‌باره صحبت نکردم تا آنها مانع کارم نشوند. پس از این‌که به شهر رفتیم و حلقه‌هایمان را هدیه کردیم، خانواده‌ام در جریان قرار گرفتند. او می‌گوید: «همسرم درآمد خاصی ندارد. به‌جز زمین کشاورزی که از پدرش به ارث رسیده؛ شاید سالانه ١٠ تا ١٢‌میلیون تومان دستمان را بگیرد. به جز یارانه‌هایی که دولت برایمان واریز می‌کند هیچ منبع درآمد ثابتی نداریم. با این حال از این‌که حلقه ازدواجمان را اهدا کرده‌ایم، راضی و خوشحالیم. مطمئنم که هیچوقت از این کارمان پشیمان نمی‌شویم. من و اسماعیل دارایی دیگری به جز همین حلقه ازدواجمان نداشتیم وگرنه آن را تقدیم زلزله‌زدگان می‌کردیم. خیلی دوست داشتیم که بیشتر از این به آنها کمک کنیم، ولی تنها دارایی با ارزشمان که می‌تواند کمکی باشد برای آنها، همین حلقه بود که تقدیم کردیم. امیدوارم که زلزله‌زدگان به‌زودی بتوانند سر و سامان بگیرند و به زندگی عادیشان برگردند.»برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید:

مرد تهرانی در دادگاه: این بچه ها از من نیستند!+ عکس

راز 2 زن خیابانی که 3 جوان را در خلوتگاه خود گیر انداخته بودند!

تجاوز به عروس نازا در مقابل چشمان مادر شوهرش + عکس

سرقت بزرگ از مرد ثروتمند تهرانی با سرنگ آلوده به ایدز + عکس

تجاوز در خوابگاه! / سعید را کشتم و عکس جسدش را به دوستانم فرستادم + عکس

اعتراف عجیب داماد در سقوط نوعروس 22 ساله از طبقه چهارم

تجاوز به دختر جوان و زن شوهر دار توسط 2 پراید سوار در اتوبان آزادگان + عکس

مرگ وحشتناک میهمانان عروسی در کانال آب پارس آباد + عکس

اقدام ارزشمند تازه عروس‌ و داماد در زلزله کرمانشاه + گفتگو و عکس

بلایی که سر بچه های ثروتمندان آمد!

چند ثانیه تا مرگ / زن روی ریل قطار گیر کرده بود + عکس

پایان مسالمت آمیز پرونده هادی ساعی

حادثه‌ عجیب در اتاق ام آر آی بیمارستان لقمان الدوله + عکس