جنایت هایی که با خشم آنی رخ می دهد، در میزگرد رکنا بررسی شد/قسمت اول
حمید از 5 سالگی خشم را در خود فرو برده بود تا اینکه ..!+ عکس و فیلم
رکنا: مریم سامانی / اخبار تکاندهنده مربوط به جنایات هر روز در صدر اخبار که قرار می گیرد این علامت سوال را ایجاد می کند که چه اتفاقی در جامعه ما در حال روی دادن است که با این همه خشونت و خشم های آنی روبرو شده ایم.
بازداشت حمید صفت به اتهام قتل Murder ناپدری اش یکی از این دست اخبار بود . برای بررسی علل این جنایت Crime و جنایات دیگری از این دست میزگردی را با حضور دکتر جعفر رشادتی - رئیس مرکز ارتباط مردمی قوه قضائیه - ، دکتر فخرالدین جعفرزاده – قاضی Judge بازنشسته و وکیل دادگستری - ، دکترفربد فدایی – روانپزشک و مدرس روانشناسی جنایی- ، دکتر اصغر کیهانی زاده – روان شناس و مشاور خانواده - ، دکتر آیلین دایمی – وکیل و مشاور حقوقی - و ناصر قزلباش - سرهنگ بازنشسته جنایی - ترتیب داده و به موشکافی علل بروز این جنایت نشستیم.
بخش نخست این میزگرد را بخوانید و ببینید.
بطور کلی چه اتفاقی از نظر روحی و روانی روی می دهد که یک فرد دست به جنایت می زند ؟
دکتر فدایی: در مورد رابطه ارتکاب جرم Crime و جنایت و رفتارهای پرخاشگرانه با جنبه کیفری یکسری عوامل عمومی، اختصاصی، برای فرد و قربانی مطرح است. برای مثال: ضایعات مغزی زمینه را برای رفتارهای پرخاشگرانه مساعد می کند. وقتی قشر مغز دچار ضایعه باشد طبیعی است انتظار رفتار منطقی و مبتنی برمدارا در فرد کم تر است.
مسائل اجتماعی هم در این میان موثر است زمانی که فرد با فشار های زیاد اجتماعی روبه رو است با تحریک پذیری و پرخاشگری واکنش نشان می دهد در این زمان یک محرک جزئی پرخاشگری می کند و در این موقع یک موضوع کوچک سبب قتل می شود در واقع در اینجا با فردی رو به رو هستیم که قبلا به اندازه ای تحت فشار بوده که دیگر وزن یک پرکاه هم کمر اورا می شکند.
آلودگی هوا و آلودگی صوتی هم زمینه پرخاشگری را مساعد می کند. بخش عمده رفتارهای پرخاشگرانه مربوط به شخصیت و تعداد کمی از افراد جامعه است که با سامانه عدالت کیفری رو به رو می شود.
گاهی بیماری های روانی هم باعث اقدام و دست زدن به جنایت است ؛ ولی درصد افراد پرخاشگر به علت بیماری روانی کم و ناچیز است.
در این پرونده که فیلمش را نشان دادید باید همه این موضوعات را که شامل سوابق خانوادگی ، شغل و شخصیتی و وجود اسلحه در دست مردم است ، مورد توجه قرار داد.
در ایران نزدیک به 2 میلیون و 500 هزار تفنگ شکاری در دست مردم قرار دارد که بیانگر آن است افراد مجوزکشتن Killing جانوران را دارند. فردی که با جانوران بی رحمی می کند زمینه برای بی رحمی با انسان ها در او مساعد می شود.
در خیلی از جنایت ها رد پای تفنگ شکاری را می بینم که باید به حال آن فکری کرد؛ در برخی مواقع هم خانواده دچار مشکل است: که منجر به طلاق می شود و گاهی این فرد دوباره تشکیل خانواده می دهد و مشکل را به خانواده دوم خود می برد وباید به این نکته توجه کرد که از هم گسیختگی ازدواج شاید به مشکلی مربوط بوده که بررسی نشده است.
وجود ناپدری، نامادری و فرزند خانواده نیز حکایت از زمینه مساعد پرخاشگری است.
در فیلمی که نشان داده شد و فرد اقدام به قتل پسر و عروس اش کرده بود؛ متهم به قتل تظاهراتی از افسردگی هم دارد.گاهی یک فرد افسرده شدید فکر می کند زندگی ارزش ماندن ندارد و دست به قتل و خودکشی می زند.
با این تفکر که طلاق در بروز خشونت و .... موثر است موافق هستید ؟
دکتر کیهان نیا: جامعه هر چه به سمت شهر نشینی و تکنولوژی می رود این اتفاقات ناخوشایند بیشتر روی می دهد.
طلاق طبیعی است و اتفاق می افتد ولی پیامد هم دارد. در سال های اخیر آمار مربوط به طلاق بالا رفته است. من هر هفته پای صحبت حداقل 10 نفر می نشینم که درخواست طلاق داده اند. وجود بچه هایی که باید با پدر و مادر جدید زندگی کنند این حسن نیت است که فردی بچه همسرش را بپذیرد، ولی یک فرد تا چه اندازه برای انجام این کار آموزش دیده است و آگاهی دارد.حمید صفت در کودکی دیده کسی جای پدرش آمده است. در بحران هویت و بلوغ این مسئله مشکل دار است.
حمید 5 ساله بوده و این مرد را به جای پدرش دیده است. اگر این زن و شوهر در این سن و سال اختلاف داشته باشند قبلا در دوران کودکی حمید قطعا این مشاجرات وجود داشته و او تحت تاثیر این دعوا و تشنج در خانواده بوده است و نمی توانسته ناظر آن باشد پس یک خشم و زخم و حس بی پناهی دارد.
این دسته از افراد با خود می گویند چون والدین ام از هم جدا شده اند؛ من قربانی هستم، دو کلمه من یاغی ام، من احمق نیستم را نمی شود از گذشته او به راحتی پاک کرد و در کارهای او به کرات تکرار شده است.متاسفانه بیشتر جوانان به خاطر بیکاری ، آلودگی هوا ، تورم ، ترافیک ، تغییر قیمت ها و اخبار و ...یاغی شده اند.
یک جوان چقدر می تواند آرام باشد و تحمل کند؟ حمید و جوانان دیگر جامعه با بیان من یاغی ام در این قبیل موارداحساس خود را منتقل می کنند . در برخی از جنایات گاهی یک کلمه هم تحریک پذیر است. هوشنگ می گوید: (( زده ام و باز هم می زنم .)) که کلید انفجار خشم های فرو خورده به پسری است که به شهرت رسید و برای خودش به اصطلاح سری توی سر ها در آورده است؟
این ها کافی است که یک نفر دست به جنایت بزند. این نظر که یک نفر جانی بالفطره است؛ از بین رفته و این نظر که جامعه باعث جنایت می شود ، مورد توجه است. فشار های جامعه است که جنایت را رقم می زند وقتی خشم لجام گسیخته را نتوانستیم کنترل کنیم جنایت روی می دهد در پرونده حمید صفت تصمیم قبلی برای قتل نبوده است.
قزلباش: از جهات روانپزشکی و روانشناسی انگیزه افراد برای اقدام به جنایت بررسی شد ولی از نظر قانونی و جنایی دیدگاه متفاوت است. گفته شد عمده قتل ها مربوط به بیماران روانی نیست؛ ولی به نظر من زمانی که فردی بیمار روانی نبوده باشد و تعادل روانی نداشته باشد، قتل نمی کند. فردی که دست به جنایت می زند؛ تعادل روانی ندارد.
به علت شرایط جامعه هرچند وقت یکبار این قتل های پیچیده روی می دهد. در مدتی که به عنوان افسر پلیس Police آگاهی در بخش جنایی پرونده قتل ها را بررسی می کردم ؛ شاهد بوده ام که گاه میز گرد هایی بوده و بعد از این جنایات صحبت هایی بوده ولی متاسفانه با بی توجهی رو به رو بوده است.خیلی از نکات روانشناسی ارزنده در این پرونده ها ا ست که، وقتی رسانه ای است به آن توجه می شود.
همین الان موضوع کودکان خیابانی دنبال نمی شود ولی روز به روز فاکتور های نامناسب در این بچه ها بالا تر می رود و آن ها را دچار خشم و آسیب پنهان می کند.
مسئله ناپدری و نامادری در خانواده حایز اهمیت است. خانواده نخستین نهاد اجتماعی است که باید مورد توجه قرار گیرد؛ بررسی ها نشان داده است تعداد زیاد فرزندان در کاهش آسیب ها موثر است اگر تعداد فرزندان یک خانواده زیاد باشد آمار آسیب ها کم است. چون بچه ها در محیط خانه هم صحبت دارند و از جهت روانی تخلیه می شوند.مسئله اقتصاد خانواده هم برای این مسئله خیلی مهم است.
خشم فرو خورده و آسیب پنهان چطور به وجود می آید. گاهی شاهدیم یک فرد منطقی و ریلکس وقتی وارد موسسه ، سازمان یا نهادی برای انجام کاری می شود خیلی ناراحت می شود چون به او احترام نمی گذارند و برخورد های نا مناسب با او می شود و شخص ناچار می شود این خشم را درون خودش بریزد. این کار روانشناسان است که در مراکزی که با روح و روان و اعصاب مردم ارتباط دارند. آموزش های درست به کارکنان شان بدهد . من چون مشاور فیلم و سینما Cinema هستم در دیالوگ و ... خیلی سخت می گیرم عملا جوانان پای تلویزیون نیستند و آن هایی که تلویزیون می بینند چیزی یاد نمی گیرند. تلویزیون دچار تکرار است آموزش ها باید اول به رسانه ها و ارگان ها و... داده شود.
آیا نباید انگیزه و عوامل موثر در بروز قتل را مورد بررسی قرار داد ؟
دکتر جعفرزاده : سال ها در دادسرای جنایی قاضی بودم و به عنوان سرپرست دادسرای جنایی فعالیت داشته ام و باز نشسته دیوان عالی کشور هستم.
متاسفانه مهمترین مشکل در موضوع قتل مربوط به درجه بندی قتل است که در کشور ما مثل کشورهای دیگر این درجه بندی وجود ندارد. در کشورما قتل عمد مجازات ثابت دارد و اینکه چرا فردی مرتکب جنایت شده تاثیری در وقوع جرم ندارد.
قتل مستوجب قصاص است ولی در غرب قتل ها با توجه به سبق تصمیم – ساده –ناگهانی- احساسی-و...تقسیم می شود. آنچه که خطرناک ترین نوع محسوب می شود و مجازات سنگینی هم دارد مربوط به جنایتی است که در آن فرد تصمیم برای قتل داشته باشد به لحاظ خطرناکی وقتی فردی تصمیم به قتل دارد برای آن برنامه ریزی کرده است.
چرا اساسا قتل واقع می شود؟ چرا «حمید» ناپدری اش را به قتل رسانده است؟ این جنایت ناگهانی است یاسبق تصمیم در آن وجود دارد؟قتل ها را می توان به دو دسته قتل های تعارض آمیز یا تعرض آمیز(ناگهانی) تقسیم کرد.در قتل های تعارض آمیز طرفین جنایت یکدیگر را می شناسند و آشنایی قبلی دارند و گاهی در یک خانواده زندگی می کنند یا دو دوست و... هستند که در شرایطی خاص بین آنها درگیری شده و جنایت روی داده است. در این موارد پس از یک تعارض جنایت روی می دهد.در قتل ناگهانی معمولا افراد یکدیگر را می شناسند و در یک لحظه قتل اتفاق می افتد.البته در قتل های تعارض آمیز هم احتمال ناگهانی بودن وجود دارد و اعضای خانواده ای که آشنای دیرینه اند در یک لحظه شاید یکدیگر را بکشند.
خشونت چه انواعی دارد؟
دکتر جعفرزاده: خشونت انواع مختلفی دارد. خشونت جانی، جنسی،جسمی،... راداریم چرا خشونت جسمانی منجر به قتل وضرب و جرح می شود؟ چون به تدریج افزایش پیدا می کند خشونت فرایندی را طی می کند. از یک بحث و بگو مگو و حسادت و... شروع می شود و فرد مقابل به جای کنترل خود، پاسخگو می شود و فرد مقابل دوباره ادامه می دهد و در نهایت منجر به برخورد فیزیکی می شود بنابر این در آن با افزایش تدریجی خشونت رو به رو هستیم.
نکته بعد وجود نداشتن میانجی است. اگر در این موارد کسی وجود داشته باشد که آنها را به آرامش دعوت کند، منجر به ضرب و جرح نخواهد شد. گاهی نیز میانجی وجود دارد ولی به جای آنکه نقش مثبت داشته باشد، نقش منفی دارد و فتنه گری می کند.
سومین فاکتور مربوط به وجود یک سلاح و آلت قتاله است که باعث جنایت می شود. وجود سلاح و آلت قتاله به دارنده آن قدرت مضاعف می دهد.
اینها عللی است که یک قتل را رقم می زند. بنابراین وقتی فردی نمی تواند خود را کنترل کند وقتی دچار خشونت در مسائل مختلف می شود، با خجالت و قتل رو به رو خواهیم شد.
دکتر رشادتی: در ابتدا ذکر چند نکته را لازم می دانم. متاسفانه خبرگزاری ها و سایت ها اگر چه در ارائه گزارش ها و اخبار استاد هستند ولی تحلیل پژوهش حوادث Accidents اغلب از نگاه خودشان است. اگر بعد از جنایت ها بازهم نیاز به میز گرد است اشکال در این است که رسانه ها مقطعی به مسائل می پردازند و ادامه نمی دهند. مطالب به شکل گزارش خبری ارائه شده و بزرگ می شود ولی پرسش ها بدون پاسخ و ابتر می ماند.مساله دیگر این است که اخبار رها می شوند و پیگیری نمی شود که عاقبت آن خانواده چه شد.موضوع دیگر این است که مثلا در مراسم اعدام execution خفاش شب، تعداد زیادی جیب بری صورت گرفت که متاسفانه تحلیل و بررسی نشد. بنابر این من فکر می کنم که پژوهش و تحلیل آن اهمیت دارد. نباید پرونده کیفری را قضاوت Judgment کنیم و هر پرونده مسیر خودش را دارد و پشت پرونده در اختیار قاضی و پلیس و ... . است و ایراد نظری این است که ما در حد خود تحلیل می کنیم. در مورد این قتل نیز نگرش حقوقی قضایی اش متفاوت است. در بعد حقوقی به دلیل ارتباطات میان رشته ای باید از بعد قضایی اش آن را جدا کرد.گاهی به عنوان قاضی نظر می دهیم چون فرایند قضایی ابتدایی دارد. فرایند تاثیر مجازات نیز باید بررسی شود که این مجازات ها چقدر تاثیر دارند.گستره عدم تعادل روانی از صفر تا جنون است و قانونگذار فردی را که از قوه تمیز واراده خارج شده قابل مجازات می داند که تشخیص آن بر مقام قضایی و ارزیابی کارشناس است که درکنارهم به یک نظر می رسند.
در نگرش علت شناسی جرم نیز با ید گفت علت های روان شناسی،اقتصادی،جامعه... باید مورد توجه قرارگیرند. در مقاله ای خواندم که 70 درصد مردان را با مشکل روانی اعلام کرده بود. یک مدل همیشگی وجود دارد که فردی را از نظر روانی بررسی می کنند و براساس مجموع آن بررسی ها، به تشخیص می رسند. ولی اینها فقط علت شناسی جرم نیست.
به نظر من باید دنبال خشم آنی هم بود. 90درصد قتل های ما آنی است. چه علتی است که یک فرد در آن واحد قتل می کند.؟در دهه گذشته قتل های خانوادگی و وحشتناک انجام شده است. در کنار بررسی علت ها کاهش و افزایش علت ها را باید بررسی کرد.نخستین جرم در خلقت قتل است. آیات 28تا32 سوره مائده آیین دادرسی کیفری،روان پزشکی، جرم شناسی و ..... را مطرح می کند.
شما چه عاملی را در این بین مهم می دانید؟
دکتر دایمی : وقتی می خواهیم یک آسیب اجتماعی را بررسی و تحلیل کنیم باید در مورد علل ، درمان و پیشگیری صحبت کرد.
دوستان در مورد علت ها صحبت کردند من به عنوان نماینده ای از نسل جوان جامعه و کسی که بزهکاری اطفال را تدریس می کند، تمایل دارم صحبت ام را به سمت خانواده ببرم.قتل و خشونت کلامی و رفتاری جزء جرایمی است که بیشتر قشر جوان مرتکب آن می شود.
نخستین مساله ای که باید به آن اشاره کنم بحث خانواده از لحاظ فرهنگی و قانونی در کشور ما است. ما از لحاظ فرهنگی تعریف درستی از نقش ها نداریم و جامعه ما در ادوار مختلف زن سالار، پدر سالار و فرزند سالار بوده است و افرادی را به این اتفاق مبتلا می کنیم و مجوز می دهیم که افراد تحت عنوان پدر،مادر و ... .
چیزهایی را القاء کند. این مساله ریشه در فرهنگ ما دارد و باعث این خشونت های رفتاری و فیزیکی می شود و ریشه آن در تعریف جایگاه است و فرد تحت عنوان، پدر،مادر و ... به خود اجازه می دهند توهین کنند. این خشونت از خانه به جامعه و خانواده جدید افراد منتقل می شود و برای حل این مشکل نیاز به نهاد های اجتماعی داریم تا آن را نهادینه کنند وباید نهاد های حمایتی به کمک بیایند.دومین مساله ای که باید به آن اشاره کنم مربوط به افراد و خانواده است. ارزش ها با داشته های افراد فرق پیدا کرده است. مثلا خانه ، ماشین و ... در جامعه به عنوان یک ارزش پر رنگ شده ولی فرد توانایی فراهم کردن آن را ندارد که سر منشاء آن خشونت خواهد شد.آنچه در جامعه ما در اولویت قرار گرفته و به عنوان قلب مریض به تپش در آمده دنیای مجازی است که در آن تیتری را تعریف می کنند و هر کسی مخاطب آن قرار نمی گیرد و افراد به قضاوت های سطحی روی می آورند و افراد در این فضا از اتفاق زندگی دیگری برای خود ارزش می سازند چه بسا در آن زندگی آن اتفاقات واقعا وجود نداشته باشد ولی افراد با دیدن آن ظواهر حس می کنند در درجه پایینی قرار دارند و سعی می کنند به زندگی آنهایی که در طبقه بالا قرار دارند، ورود کنند و گروهی برای داشتن آن اولویت ها ، خواستن برای یافتن و یک حداقل ذهنی و تطبیق با آن در جامعه دست به قتل و ... می زنند.
مساله دیگر مربوط به مدارس و مهد کودک ها است که باید مورد توجه قرار گیرد. یک بلوغ زود رس جسمی، فکری و رفتاری در بچه ها اتفاق می افتد چون بچه ها درگیر زندگی شخصی افراد دیگر می شوند در مصاحبه با آنها می بینیم موضوع صحبت آنها تولید فلان باغ، سرویس تخت فلان کمپانی و ... شده است و اینها نشان می دهد ما به بد سمتی می رویم. این بچه ها به خشونت رفتاری با والدین متوسل می شوند تا به حداقل هایی که می خواهند برسند.
محور دیگری که باید به آن اشاره کنیم رسانه و تلویزیون است که با کمبود امکانات و محدودیت های فراوانی رو به رو است. تلویزیون و سینما دو رویکرد دارند. تلویزیون مخاطبش را از دست داده چون ارزش های جوان امروز و مخاطب آن تفاوت کرده و افراد با دیدن آن احساس خستگی می کنند.
گروهی از مردم به این علت به سمت ماهواره و .... رفته اند که در آنها از ممنوعیت ها صحبت نمی شود ولی فرد مسیر فرهنگی اش عوض می شود. ما لباس افراد را عوض می کنیم، ولی در درون تعلق فرهنگی که سر منشاء خشونت در تمام زمینه ها می شود را نداریم .
از طرفی چون تلویزیون تلاش می کند تا مخاطبش را برگرداند و حفظ کند در رسانه های خانگی،CD سریال هایی را که می سازند. و در تلویزیون قابل پخش نیست، در اختیار مردم قرار می دهند پس راه درمان این است که سیاست جدیدی اتخاذ شود و قبول کنیم که در دهه ای دیگر قرار داریم این تصور که اگر سن کسی پایین است و نباید به حرفش گوش بدهیم، اشتباه است.
نکته دیگری که باید به آن اشاره کنم نقص در قوانین طلاق برای زنان است. وقتی زنی با وجود نداشتن پشتیوانه مالی در معرض آسیب و خشونت قرار دارد و باید برای زندگی خود تصمیم بگیرد چون نقش ها تعریف نشده و با ناکار آمدی قوانین و عدم توانمندی دستگاه قضا رو به رو است ، به خود اجازه پرخاشگری می دهد و چون با این مشکلات و تبعیض ها از کودکی رو بر رو بوده است و دیده تحت عنوان غیرت برخوردهای تندی با او شده است، از یک برهه ای به بعد به یک انفجار منجر می شود.
یکی دیگر از مسائل این است که ما فرهنگ مشاوره و روانکاوی نداریم. حتی در پرونده های طلاق هم مشاور بیشتر حالت فرمالیته دارد و به عنوان یکی وظیفه شغلی به آن نگاه می شود و ما باید در مورد حساسیت مسئولیت شغلی بیشتر کار کنیم. برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید:
التماس های مادرم را شنیدم و وقتی وارد اتاق شدم او و دزد را در وضعیت بدی دیدم و ..! + عکس
شقایق راز قفس شکنجه مرد خشن را گفت / آرزو و سهراب هم در این ماجرا بودند! + عکس
ادعای عجیب بی رحم ترین قاتل در دادگاه / او نامزد سابق و 3 تن دیگر را کشته است + عکس
مجازات مرد شیطان صفت پس از 36 سال آزار یک پسر! + عکس
قرار با زن جوان برای آزار شیطانی دختر بچه ساله! + عکس
ارتباط پنهانی ام با مریم منشی شرکت ادامه داشت تا اینکه یک روز او سرکار نیامد و ..! + عکس
اعدام زندانی دروغگو / دادگاه تهران ادعای عجیب این زندانی را نپذیرفت+ عکس
پسر 17 ساله 3 دختر 13 تا 15 ساله را آزار داد+ عکس متهم
مرگ قاتل خانم بازیگر سرشناس در زندان + عکس
ارسال نظر