رفت و آمدهای شوهرم و دوست جوانش مرا دلواپس می کرد و زندگی ما را از هم پاشید+عکس

راحله ۳۲سال دارد. او زنی است که با کارو تلاش زیاد ،چرخ زندگی اش را به سختی گذرانده و هنوز هم نور امید در دلش موج می زند. زن جوان همراه فرزند خردسال خود ،شوهرش را به مرکز مشاوره آورده تا روند درمان او را از طریق درمانگر اعتیاد بررسی کند.
راحله سفره دلش را باز کرد و گفت: ما اهل روستایی سرسبز هستیم. پدرم از راه کشاورزی و دامداری زندگی آبرومندانه ای را گذرانده وآزارش به مورچه ای هم نرسیده است. من در دشت و مزرعه و با روحیه شاد بزرگ شدم و قد کشیدم. ۲۰ساله بودم که همراه خانواده برای مسافرت به مشهد رفتیم و چند روزی را در خانه عمویم بودیم.
وی افزود: عمویم همسایه ای داشت که مرا برای برادرش پسند کرده بود. آنها با عجله به خواستگاری ام آمدند و پدر و مادرم مانده بودند چه جوابی بدهند. عمویم تحقیقات کاملی انجام داد و چون همه چیز خوب پیش می رفت خانواده ام نظر مثبت خود را اعلام کردند. ما به روستا رفتیم. و جلسه رسمی خواستگاری و جشن رسمی عقد کنان بعد از دو هفته برگزار شد. دوران عقد ما پنج ماه طول کشید. شوهرم عجله داشت و طاقت دوری ام را نداشت. برای همین هم مراسم عروسی ساده ای برگزار کردیم و پا به خانه بخت گذاشتیم. شوهرم در یک کارخانه کار می کرد و ما زندگی خوبی داشتیم و دوسال بعد صاحب دختر کوچولویی شدیم که همه دنیای ما بود. با تولد فرزندم خیلی درگیر بچه شده بودم و همسرم نیز می گفت باید دو شیفت کار کند تا برای آینده پولی جمع و جور کند.
راحله آهی کشید و گفت:شوهرم خیلی خسته و کوفته به خانه برمی گشت و من از این بابت نگرانش بودم. از طرفی درمحلی که برای اضافه کاری می رفت با جوانی دوست شده بود که رفت و آمدهای آنها مرا دلواپس می کرد. یک شب تا دیر وقت خبری از او نشد. دلم مثل سیر و سرکه می جوشید. به خانه پدر شوهرم زنگ زدم. آنها هم خبری از او نداشتند. ساعت ۱۲شب بود که خبر دار شدیم دستگیرش کرده اند. نفهمیدیم چطور خودمان را به کلانتری رساندیم.
تازه فهمیدیم همان دوست نابابش با فردی درگیر شده و شوهرم کاسه داغ تر از آش می شود و دو نفری آن فرد را حسابی کتک کاری کرده اند.
زن جوان افزود: چون شوهرم به عنوان ضارب اصلی شناخته شد به زندان Prison افتاد. بعد از مدتی با جلب رضایت شاکی توانستیم او را از زندان در بیاوریم. او به خانه برگشت اما چون غیبتش طولانی بود و می گفتند سوء سابقه دارد از کارخانه اخراجش کردند. بیکاری و خانه نشینی سبب شد پرخاشگر و عصبی شود و بعد دچار افسردگی شدید شد. اوضاع زندگی مان حسابی به هم ریخته بود. مجبور شدم سر کار بروم تا چرخ زندگی مان را بچرخانم. متاسفانه شوهرم به توصیه یکی از دوستانش به مصرف مواد مخدر Drugs روی آورد و در مدت کوتاهی به یک معتاد Addictedتبدیل شد. این اواخر راه می رفت و من و فرزندمان را کتک می زد. مانده بودم چه کار کنم. با او صحبت می کردم تا شاید به اشتباهش پی ببرد اما فایده ای نداشت.
راحله ادامه داد: طلاهایم را فروختم و در یک مرکز ترک اعتیاد بستری اش کردیم. خوشبختانه روند درمانش خیلی خوب بوده و امیدوارم بتواند خودش را پاک کند. آرزویم این است سلامتی اش را پیدا کند من خودم قول می دهم یک عمر کلفتی اش را بکنم. راحله در پایان گفت:یک دوستی با رفیق نااهل باعث شد این بلا به سر زندگی مان بیاید. برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

اخبار اختصاصی سایت رکنا را از دست ندهید:

قاتل شهید محسن حججی دستگیر شد+فیلم لحظه دستگیری

تجاوز کارگردان تلویزیونی به دختر 13 ساله در آتلیه + عکس

دروغ های ناموسی یک قاتل / عروسمان ارتباط پنهانی داشت!

قتل نو عروس 19 ساله تهرانی که مهریه اش را می خواست

کودک داعشی به زبان فارسی ایران را تهدید کرد! + فیلم و عکس

راز شوم خودکشی همسر بازیگر مشهور مرد + عکس

این زن 6 شب اسیر جن ها بود! +عکس

به شوهر تهمینه گفتم که او با یک پسر جوان ارتباط عاشقانه دارد ولی!

اعتراف عجیب پسر 14 ساله به قتل ملیکای هشت ساله / فرماندار هفتکل چه گفت؟ + تصاویر

آخرین وضیعت دختر زیبای 3 ساله که در دیگ نذری افتاد + عکس

نوید را در بازی کلش آوکلنز شناختم قول ازدواج داد و 2 ماه بعد بلایی سرم آورد که !!!

شوهرم که خودکشی کرد برادر کوچکترش دست از سرم برنمی داشت تا اینکه!

مادری که کودک را درون خودرو داغ رها کرده بود، دستگیر شد + عکس

راز شوم جسد دفن شده در حیاط خانه پدری

دعوا و نزاع احمقانه دو دوست بر سر قدرت + فیلم

وبگردی