ساعت 1:30 بامداد دیروز، مردی سراسیمه به کلانتری 114 قیاسی رفت و از دو مرد به اتهام اسیدپاشی روی خودرواش شکایت کرد. شاکی گفت: یک‌سال قبل خانه‌ام را به مردی به نام رحمان اجاره دادم. پس از اتمام قراردادش از او خواستم خانه‌ام را تخلیه کند، اما او امروز و فردا می‌کرد تا اینکه مجبور شدم از طریق دادگاه حکم تخلیه بگیرم. روز دوشنبه با حکم تخلیه همراه مأموران کلانتری به خانه‌ام رفتم. مستأجرم وقتی با حکم قضایی روبه‌رو شد، تمامی اسباب و اثاثیه‌اش را به داخل کوچه برد و کلید را تحویل داد. ساعتی بعد با مستأجر جدیدم تماس گرفتم و کلید خانه را تحویل او دادم. مستأجر جدید قرار بود آخر شب اسباب‌کشی کند که ساعت یک بامداد با من تماس گرفت و گفت رحمان اسباب و اثاثیه‌اش را جلوی در خانه گذاشته و همراه پدرزنش مانع ورود من به خانه می‌شوند. او از من خواست به آنجا بروم و موضوع را حل کنم. نیم‌ساعت بعد با خودروام به در خانه رفتم که ناگهان رحمان و پدر زنش مایع اسیدی به روی خودروی 206 من پاشیدند و تهدید کردند، اگر خانه‌ام را به مستأجر جدید بدهم روی من اسید می‌پاشند. با طرح این شکایت مأموران رحمان و پدر زنش را بازداشت کردند.

صبح دیروز رحمان و پدر زنش به دادسرای امور جنایی منتقل شدند و مورد بازجویی قرار گرفتند. رحمان در بازجویی‌ها گفت: صاحبخانه ما معتاد Addicted به شیشه است و گاهی اوقات در حیاط خانه شیشه مصرف می‌کند، به همین دلیل من زودتر از موعد پایان اجاره نامه‌ام از او خواسته بودم ودیعه مرا باز گرداند تا خانه دیگری اجاره کنم، اما او قبول نمی‌کرد تا اینکه چند روز قبل اجاره‌نامه‌ام به پایان رسید و صاحبخانه هم با مستأجر جدیدی قرار‌داد امضا کرد. وی ادامه داد: قرار شد او ودیعه ما را پرداخت کند، اما امروز و فردا می‌کرد تا اینکه چند روز قبل پدرم فوت کرد و من مجبور شدم به شهرستان بروم. دیروز وقتی از شهرستان برگشتم، متوجه شدم او با جعل سند به شورای حل اختلاف رفته و مدعی شده پول مرا پرداخت کرده و بدین ترتیب حکم تخلیه خانه‌اش را گرفته است. من وقتی حکم تخلیه را دیدم به رأی قانون Law تمکین کردم و وسایل زندگی‌ام را به داخل کوچه منتقل کردم. پس از این به شورای حل‌اختلاف رفتم و مدارک و اجاره نامه‌ام را به قاضی ارائه دادم و اعلام کردم که او جعل سند کرده‌است. قاضی با بررسی اوراق و مدارک من حکم تخلیه را باطل کرد و به مأموران دستور داد اسباب و اثاثیه مرا به خانه اجاره‌ای‌ام منتقل کنند، تا صاحبخانه ودیعه مرا پرداخت کند.

وقتی به کلانتری رفتم مأموران اعلام کردند، فردا صبح برای اجرای حکم بروم. به همین دلیل مجبور شدم شب کنار وسایل زندگی‌ام بخوابم. شب پدر زن و همسرم برای من شام آوردند که دقایقی بعد صاحبخانه همراه مأموران به محل آمدند و این ادعای کذب را مطرح کرد. در پایان قاضی مدیر روستا، ضمن دستور انجام تحقیقات درباره این ادعا، رحمان و پدر زنش را آزاد کرد. برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

اخبار اختصاصی حوادث رکنا را از دست ندهید:

خنده‌های ستایش 3 ساله / این دختر بچه با شکنجه های ناپدری تا یک قدمی مرگ رفته بود و ... + عکس

پرونده دو مداح از دادسرای ویژه روحانیت تهران به دادسرای عمومی رفت

حمله به نماینده مجلس با آجر + عکس

تمسخر پلیس به خاطر یک متهم! + عکس

آتش زدن زن باردار!

بلای هولناکی که بر سر زن جوان در شب جشن عروسی آمد / در جنوب تهران رخ داد

قتل دختری به نام بهار داخل پژو 206 / دختر شبگرد مقاومت کرد و من ... + عکس

امید حمام بود که پیام های زشت یک زن را در گوشی اش دیدم و ... / سیلی که خوردم را هرگز فراموش نمی کنم

مقاومت مرگبار دختر جوان مقابل 4 شیطان شبگرد + گفتگو با متهم

دعوای مالک و مستاجر که با اسیدپاشی در خیابان قیاسی تهران جنجالی شد

ماجرای شلیک مرگبار مرزبانان ترکمنستان به مرد ایرانی

پست اینستاگرامی دادستان جنایی تهران در مورد اعتراف عجیب قاتل بنیتا + عکس

مرد افغان زن جوان را در خیابان نبرد کشت