وقتی پایم به خانه مجردی مرجان باز شد ...
رکنا: من فراری نیستم. خانوادۀ درست و حسابی دارم. دانشجو هستم و امشب هم از ترس پدر و مادرم آوارۀ کوچه و خیابان شده‌ام. در خیابان پرسه می‌زدم که مأموران کلانتری دستگیرم کردند.
هفت یا هشت ماه قبل در مراسم جشن تولد هم‌کلاسی‌ام با مرجان آشنا شدم. تیپ غلط‌اندازی داشت و خیلی با‌کلاس بود. آن‌شب با ماشینش من و مادرم را به خانۀمان رساند. مرجان تنها زندگی می‌کرد و من گاهی به خانه‌اش می‌رفتم. برایم درد‌دل می کرد و از ماجرای طلاقش می‌گفت. خودش را آماده می‌کرد که به خارج از کشور برود. او صحبت‌هایی می‌کرد که کم‌کم من هم به زندگی و آینده‌ام بدبین، و ناامید شده بودم. پدر و مادرم نگران بودند. آن‌ها می‌گفتند: «با مرجان قطع‌ارتباط کن.». چند ماه گذشت و فردی سر مرجان را به‌بهانۀ فراهم کردن موقعیت سفر به خارج و اقامت در آنجا کلاه گذاشت و پول‌هایش را بالا کشید. من تا آن‌موقع با خانواده‌ام اختلاف‌هایی جدی پیدا کرده بودم و خودم هم دوست داشتم با مرجان قطع‌ارتباط کنم، اما نمی‌توانستم، چون او مرا به شیشه معتاد Addicted کرده بود. البته تا حالا فقط چند‌بار از این مواد زهرماری استفاده کرده‌ام و دل‌خوشی‌ام این است که بتوانم خودم را در همین اول راهِ نابودی پاک کنم. امشب هم مادرم که بستۀ کوچکی توی کیفم پیدا کرده بود به من گیر داد که «این بسته توی کیف تو چکار می‌کند؟». گفتم: «بسته را مرجان به من داده است.» و واقعیت را برایش توضیح دادم. گریه می‌کرد و داد و فریاد راه انداخته بود. تهدیدم کرد که موضوع را به پدرم اطلاع می‌دهد. از خانه بیرون زدم و البته نمی‌دانستم کجا باید برو‌م. اعتراف می‌کنم که اشتباه کرده‌ام.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
اخبار زیر را از دست ندهید:
فیلم لالایی خواندن مادر در آخرین لحظه خاکسپاری بنیتا + عکس
10 صبح فردا / بازسازی صحنه جرم توسط عاملان قتل بنیتا کوچولو
کتک خوردن بیمار بخش ICU در بیمارستان سینای تبریز+ عکس
وداع با بنیتا در امامزاده ابراهیم / خانه ابدی کوچولوی هشت ماهه آماده شد + عکس
توضیحات پلیس آگاهی تهران بزرگ در مورد آخرین وضعیت پرونده ربودن بنیتا
پایان مشاجره با قتل پسر ١٧ساله در مشهد
اولین فیلم از حادثه پرواز اهواز-تهران + عکس
فوری / آتش سوزی گسترده در پارس جنوبی / فیلم حادثه را ببینید
پیدا شدن جسد لیدر تور حادثه چال کندی دزفول + عکس
با مسعود در میهمانی شبانه در باغ آشنا شدم و ...
اقدام زشت یک مرد با همسر چاق اش
زنم آرش را برای قلیان کشی به خانه دعوت کرد / آرش با سودابه ارتباط پنهانی داشت و من ...
سرنوشت تلخ زن شوهردار که عاشق مرد غریبه شد / فزراد خلافکار بود و ...
ازدواج شـوم خانـم معلم تهرانی!
ارسال نظر