زن غریبه با وضعیت زننده در خانه ام را به رویم باز کرد / رامتین در غیاب من او را به خانه آورده بود و ...
رکنا: زن جوان در حالی که فریاد می زد «رامتین» غرورم را شکست و مرا در میان بستگانم سرافکنده کرد، به کارشناس اجتماعی کلانتری سجاد مشهد گفت: پدرم از وضعیت مالی خوبی برخوردار بود به طوری که من و دو برادرم از هر نوع امکانات تفریحی و رفاهی برخوردار بودیم. در این میان پدر و مادرم به خاطر این که تک دختر خانواده بودم توجه خاصی به من داشتند و هر چیزی را که اراده میکردم برایم فراهم میآوردند.
سال های نوجوانی و جوانی را با محبت های بی دریغ پدر و مادرم طی می کردم تا این که پس از پایان تحصیلات دانشگاهی، خانواده رامتین به خواستگاریم آمدند و ما با یکدیگر ازدواج کردیم. با آن که رامتین در مقطع دکتری تحصیل می کرد، اما از نظر اقتصادی، او و خانوادهاش در سطح تقریبا متوسط قرار داشتند. با وجود این، وقتی پدرم متوجه شد که رامتین با پشتکار و همت خودش به تحصیلات عالیه ادامه می دهد و ظاهری آرام و ساده دارد، او را شایسته برخورداری از بهترین امکانات دانست و با ازدواج ما موافقت کرد.این گونه بود که من و رامتین به عقد یکدیگر در آمدیم. از همان آغاز دوران نامزدی مان، پدرم از نظر مالی کمک های زیادی به ما می کرد به طوری که علاوه بر خواسته ها و نیازهای من، همه احتیاجات و لوازم موردنیاز رامتین را تأمین می کرد. زمانی که تصمیم گرفتیم زندگی مشترکمان را شروع کنیم، پدرم یک واحد آپارتمانی در بهترین نقطه شهر را به نام من سند زد تا در منزل اجاره ای زندگی نکنیم. بدین ترتیب زندگی مشترک من و رامتین در زیر یک سقف شروع شد اما طولی نکشید که ورق برگشت و رفتارهای رامتین به کلی تغییر کرد و او دیگر شب ها دیر به منزل می آمد و با کنایه ها و سخنان زشتش مرا دل آزرده می کرد. او مدام با تلفن همراهش سرگرم بود و با رفتارهای مشکوکش مرا عذاب می داد. اختلافات ما از آنجا آغاز شد که پدر و مادرم هر بار به خانه ما می آمدند هدایای گران قیمتی برای من می خریدند، رامتین اگرچه نزد آن ها ظاهر محترمانه اش را حفظ می کرد اما با رفتن پدر و مادرم چهره دیگرش را نشان می داد و با سر و صدا و فحاشی از من می خواست که دیگر آن ها را به منزلم دعوت نکنم. اگرچه تحمل رفتارهای رامتین برایم سخت بود اما گلایه ای نزد پدرم نمی کردم تا این که فهمیدم او با زن دیگری ارتباط دارد. آن شب به خاطر همین موضوع به مشاجره پرداختیم تا جایی که رامتین مرا کتک زد، من هم با حالت قهر به منزل پدرم رفتم و همه چیز را برایش بازگو کردم. پدرم که این حرف ها را شنید با پدر رامتین تماس گرفت تا راه حلی پیدا کند اما وقتی پدرشوهرم مدعی شد این موضوعات به او ارتباطی ندارد، دست مرا گرفت و به خانه ام برد تا وسایل شخصی ام را بردارم. در این هنگام زن غریبهای در را به روی من گشود که با وضعیت زننده ای مقابل چشمان ما ایستاده بود. این بود که با پلیس Police تماس گرفتم و ... .برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
اخبار زیر را از دست ندهید:
با لیلا ارتباط پنهانی داشتم و برای رسیدن به او شوهرش را کشتم! + عکس
شلیک پزشک مسلح به خانم دکتر دراتاق پزشکان بیمارستان + عکس
مزایده لباس های زنانه برای دریافت مهریه دنیای 30 ساله +عکس
توطئه کثیف دختر تتوکار برای 3 جوان / بهنام و دو دوستش به دردسر افتادند و ...+عکس
اعدام جوان شیطان صفت در زندان کرج +عکس
ارسال نظر