صبح 4 اسفند سال 95، مأموران پلیس Police جنوب تهران درپی تماس مرد میانسالی ازقتل همسروی باخبرشده وخود را به محل حادثه Incident رساندند. پس ازحضورمأموران وبررسی‌های مقدماتی، ماجرای قتل Murder به بازپرس کشیک جنایی اعلام شد.با ورود تیم تحقیق به محل ومشاهده آثار کبودی روی گردن مقتول مشخص شد زن جوان خفه شده است. پزشک قانونی هم اعلام کرد زمان زیادی ازقتل نگذشته است.درهای ورودی سالم بود و وسایل پذیرایی حکایت از آن داشت که عامل جنایت Crime یک آشناست. از سوی دیگروقتی مشخص شد طلاهای زن جوان نیز به سرقت Stealing رفته است احتمال وقوع قتل به خاطر سرقت قوت گرفت.

دستگیری یک مظنون

همسر مینا درنخستین بازجویی‌ها به تیم جنایی گفت:کارگر شب کار یک شرکت هستم. ساعت 7 شب به محل کارم می‌روم و ساعت 7 صبح هم از آنجا خارج می‌شوم. شب گذشته نیز در شرکت بودم و شاهد هم دارم. با کسی هم اختلاف نداشتم و نمی‌دانم چه کسی این کار را انجام داده است.این درحالی بود که در تحقیقات صورت گرفته توسط کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت، اظهارات همسرمقتول تأیید شد. اما در ادامه کارآگاهان جنایی به ردپای یک مرد در زندگی مینا رسیدند که مدت‌ها با مینا رابطه تلگرامی داشت. با کشف این سرنخ؛ مرد جوان بلافاصله بازداشت شد اما منکر جنایت بود.سرانجام به قتل اعتراف کرد و گفت: «من کارگر رستورانم. حدود 4 سال قبل، یک شب مینا به همراه یکی از دوستانش به رستوران ما آمد. او از غذایی که سفارش داده بود خوشش آمد و دستور پخت آن را خواست. چون آن زمان خیلی رستوران شلوغ بود، شماره تلفن همراه مینا را گرفتم و قرار شد با او تماس بگیرم. دو دفعه اولی که به تلفن همراه‌اش زنگ زدم هدفم دادن دستور پخت غذا بود. اما دفعات بعدی، انگیزه‌ام فرق کرد. چراکه ما وارد یک رابطه پنهانی شده بودیم و هر روز این رابطه بیشتر می‌شد.

اوایل مشکلی نداشتیم، اما بعد از مدتی مشکلات من و مینا شروع شد. او مدام تلفن همراه مرابررسی می‌کرد و در رابطه با افرادی که با آنها تماس گرفته بودم پرس و جو می‌کرد. رفتارهایش باعث شد تا تصمیم به ترکش بگیرم. اما او اصرار به ادامه این رابطه داشت. شب حادثه به خانه مینا رفته بودم.اما صبح و قبل از آنکه همسر مینا به خانه بیاید، دوباره دعوایمان شد. او مدام سین جیم‌ام می‌کرد. تا اینکه دعوا بالا گرفت و سیلی محکمی به صورتم زد. من هم یک دفعه تعادلم را از دست دادم و به او ضربه‌ای زدم که مینا به دیوار خورد و بیهوش شد اما نفس می‌کشید.ولی هر چه صدایش کردم جواب نمی‌داد. درحالی که خیلی ترسیده بودم دست و پایش را بستم و گلویش را فشار دادم و بعد از آن برای فریب پلیس، طلاهایش را سرقت کردم. همان‌روز طلاهایی که از مینا سرقت کرده بودم را فروختم. تصمیم داشتم فرار Escape کنم اما خیلی زود دستگیر شدم.

با اعترافات مرد جوان، او با قرار بازداشت موقت تحویل کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی شد تا تحقیقات تکمیلی دراین باره ادامه یابد.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

این اخبار را از دست ندهید:

دختر 14 ساله در دام شیطانی سرباز یک بیمارستان تهران

پدرم بیر حمانه مادرم را از بالکن به حیاط پرت کرد و به پزیرایی برگشت و تلویزیون نگاه کرد! / پرونده سقوط یک زن در خیابان قزوین بررسی شد

دردسر وحشتناک برای تازه داماد در یک کوچه بن بست جنوب تهران

فرامرز ناخواسته پدرش را زنده زنده سوزاند / مرد مخالف ازدواج قاتل با رویا بود

مردی در شاهرود برادرش را با بنزین سوزاند!

دو زن همدانی برای چیدن گیاهان دارویی به کوه رفتند و ناپدید شدند تا اینکه ...

عارف لرستانی به رویایش رسید / مراسم تشییع در روستای پدربزرگش +فیلم

 

 

وبگردی