ریخت و قیافه ریحانه 180 درجه فرق کرد و حالا می گوید طلاق می خواهد...
رکنا: برای زندگی خودم تلاش میکردم و از جان مایه میگذاشتم. پس از ١٠سال آپارتمانی نقلی جفتوجور کردم و یک ماشین قراضه هم خریدم.
من و آرزو با قناعت و درک متقابل زندگی قشنگی داشتیم. صاحب دو فرزند شدیم اما افسوس که آرامشمان به هم ریخت. هنوز هم باورم نمیشود چنین مشکلی برای زندگیام به وجود آمده باشد. حدود یک سال و نیم قبل، در روز تولد ریحانه همسرم برایش یک گوشی تلفن همراه گرانقیمت خریدم. میگفت چرا اینقدر خودت را به زحمت انداختهای و... . اما خوشحالی او برایم کافی بود و لبخندش را که میدیدم، دلم باز میشد. آرزو وارد شبکههای اجتماعی شد. او یکی از دوستان قدیمیاش را در فضای مجازی دوباره پیدا کرد. آنها چند سال از هم بیخبر بودند و با هم قرار ملاقات گذاشتند. این ارتباط، زندگیام را به آتش کشاند. ریخت و قیافه و حرکات و رفتار همسرم در مدت کوتاهی ١٨٠درجه تغییر کرد. با اینکه به او اعتماد داشتم اما خون دل میخوردم. اعتیاد او به شبکههای اجتماعی مایه عذابم شد. یک روز هم به چشمانم خیره شد و گفت چه معنی میدهد من هر روز از تو پول بخواهم، میخواهم سر کار بروم و مستقل باشم. بدون رضایت من و البته با معرفی و ضمانت دوستش سرکار رفت. دیگرحوصله نداشت با من حرف بزند و به خانه و زندگی برسد. از یک هفته قبل هم قهر کرد و به خانه پدرش رفت. رفتم با هم صحبت کنیم. میگوید حیف شده است و ما به درد هم نمیخوریم. تمام این حرفها بهانه است. دوست نااهل او را از راه به در کرد. برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
ارسال نظر