دختربچه ای را از جلوی در خانه اش دزدیدند و...+عکس
رکنا: دخترک از جلوی خانه شان دزدیده شد و ساعتی بعد فرسنگ ها دور در پارک تاریکی پیدا شد.
در این پرونده ،زن جوانی دخترخردسال را به بهانه خرید شکلات ربود و پس از سرقت گوشواره هایش وی را در حاشیه یک پارک رها کرده بود دیروز پای میز محاکمه ایستاد و اشک ریخت.
به گزارش رکنا، چهاردهم شهریور امسال زن جوانی با پلیس Police تماس گرفت و از ناپدید شده دختر شش ساله اش به نام هستی خبر داد. وی که هراسان بود گفت: دخترم مقابل در خانه مان در غرب تهران بازی می کرد اما وقتی دنبال او رفتم خبری از دخترم نبود. یکی از همسایه های می گوید زن جوانی را با کفش های قرمز دیده که دخترم را همراه خودش برده است. در حالی که تلاش پلیس برای پیدا کردن اثری از دختر خردسال آغاز شده بود از کلانتری 142 کن خبر رسید ماموران یک دختر خردسال را در حاشیه یک پارک در منطقه کن پیدا کرده است. نشانی های دختر خردسال با نشانی های هستی مطابقت داشت. به این ترتیب روشن شد زن جوان بعد از کشاندن هستی به حاشیه یک پارک خلوت در منطقه کن و پس از دزدیدن گوشواره های این دختر وی را رها کرده است.هستی که به شدت گریه می کرد تحویل خانواده اش شد.
تحقیقات پلیس برای ردیابی زن ناشناس آغاز شده بود که پلیس با بررسی لیست مجرمان سابقه دار به یک زن 30 ساله به نام معصومه که سال قبل نیز یک دختربچه را ربوده و گوشواره های وی را دزدیده بود مشکوک شد و وی را بازداشت کرد. هستی به محض روبه رو شدن با این زن وی را شناخت و گفت: این همان زنی است که آن روز کفش هاس قرمز به پا داشت. او به بهانه خرید شکلات مرا سوار تاکسی کرد و با خودش به یک پارک برد اما گوشواره هایم را در اورد و مرا رها کرد.
در بررسی ها روشن شد معصومه سال قبل نیز یک دختربچه را ربوده و گوشواره هایش را سرقت Stealing کرده بود اما پدر و مادر دختربچه پس از روبه رو شدن با این زن در کلانتری اعلام رضایت کرده بودند و به این ترتیب معصومه خیلی زود آزاد شده بود.
این زن معتاد Addicted دیروز در شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی Judge حسین اصغرزاده و با حضور دو مستشار پای میز محاکمه ایستاد.
در ابتدای این جلسه نماینده دادستان کیفرخواست را خواند و برای معصومه به اتهام آدم ربایی و سرقت اشد مجازات خواست.
سپس معصومه به تشریح جزییات زندگی اش پرداخت و گفت: بعد از اینکه از همسرم جدا شدم به دام اعتیاد به مواد مخدر Drugs افتادم. برای گذراندن زندگی ام گاهی اوقات سرقت می کردم. ان روز از کوچه خلوتی عبور می کردم که دختربچه تنها را دیدم. با او صحبت کردم و به او گفتم می خواهم برایش شکلات بخرم. به همین خاطر همراهم سوار تاکسی شد. من او را ندزدیم و هیچ آسیبی به او نزدم. من فقط گوشواره هایش را درآوردم و پارک را ترک کردم. گوشواره ها را به مبلغ 300 هزار تومان فروختم و خرج مواد کردم.
وی در حالی که به شدت اشک می ریخت گفت: حالا پشیمانم و از قضات تقاضای بخشش دارم. من در این مدت مواد مخدر را ترک کرده ام و قصد دارم به زندگی برگردم و گذشته را جبران کنم.
در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر کند.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
ارسال نظر