مرگ و زندگی 2 مرد محکوم پای چوبه دار / قاتل خواستگار همسر سابق و قتل دوچرخه سوار
رکنا: دو مرد که به اتهام قتلهای جداگانهای به قصاص محکوم شده بودند دیروز در ندامتگاه مرکزی کرج در حالی پای چوبه دار رفتند که یکی از آنها مهلت گرفت و دیگری قصاص شد .
نخستین اعدامی امیر 35 ساله بود که به اتهام قتل Murder جوانی در یکی از محلههای اطراف مهرشهر دستگیر شده بود. او پسری جوان را بعدازظهر یکی از روزهای پاییزی سال 92 با ضربه میله آهنی و چاقو از پای در آورد. ساعاتی بعد از این جنایت، او به کلانتری 108 نواب تهران رفت و در آنجا خود را تسلیم کرد.
متهم به قتل به افسر تحقیق گفت: من و همسرم اختلافهایی داشتیم که همین باعث جداییمان شد. زمانی که شنیدم او بعد از جدایی میخواهد با مردی ازدواج کند، ناراحت شده و از او کینه به دل گرفتم. تصمیم داشتم از زن سابقم و مردی که میخواست با او ازدواج کند، انتقام بگیرم. روز جنایت Crime به آن مرد زنگ زدم که به خیابان آمد. با هم درگیر شدیم. ابتدا میلهای که روی زمین بود را برداشتم و چند ضربه به سرش زدم ، بعد هم چاقویی که به دست داشت را از او گرفتم و با همان ضربهای به وی زدم که زخمی شد. او که زمین افتاد، ترسیدم و فرار Escape کردم. ساعاتی بعد متوجه شدم که او فوت کرده و به کلانتری آمده و تسلیم شدم.
مرد جوان در دادگاه به قصاص محکوم و حکم مجازاتش در دیوانعالی کشور تائید شد. با توجه به ابراز پشیمانی قاتل، قاضی Judge علیاکبر داوریان، رئیس شعبه ششم اجرای احکام جنایی دادگستری استان البرز همراه گروه صلح و سازش دادگستری چند بار با خانواده مقتول گفتوگو کردند تا شاید موفق به رضایت از آنها شوند. تلاشها تا قبل از اجرای حکم ادامه داشت تا اینکه مادر مقتول به قاتل The Murderer فرزندش مهلتی سه ماهه داد. او در این مدت سه ماه فرصت دارد دیه توافقی خانواده مقتول را فراهم کند. در غیر این صورت دوباره پای چوبه دار خواهد رفت.
اعدام قاتل جوان دوچرخهسوار
دیگر زندانی، مردی میانسال بود که بیست و چهارم شهریور سال 91 در جریان درگیری و به هواخواهی از پسرش، پسری جوان که در رشته دوچرخهسواری فعالیت داشت را در خیابان رستاخیز کرج با ضربه چاقو از پای درآورده و منجر به مرگ او شد.
قاتل در بازجوییها اظهار کرد: شب حادثه Incident مقتول که دوست قدیمی پسرم بود با خانهمان تماس گرفت و تلفنی با پسرم مشاجره کرد. آنها با هم قرار گذاشتند که همدیگر را ملاقات کرده و حرف بزنند. میترسیدم حادثهای رخ دهد به همین خاطر همراه پسرم و دو عضو دیگر خانواده به محل قرار رفتیم که در آنجا درگیری رخ داد. من به هواخواهی از پسرم چاقویی برداشته تا پسر جوان را بترسانم که ناخواسته ضربهای به بدن او وارد شد و باعث مرگش شدم.
با وجود تلاش واحد صلح و سازش، والدین مقتول رضایت ندادند و او به دار مجازات آویخته شد.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
ارسال نظر