راز مرد گرسنه با دست و لباس های خون آلود در خیابان ولیعصر تهران چه بود؟+عکس

به گزارش رکنا، رسیدگی به این پرونده از یکم اردیبهشت سال 94 به دنبال دستگیری مرد جوانی به نام محمد از سوی ماموران کلانتری سنایی در دستور کار پلیس Police قرار گرفت. ماموران کلانتری در حال گشت زنی در خیابان ولیعصر بودند که با محمد که با دست و لباس های خونین در حال فرار Escape بود روبه رو شدند و وی را بازداشت کردند. در این بین مرد جوانی که در تعقیب محمد بود به ماموران گفت: دایی ام ابراهیم در طبقه بالای آپارتمانمان به تنهایی زندگی می کند.مادرم سر و صدای درگیری از بالا شنید و وقتی من برای سرکشی از خانه بیرون رفتم با مرد غریبه روبه رو شدم که با دست و لبا سهای خونین در حال فرار بود.

با اطلاعاتی که این مرد به پلیس داد ماموران به خانه مورد نظر در خیابان فرشید رفتند و با جنازه ابراهیم 70 ساله که با ضربه های متعدد چاقو کشته شده بود روبه و شدند.

محمد در بازجویی ها گفت: من و یکی از دوستانم برای پیرمرد تریاک آورده بودیم اما دوستم و ابراهیم با هم درگیر شدند و دوستم او را کشت. در حالی که در بررسی ها روشن شد ابراهیم هرگز به مواد مخدر Drugs اعتیاد نداشته است محمد در بن بست اطلاعاتی قرار گرفت و به ناچار به جنایت Crime اعتراف کرد.

وی گفت: شش سال قبل از همسرم جدا شدم و در خانه دوستانم زندگی می کردم. تا اینکه سه ماه قبل به یک پانسیون در حوالی خیابان ولیعصر رفتم. من آنجا زندگی می کردم و چون کار درست و حسابی نداشتم سر کمد دوستانم می رفتم و دست به سرقت Stealing می زدم تا اینکه مسئولان پانسیون به ماجرا پی بردند و من اخراج شدم. شبهایی که در پانسیون بودم و از پنجره بیرون را نگاه می کردم آپارتمانی را شناسایی کرده بودم که چند طبقه آن خالی از سکنه بود و می دانستم در طبقه چهارم یک مرد سالخورده به تنهایی زندگی می کند.

وی ادامه داد: بعد از اخراج از پانسیون جایی برای خواب نداشتم. به همین خاطر مقابل آپارتمانی که آن را شناسایی کرده بودم رفتم وزنگ زدم و گفتم مامور گاز هستم. به محض اینکه پیرمرد در را برایم باز کرد به طبقه پنجم که خالی بود رفتم و تا فردا ظهر خوابیدم. گرسنه بودم که به طبقه چهارم رفتم و در را هل دادم که باز شد. می دانستم پیرمرد در خانه است اما مخفیانه وارد شدم و به خاطر گرسنگی سر یخچال رفتم. من دو روز در حالی در خانه پیرمرد بودم که او متوجه حضورم نشده بود. اما آخرین بار برای خوردن غذا به آشپزخانه رفته بودم که او سرر سید و با دیدن من شوکه شد. می خواست فریاد بزند که از ترسم با کار آشپزخانه او را زدم و از آپارتمان خارج شدم اما همان لحظه خواهرزاده وی که در طبقه پایین ساکن بود از خانه بیرون امد و متوجه ماجرا شد.

محمد دیروز در حالی در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی Judge محسن زالی و با حضور دو مستشار پای میز محاکمه ایستاد که دختر و پسر قربانی برایش حکم قصاص خواستند.

محمد 35ساله اما به سوالات هیات قضایی پاسخ نداد و گفت: نمی خواهم درباره قتل Murder حرفی بزنم. من برای قصاص آماده ام و می خواهم به استقبال مرگ بروم. وی در پاسخ به سوال قاضی درباره سابقه اعتیادش گفت: مدتی بود که مواد مخدری به نام ماش روم مصرف می کردم و به همین خاطر متوجه رفتارهای خودم نبودم.

در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر کند.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

اخبارمرتبط با پلاسکو را بخوانید:

صدای آتش نشان مهربان و شجاع را شنیدید! +فیلم فاجعه را در 6 دقیقه ببینید

پلاسکو / از خاک تا آتش، از آتش به خاک / در 6 دقیقه کل فاجعه را ببینید+فیلم

فرار از مرگ یک آتش نشان در فاجعه پلاسکو / هر قدم بر می داشتم زیر پاهایم آوار می شد + فیلم گفتگو و عکس

چگونه 9 آتش‌نشان پس از 70 دقیقه از زیر آوار پلاسکو نجات یافتند؟ /گفتکو با آتش نشان نجات یافته

آتش نشانی که حامی ایتام بود/ شهادت در حادثه پلاسکو قبل از مدافع حرم شدن +عکس

آتش نشانان شهید در اینجا ابدی می شوند / گزارش رکنا از آماده سازی محل خاکسپاری شهدای آتش نشان پلاسکو+ فیلم و عکس

4 شهید آتش نشان دیگر حادثه پلاسکو شناسایی شدند + اسامی

همسر آتش نشان شهید از آخرین خداحافظی اش با شوهرش گفت / حسین خواست همکارش را نجات دهد که پلاسکو فروریخت

روایت غم انگیز آتش‌نشانی که شاهد مرگ برادر بود / 4 برادر آتش نشان که یکی از آنها شهید شد +عکس

فاجعه پلاسکو تلخ ترین لحظه عمرم بود/جزییاتی از حادثه که نشنیده اید

شهید امینی فریاد می‌زد اینجا را ترک کنید/ من همان عکاس گمشده در پلاسکو بودم!+عکس

پلاسکو که ریخت خودم را از طبقه هشتم بیرون پرت کردم / فقط نمی خواستم جنازه ام زیر آوار بماند

اگر آتش‌نشانان خارج می‌شدند ۳۰۰ نفر زیر آوار می‌ماندند / جزئیات فاجعه پلاسکو از زبان سخنگوی آتش نشانی

وداع با 16 آتش نشان فداکار پلاسکو در ستاد معراج+فیلم و عکس

آواربرداری تمام شد اما گمشده ما پیدا نشد / همسر نگهبان پلاسکو چشم انتظار است