7سناریو از سرقت  مسلحانه طلا فروشی ها

خیلی فکر کرد. آن‌قدر که حتی به فکر فروش مواد مخدر Drugs هم افتاد اما آن هم طول می‌کشید تا پول زیادی به دست بیاورد. دلش می‌خواست یکشبه پولدار شود. نمی خواست آنقدر زحمت بکشد و زمانی پولدار شود که دیگر پیر شده و نمی‌تواند از ثروتش استفاده کند.

فیلم زیاد می‌دید. در تعداد زیادی از آنها با سرقت Stealing از بانک آشنا شده بود اما همیشه برایش یک امر نا ممکن بود. حتی به آن فکر هم نمی‌کرد. فقط در شوخی‌هایی که با دوستانش می‌کرد، از کلمات «سرقت طلافروشی» و «سرقت بانک» استفاده می‌کرد. یک بار که با دوستانش از بی‌پولی حرف می‌زد، همه چیز شوخی شوخی جدی شد. رضا موضوع سرقت از طلافروشی دو کوچه پایین‌تر را مطرح کرد. اول همه خندیدند و همه چیز را مسخره کردند اما بعد از شنیدن نقشه رضا کمی فکر کردند. از نظر آنها همه چیز سنجیده شده بود و نقشه رضا حرف نداشت. فقط باید چند اسلحه تهیه و پلاک موتورهایشان را عوض می‌کردند.

سرقت از طلافروشی محل بسیار هم ساده بود. آنها بارها دیده بودند که صاحب طلافروشی، مغازه را دست شاگردش می‌سپارد و او هم در را نمی‌بندد تا مجبور نشود برای هر مشتری قفل در را باز کند. مدتی قبل هم در جریان اتصالی سیم برق، دوربین مدار بسته بیرون مغازه سوخته و هنوز تعویض نشده بود. پس خیالشان راحت بود که بیرون از مغازه شناسایی نمی‌شوند. فقط می‌ماند درون مغازه که آنها با یک پوشش سطحی می‌توانستند از شناخته شدن جلوگیری کنند.

روز سرقت فرارسید و همه چیز طبق نقشه پیش رفت. مثل آب خوردن. راحت‌تر از هر کاری بود. آنها در تمام مدت سرقت به خوشی‌هایی فکر می‌کردند که در آینده قسمتشان می‌شود و در کارشان مصمم‌تر می‌شدند. حساب همه چیز را کرده بودند جز هیجانات به وجد آمده سپهر را. او انگار در حالت عادی نبود. مدام داد می‌زد و با خشونت رفتار می‌کرد. زمان سرقت هم اول سر شاگرد مغازه داد زد و وقتی دید او به حرفش گوش نمی‌دهد، چند گلوله به سمت او شلیک کرد و پسرک جان باخت. همه شوکه شده بودند. آنها دیگر سارق نبودند، قاتل The Murderer بودند.

سرقت‌های طلایی

سرقت از طلافروشی‌ها همان داستان فیلم‌های جذابی است که با چاشنی سرعت، بینندگان را به تماشای خود وادار می‌کرد بدون آن که حتی پلک بزنند اما امروزه این داستان نه‌تنها موضوع یک فیلم نیست بلکه یکی از واقعیت‌های غیر قابل انکار جامعه ما را در بر می‌گیرد.

مدتی است که فیلم‌های سرقت از طلافروشی‌های مختلف را در شبکه‌های اجتماعی می‌بینیم. شاید بسیاری از افراد به این فکر کنند که این اتفاق فقط در کشور ما می‌افتد اما باید دانست که این نوع سرقت‌ها در همه جای دنیا وجود دارد و فقط شدت و ضعف آن متفاوت است. شاید در برخی نقاط به دلیل ضعیف بودن سیستم امنیتی طلافروشی‌ها یا مشکلات اجتماعی زیاد یا کمبود نظارت حاکم و دقیق، این نوع سرقت‌ها اوج بگیرد. حتی امکان دارد که سارقان در نبود سیستم‌های امنیتی دقیق وارد طلافروشی شوند و با سلاح‌های گرم و سرد، طلافروش را بکشند یا او را گروگان hostage بگیرند. این موضوع به طلافروشان هشدار می‌دهد که سیستم امنیتی مغازه خود را قوی تر کنند؛ چرا که دیگر نه تنها پای مال و ثروت که پای جانشان هم درمیان است.

ایمنی را رعایت کنید

محمد کشتی‌آرای، رئیس اتحادیه طلا و جواهر تهران در این باره می‌گوید: متأسفانه نبود کنترل روی مسائل جزئی مانند نصب نکردن دوربین مداربسته در معابر و اطراف بازارها باعث شده سرقت‌های اخیر آسان‌تر و بدون تنش به وقوع بپیوندد. سال گذشته اقدامات ایمنی که از سوی ناجا با همکاری اتحادیه کل واحدهای صنفی صورت گرفت، باعث کاهش چنین جرایمی در سطح کشور شد. گرچه همچنان با سرقت طلافروشی در جای جای کشورمان روبه‌رو هستیم ولی این اتفاق هم به دلیل رعایت نکردن اصول جزئی از سوی طلافروشان و مسئولان رخ می‌دهد. امروزه اقداماتی در زمینه کاهش سرقت از طلافروشی‌ها انجام گرفته که در صورت رعایت، مجوزهای مربوط به واحدهای صنفی طلافروشی ارائه می‌شود. این موارد عبارتند از: نصب سیستم‌های امنیتی و زنگ‌های هشداردهنده، نصب دوربین‌های مداربسته در طلافروشی و معابر اطراف، نصب شیشه‌های ضد گلوله و سرقت و نصب حفاظ‌هایی روی ویترین طلافروشی‌ها که با رعایت این نکات می‌توان از سرقت از طلافروشی‌ها جلوگیری کرد.

وی ادامه داد: ما تمام سعی خود را به کار می‌بندیم تا با اقدامات پیشگیرانه جلوی هرگونه مشکلی را بگیریم. به‌عنوان مثال همه طلافروشی‌ها باید تمام اقدامات امنیتی را رعایت کنند و سیستم امنیتی قوی داشته باشند تا بتوانند از اتحادیه، مجوز کار بگیرند. طلافروشان باید در جریان جدید ترین سیستم‌های امنیتی قرار بگیرند و همه مغازه‌ها نیز علاوه بر مجهز بودن به دزدگیر و دیگر امکانات حفاظتی، دوربین‌های مدار بسته داخل و خارج از مغازه خود داشته باشند. حتی بسته به شرایط طلافروشی، می توان جلوی در ورودی از نگهبان هم استفاده کرد.

در صورت نبود این امکانات ممکن است اتفاقات ناگواری رخ دهد. به عنوان مثال در چند نمونه سرقت از طلافروشی‌ها به‌دلیل این که در داخل و معابر عمومی نزدیک طلافروشی هیچ دوربین مداربسته‌ای وجود نداشته، سارقان با خیال راحت‌تر کار خود را انجام داده اند یا حتی شاید نبود دوربین مدار بسته دلیل اصلی حمله سارق به طلافروشی باشد. بر این اساس پلیس Police و مسئولان بازار باید به نصب دوربین‌های مداربسته در محل اقدام کنند و ضریب امنیتی و ایمنی را در واحدهای تجاری بخصوص صنف طلافروشان بالا ببرند.

رئیس اتحادیه طلا و جواهر تهران افزود: نکته دیگری که درباره سرقت از طلافروشی‌ها وجود دارد، این است که مردم فکر می‌کنند طلافروش کیفی خود دلیلی برای بیشتر شدن سرقت از طلافروشی هاست در صورتی که این گونه نیست. تاکنون درخصوص طلافروشان کیفی، به طور دقیق و واضح توضیح داده نشده و شاید به این دلیل، چنین دیدی به وجود آمده است. طلافروشان کیفی، به خودی خود طلافروش‌های مستقلی نیستند بلکه آنها فقط رابط دو طلافروشی هستند که طلاهای آنها را از جایی‌به‌جای دیگر می‌برند و تامین امنیت طلاها در طول مسیر به عهده آنهاست و هر اتفاقی بیفتد، خود آنها نیز باید پاسخگو باشند.

سرقت در شب

فروشنده جوان بدون هیچ دغدغه‌ای در طلافروشی نشسته بود که ناگهان با سه مرد سیاهپوش داخل مغازه‌اش روبه‌رو شد. سه سارق در تاریکی شب و خلوتی خیابان به‌راحتی وارد مغازه‌ای شدند که از وجود هرگونه سیستم امنیتی بی‌بهره بود.

سارقان که سلاح گرم و سرد همراه داشتند، فروشنده را تهدید کردند که حتی سر و صدا هم راه نیندازد. آنها بدون سر و صدا و ایجاد مزاحمت برای عابران، در عرض یک دقیقه و 30 ثانیه طلاها را سرقت کردند. بی‌سرو صدا وارد شدند، با سرعت سرقت کردند و بی‌مزاحمت گریختند.

حمله سارقان با قمه

فروردین امسال فیلمی از سرقت طلافروشی در فضای مجازی منتشر شد. در این فیلم مشخص بود سه سارق که صورت خود را با پارچه پوشانده بودند شبانه به یک طلافروشی در نظر آباد حمله کردند. دو نفر از آنها که قمه‌های بزرگ همراه خود داشتند، شیشه مغازه را شکستند و طلاها را در کیف بزرگی می‌ریختند و نفر سوم با اسلحه کلت، بیرون مغازه کشیک می‌داد تا خطری تهدیدشان نکند.

سه سارق در کمتر از یک دقیقه همه طلاهای پشت ویترین را سرقت و بی‌هیچ دردسری از محل فرارکردند. موارد امنیتی هم نتوانست به داد مغازه‌دار برسد.

دزدان سیاهپوش

پرونده بعدی مربوط به اردیبهشت امسال است. در این پرونده سه سارق در دهدشت، استان کهگلویه و بویر احمد وارد طلافروشی شده و سراغ طلاها رفتند. سارقان مشکی پوش، صورتشان را پوشانده بودند و هیچ‌کدام از آنها قابل تشخیص نبردند.

دو نفر از سارقان مشغول جمع‌آوری طلاها بودند و نفر سوم با اسلحه مردم را تهدید می‌کرد تا مزاحمتی برایشان ایجاد نکنند. اما چیزی که بیش از همه حاضران را می‌ترساند، صدای شلیک‌هایی بود که سارق چهارم ایجاد می‌کرد. چهارمین سارق بیرون از مغازه درون یک خودروی زانتیا منتظر نشسته بود تا همدستانش بازگردند، در این بین گاهی گلوله‌ای هم شلیک می‌کرد که این موضوع رعب و وحشت همگان را همراه داشت.

ماموران پس از حضور در صحنه و استعلام پلاک خودروی سارقان، دریافتند که پلاک خودرو هم جعلی بوده است. پرونده این سرقت همچنان در دست تحقیق است.

تیراندازی و وحشت

یک دستگاه خودروی ماکسیما روبه‌روی یک پاساژ فروش طلا در فلکه دوم فردیس متوقف شد و سرنشینان که نقاب به چهره داشتند، یکی پس از دیگری از خودرو پیاده شدند. آنها در حالی که هرکدام سلاحی در دست داشتند، به سمت طلافروشی پرنس رفتند و یکی از آنها پس از داد و فریاد شروع به تیراندازی بی‌هدف کرد.

در پی این اقدام، رهگذران وحشت‌زده فرار Escape کردند و برخی رانندگان نیز با مشاهده سارقان مسلح که بی‌هدف تیراندازی می‌کردند، خودروی خود را در محل جا گذاشته و متواری شدند.

تهدید مرگبار سارقان مسلح ادامه داشت و دو نفر از آنها در حالی که ساک مشکی در دست داشتند، پس از ورود به پاساژ طلافروشی و هدف قرار دادن ویترین مغازه‌ها با سرقت 14 کیلو طلا در 6 دقیقه، با خودرو متواری شدند.

سرقت مرگبار

سرقت دیگری که بین مردم صدای زیادی به پا کرد، سرقت طلافروشی مشهد و قتل Murder مرد طلافروش بود. دو سارق مسلح با دستبرد به یک مغازه طلافروشی در بلوار شهید مفتح مشهد، صاحب مغازه را از ناحیه قفسه سینه مورد اصابت چاقو قرار دادند و دو کیلو و 250 گرم طلا و 40 سکه طلا را سرقت کردند. سارقان مسلح که دو مرد جوان بودند، با وارد کردن ضربات چاقوبه سینه صاحب طلا فروشی، وی را به قتل رساندند و صحنه جرم Crime را همراه طلاهای مسروقه با یک دستگاه پراید ترک کردند.

با حضور نیروهای انتظامی در محل حادثه Incident و بررسی صحنه جرم پرونده ویژه‌ای برای شناسایی سارقان قاتل در دستور کار قرار گرفت. این تلاش‌ها موجب شد سارقان متهم به قتل شناسایی و در فاصله زمانی کمتر از 24 ساعت دستگیر شوند. این دو سارق 31 و 24 ساله که حالا اتهام قتل نیز به پرونده آنها اضافه شده، هر دو متاهل بودند و یکی از آنها دارای مدرک دیپلم و دیگری مدرک سیکل بود و به مواد مخدر نیز اعتیاد داشت. سارقان پس از محاکمه با دستور قضایی اعدام execution شدند.

دزدان زیاده‌خواه

مرد جوان اهل یکی از روستاهای مرزی ایران بود اما از مدتی قبل برای پیدا کردن کار به تهران آمد . او در یک بازار میوه و تره بار کار پیدا کرد و در خانه خواهرش که نزدیک بازار بود، اقامت کرد. مدت‌ها بود که در طول مسیر خانه تا محل کارش، به طلافروشی‌ای که در بین راه می‌دید، فکر می‌کرد.

به طلاهای زیاد، به پول زیاد و به حقوق کمی که از کار در تره بار به دست می‌آورد، فکر می‌کرد تا این که فکرش را با دو نفر از دوستانش در میدان تره بار درمیان گذاشت. همه آنها مثل هم بودند؛ کارگرانی با حقوق‌های کم و زیاده‌خواه.

آنها پس از روز‌ها مشورت و زیر نظر گرفتن مغازه طلافروشی، تصمیم به سرقت آن گرفتند. فکر همه جا را هم کرده بودند. به یک خودرو نیاز داشتند و یک سلاح گرم. آنها پس از تهیه دو اسلحه، خودرویی سرقت و به وسیله آن تصمیم خود را عملی کردند.

سه سارق با چهره‌های پوشیده به طلافروشی حمله کردند و با شلیگ گلوله شیشه‌های آن را شکستند. آنها حدود سه کیلو گرم طلا و جواهر از ویترین مغازه سرقت و بسرعت فرار کردند.

با آن که همه موارد امنیتی برای شناخته نشدن را رعایت کرده بودند، اما باز هم ماموران سرنخ‌هایی از این سه سارق کشف وآنها را دستگیرکردند.

متهمان هفته گذشته در دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه قرار گرفته و به تشریح نقشه سرقت پرداختند.

دزدان مدعی شدند تصور می‌کردند پس از این سرقت پولدار می‌شوند و زندگی راحتی در انتظارشان خواهد بود. آنها حالا در زندان Prison منتظر حکم مجازات خود هستند.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

 

وبگردی