پیکر جمشید مشایخی با بدرقه مردم و هنرمندان رهسپار خانه ابدی شد
بغض نصیریان در فراق جمشید ترکید
رکنا: زیر آسمان خاکستری تهران، بغض فروخورده علی نصیریان با این عبارات سرباز میکند: «آقای مشایخی! سر درگذشت آقای رشیدی گفتم، من انتظار نداشتم بیام اینجا برای این مراسم، من انتظار داشتم بیام اینجا و با تو بریم روی صحنه؛ آقای انتظامی، آقای مشایخی، آقای رشیدی...»؛ درددلها و حسرتهایی که حالا با هق هق گریه، اندکی مجال واگویه پیدا کرده است.
هیچکس جای مشایخی را نخواهد گرفت
17 فروردین ماه اهالی فرهنگ و علاقهمندان سینما و تئاتر به خیابان باران خورده شهریار آمدهاند تا یکی از دردانههای این حوزه؛ جمشید مشایخی را به خانه ابدی بدرقه کنند. تالار وحدت و موعد آخرین دیدار، اگر مجال گفتن این صحبتها نباشد کجا تریبون رساندن نجوای آرزوهای برآورده نشده و حسرتهای به دل نشسته هنرمندی است که برای چندمین بار از رویای همکاری مجدد همنسلانش سخن میگوید. علی نصیریان پس از مراسم تشییع داوود رشیدی و عزتالله انتظامی بار دیگر در آیین وداع با جمشید مشایخی در مراسمی که علاوه بر مدیران ارشد فرهنگی در حوزه سینما و تئاتر و موسیقی، کارگردانان و هنرمندانان شناخته شده این حوزهها هم حضور دارند؛ با دریغ از دست رفتن فرصت همکاری آنها ابراز تأسف میکند؛ چهرههایی که بارها بهعنوان ستونهای پنجگانه هنرهای نمایشی از آنها یاد شده و به گفته نصیریان در این مراسم، با رفتنشان این بناها سست میشود.
نصیریان که از شدت گریه منقلب شده میگوید این روزها حال خوبی ندارد: «همسرم، رشیدی، انتظامی و حال مشایخی را از دست دادهام. اینها ضربههایی به پیکر من بودند چون من از اینها بودم.»
او با یادآوری خاطرات بیش از شصت سال پیش و سال 1336 و راهاندازی بخش تئاتر در اداره هنرهای زیبا از نحوه آشناییاش با جمشید مشایخی میگوید: «بخش تئاتر با کارهای ما در یک اتاق کوچک راه افتاد. سال 36 با مشایخی آشنا شدم که کارمند اداره هنرهای زیبا بود. در یک نمایش کار میکردم، وقتی تیپ او را دیدم، خواستم با ما همراه شود و او پذیرفت. بعد در چند دوره جدا با هم کار کردیم. این کار کردن ما چند حُسن داشت، یکی تمرین کردن ما با هم بود و بعد معرفی شدن این چهرهها به مردم. مشایخی در آن دوران خوش درخشید بخصوص که خوش تیپ هم بود.»
نصیریان به طور مشخص به نقشآفرینی کمال الملک توسط مشایخی اشاره میکند و میگوید گرچه معتقد است نسل جوان بااستعدادی داریم که در این زمینه خواهند درخشید اما هیچ فردی جای مشایخی را نخواهد گرفت.
این بازیگر پیشکسوت که با تعظیم و ادای احترام به پیکر مشایخی روی سن حاضر شده بود با این عبارات سخنانش را به پایان میرساند: «مشایخی علم عشق را از دفتر نیاموخت بلکه خودجوش بود. مرام او بسیار پایبند سنتهای پسندیده انسانی و اخلاقی بود که حافظ و سعدی میگویند. او را تکریم میکنم به خاطر اخلاقش که پیرو این بزرگان بود.»
انصراف وزیر ارشاد از سخنرانی برای طولانی نشدن مراسم
مراسم طبق زمان اعلام شده ساعت ۹ و ۳۰ دقیقه صبح با قرائت آیاتی از قرآن آغاز شده و قرار بود وزیر ارشاد اولین سخنران باشد اما سیدعباس صالحی که در ردیف اول در کنار احمد مسجدجامعی و علی نصیریان نشسته بود با توجه به بارندگی و نامساعد بودن هوا ترجیح داد سخنرانیاش را لغو کند تا مراسم طولانیتر نشود. بر این اساس شهرام گیل آبادی مدیرعامل خانه تئاتر بهعنوان اولین سخنران در جایگاه حاضر شد. او در سخنانی کوتاه از زنده یاد مشایخی بهعنوان نماد بارز عشق و محبت به مردم یاد کرد که فقدانش برای خانواده بزرگ تئاتر جبرانناپذیر است.
آخرین وصیت مشایخی و کمک به سیل زدگان
در حالی که در حاشیه این مراسم «ایستگاه مهربانی زندهیاد استاد جمشید مشایخی» توسط جمعیت هلال احمر برای دریافت کمکهای مردمی برای سیلزدگان ایجاد شده، گیلآبادی خدمت به مردم را آخرین وصیت مشایخی عنوان میکند و با اشاره به وقوع سیل در سال جدید میگوید: «ما نیز باید یاد بگیریم در کنار مردم باشیم و خانواده تئاتر به خود میبالد در شرایط سخت در کنار مردم باشد.»
ایرج راد رئیس هیأت مدیره خانه تئاتر سخنران بعدی مراسم است. او از تقدس صحنه تئاتر برای مشایخی میگوید: «او با عشق کار میکرد و همیشه میگفت خاک پای مردم ایران است. بیش از ۶۰ سال از عمر خود را وقف هنر کرد.» راد بر نامگذاری مکانهای فرهنگی و محلات بهنام بزرگان هنر تأکید میکند و از پیگیری درخواست تغییر نام خیابان «ج»؛ یعنی محل زندگی جمشید مشایخی بهنام این هنرمند خبر میدهد.
نان به خون جگر خورد
در ادامه منوچهر شاهسواری مدیرعامل خانه سینما از خانواده این هنرمند و کسانی که در دوره بیماری مشایخی از او مراقبت کردهاند قدردانی کرده و میگوید: «جمشید مشایخی نان به نرخ روز خور نبود. او نان به خون جگر خورد که ماندگاری هنر و فرهنگ کشور جز به خون جگر نمیشود.» او سخنان کوتاهش را با این تعبیر شاعرانه به پایان میرساند: «ما ریزهخوار افرادی همچون مشایخی هستیم. او با گیسوی خود ماه را به زمین کشید.»
رنج مردم رنج مشایخی بود
بعد از صحبتهای علی نصیریان، محمدرضا جعفری جلوه مدیر شبکه دو نیز به منش و اندیشه جوانمردانه جمشید مشایخی اشاره میکند: «او پهلوانی را بازی نکرد بلکه زندگی کرد. او پهلوان بود، پهلوانان هرگز نمیمیرند.» جعفری جلوه با تأکید دوباره بر اینکه رنج مردم رنج مشایخی بود، خاطرنشان میکند: «امروز با این سیل دهشتناک، روز کمک مردم به مردم است و مشایخی همیشه کمکیار مردم بود.»
امضای او خاک پای مردم بود
حمیدرضا نوربخش مدیرعامل خانه موسیقی ایران هم قطعه شعر «ارغوان» هوشنگ ابتهاج را میخواند و با اشاره به وقوع سیل در کشور میگوید: «کسانی که این هنرمند را از نزدیک میشناختند، میدانند که امضای او همیشه خاک پای مردم بود.»
«من خاک پای مردم هستم» تکه کلام جمشید مشایخی، عبارتی است که فرزندش سام با یادآوری آن، از حضور و قدرشناسی مردم سپاسگزاری کرده و میگوید که بیشک پدرش نیز از دیدن شکوه حضور مردم خوشحال خواهد شد.
او همچنین میگوید: «خیلیها دوست دارند بگویند جمشید مشایخی کمال الملک سینمای ایران بود اما با احترام به این هنرمند میخواهم بگویم ما که کمال الملک داشتیم، الان جمشید مشایخی سینمای ایران را از دست دادهایم.» در نهایت نماز میت بر پیکر جمشید مشایخی توسط حجتالاسلام دعایی قرائت میشود و پیکر این هنرمند به قطعه هنرمندان منتقل شده و با حضور گسترده مردم، در بخش جدید قطعه هنرمندان به خاک سپرده میشود. گفتنی است مراسم ترحیم زنده یاد جمشید مشایخی روز سهشنبه
20 فروردین ماه ساعت 16 تا 17:30 در مسجد جامع شهرک غرب واقع در میدان صنعت، خیابان فرحزادی برگزار خواهد شد.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
نرگس عاشوری
ارسال نظر