بیهقی خوانی غنی، گلسرخی مردد و«بت چین» ناظری
رکنا: همه داستان از یک عکس شروع میشود. « کتاب «تاریخ بیهقی» در دستان رئیس جمهور افغانستان» اشرف غنی روز گذشته در راس یک هیئت عالی رتبه برای شرکت در مجمع جهانی اقتصاد داووس عازم سوئیس شد اما تصویری از هواپیمای حامل او و همراهانش در شبکه های اجتماعی منتشر شده که جالب است.
به گزارش رکنا، اشرف غنی حین این سفر کتاب «تاریخ بیهقی» را در دست گرفته است. کتاب «تاریخ بیهقی» نوشته ابوالفضل محمد بن حسین بیهقی است که موضوع اصلی آن تاریخ پادشاهی مسعود غزنوی و دودمان غزنوی است. این کتاب علاوه بر تاریخ غزنویان، قسمتهایی درباره صفاریان، سامانیان و دوره پیش از برآمدن و پادشاهی محمود غزنوی دارد. با این تصویر کاربران بسیاری از تاثیر و اهمیت ادبیات کشورمان در منطقه نوشتند. برخی کاربران شبکه اجتماعی این عکس را نشانه غنای فرهنگ و ادبیات ایران دانسته اند که البته افغانستان نیزدر حوزه فرهنگی ایران بزرگ تعریف می شود . در عین حال برخی دیگر از کاربران این کار اشرف غنی را نوعی شوآف دانسته اند اما کاربری از بلخ که ملیت افغانستانی دارد نوشت: جدا از سیاست و دولتداری، او یک کتابخوان خوب است. کاش او یک معلم میماند و دانشگاه تاسیس میکرد اما در دولتداری متاسفانه .....»
چینی ها، این جا، آن جا و همه جا!
رمز دلباختگی شاعران کهن فارسی به چینی ها چیست ؟ چینی ها از قرن سوم حضوری پررنگ در ادبیاتمان دارند. شاید معروفترین عنصر چینی در ادبیات ما، بتها و بتخانههای چینی باشد و نکته مهم اش این است که شاعران ما کمترین توجهی به معنای مذهبی یا آیینی آنها نداشتهاند و منظورشان از کاربرد این ترکیبها، صرفاً آراستگی و زیبایی آنها بوده است. نمونه مشهور از کاربرد این ترکیب، تصنیف «ای بت چین»، سروده علی اکبر شیدا، شاعر و ترانهسرای معاصر است که آن را بارها و بارها با صدای استادانی چون محمدرضا شجریان و شهرام ناظری شنیدهایم. در گزارش مفصلی از علت این موضوع نوشته ایم؛ این که چرا چین در ادبیات کلاسیک فارسی و ترانههای مشهور مثل همین ترانه شهرام ناظری این قدر تاثیر داشته اند؟
سرخ مردد!
شاید تا پیش از 29 بهمن 57 او میان همگان شناخته شده نبود اما پخش دادگاه او و نطق اش از تلویزیون باعث شناخته تر شدن او شد؛ چنان که صدا و سیما بعدها در دو نوبت دیگر تصویر آن دادگاه را به نمایش گذاشت. خسرو گلسرخی همان کرواتیِ اصلاح کرده موقر شیک پوش بود که با نگاهی نافذ و چهره ای کاریزماتیک به قاضی دادگاه زل زده بود.او مسلسل وار سخن می گفت و برگزارکنندگان دادگاه یکی پس از دیگری به او تذکر می دادند. گلسرخی آن طور که خود می نوشت و اظهار می کرد؛ یک مارکسیست تمام عیار بود اما به گفته غلامرضا امامی که از دوستان نزدیک او محسوب می شد وابسته به هیچ گروه سیاسی نبود؛ نه به حزب توده که شاخص جریان چپ بود و نه به چریکهای فدایی خلق که جناح مبارزه مسلحانه چپ بود اگر او یک مارکسیست تمام عیار بود پس چرادر نطق آتشین اش در دادگاه نام امام حسین (ع) را با احترام و تقدیر به زبان می اوردو ...؟ در گزارشی در صفحه تاریخ به واکاوی پاسخ این سوال در متن زندگی او پرداخته ایم.
برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
ارسال نظر