ناگفته هایی دردناک نحوه آسمانی شدن شهید ابراهیم صیادی+ عکس

به گزارش رکنا، شهیدپاسدار بسیجی ابراهیم صیادی نشلجی در ۲۶ اسفند ۱۳۶۱ در خانواده مذهبی چشم به جهان گشود؛ وی از همان دوران کودکی علاقه شدیدی به نمازخواندن، اهل بیت و ورزش کوهنوردی داشت و در کنار فعالیت‌های روزمره زمانی را برای کتاب خواندن اختصاص می‌داد.

وی دارای مدرک فوق دیپلم فنی حرفه‌ای در رشته الکترونیک بود که به انجام وظیفه در نظام مشغول می‌شود؛ از این شهید والامقام سه فرزند به نام صادق، امیررضا و فاطمه به یادگار مانده است.

به پاس گرامیداشت یاد و خاطره این شهید بزرگوار تصمیم گرفتیم با فرزانه حسنارودی، همسر شهید مدافع حریم امنیت وطن به گفتگو بنشینیم.

همسر شهید ابراهیم صیادی در رابطه با نحوه ازدواج با این شهید چنین می‌گوید: ۱۶ سال در کنار هم زندگی کردیم و انتخاب ما به صورت سنتی بود و، چون پسرعمه من بودند شناخت کاملی از ایشان داشتیم و درخواست ازدواج را قبول کردم.

وی با بیان اینکه همسرم به تجمل‌گرایی علاقه‌ای نداشت و قناعت را سرلوحه زندگی خود قرار داده بود، بیان کرد: وی بسیار خانواده دوست بود در کار‌های منزل به من کمک می‌کردند و می‌گفتند اجر شما بیشتر از من است، چون سختی و مشکلات زندگی را تحمل می‌کنید، اگر بحثی در خانواده پیش می‌آمد سفارش می‌کرد دنیا ارزش این را ندارد که انسان‌ها نسبت به یکدیگر کینه و کدورتی داشته باشند و بسیار صداقت داشت و در کارهایش خالص بود.

حسنارودی با تاکید بر اینکه به امام حسین (ع) ارادت خاصی داشتند، تصریح کرد: ۴ سال پیش قسمت شد به کربلا برویم و سه سال پیاده روی اربعین قسمتش شد آرزوی او شهادت بود و از امام حسین (ع) شهادت را طلب می‌کرد و همچنین به فرزند دختر علاقه داشت و به هر دو خواسته‌اش رسید.

همسرم لیاقت شهادت را داشت و همیشه می‌گفت: اگر صبح شهادت نباشد حتما شام مرگ ما را می‌گیرد، ایشان وقتی برای سفر به سوریه ثبت نام کردند من بسیار ناراحت بودم، اما او مرا به صبر فراخواند و مرا دلداری داد.

‌صادق صیادی در مورد خاطرات پدرش گفت: یکبار از پدرم پرسیدم، چرا لباس نظامی نمی‌پوشید؟ پدرم پاسخ داد: می‌خواهم با بقیه‌ی بسیجی‌ها یکسان باشم و فاصله‌ی مقامی نداشته باشیم.

وی در ادامه گفت: نظامی‌ها سالی یکبار می‌توانند از مرز خارج شوند، اما چند سال قبل امام حسین (ع) پدرم را طلبید و قسمت شد پدرم ٢ بار به کربلا سفر کند.

پسر شهید با اشاره به اینکه پدرم به درس خواندن من اهمیت می‌داد تصریح کرد: همیشه من را به خواندن نماز، قرآن و نهج البلاغه تشویق می‌کرد و حتی مسابقه قرآنی بین نوجوانان فامیل برگزار می‌کرد و هدایای ارزشمندی برای این مسابقه در نظر می‌گرفت.

وی بابیان اینکه پدرم بسیار اهل مسافرت و صله‌رحم بود، اذعان داشت: همه بستگان را دورهم جمع می‌کرد و همیشه جویای احوال آنان بود و هر وقت برای گردش با فامیل بیرون می‌رفتیم تأکید خاصی به حفظ محیط‌زیست داشت و توصیه می‌کرد محیط را تمیز کنیم و خود برای این کار همیشه پیش‌قدم بود.

همسر شهید در پایان این چنین گفت: شهید خوب است، شهید قشنگ است، تابوت شهید را که می‌بینی هم دلت می‌گیرد و هم دلت شاد می‌شود که الحمدلله جوانانی را در مملکتت داری که برای دفاع از اسلام و اهل بیت (س) جانشان را بر کف دستشان گذاشته اند

این شهید بزرگوار طی عملیات انتحاری در شامگاه روز چهارشنبه ۲۴ بهمن ماه ۱۳۹۷ در جاده خاش-زاهدان به شهادت نائل شد.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

 

وبگردی