این مطلب از گروه وب گردی است و تنها جنبه سرگرمی دارد
چهره جدید بازیگر جوان سریال « دردسر والدین » بعد از ۲۲ سال همراه پسرانش
عکس های جیددی از بازیگر سریال خاطره انگیز دردسر والدیندر فضای مجازی پربازدید شده است.
سریال های دهه هشتاد انقدر جذاب بودند که هر یک از ما با یادآوری آنها می توانیم یاد آن ایام را داشته باشیم. جالب است هنرمندان و بازیگران این سریال ها هم این روزها در فضای مجازی خاطره بازی می کنند.
بازیگران سریال های خاطره انگیز به نحوی دیگر این روزها برایمان خاطره آفرین هستند. سریال دردسر والدین هنوز هم از سریال های محبوب در میان ماست. بازیگر جوان این سریال که البته در این سال ها کم کار بوده است با انتشار تصاویری از خودش تغییرات چند ساله اش را به نمایش گذاشت.
چهره جدید بازیگر جوان سریال « دردسر والدین » بعد از 22 سال همراه پسرانشچهره جدید بمحمد همایون پور بازیگر سریال « دردسر والدین »
این هنرمند اولین بار در سریال دردسر والدین در سال ۸۰ و در ۲۰ سالگی در قاب تلویزیون دیده شد. او دارای دو فرزند پسر به نامهای ماهور و مانیار می باشد.
سریال های نوستالژیک ایرانی
زمانی نه چندان دور سریال کمدی ایرانی دیدن یکی از تفریحهای جذاب مردم به شمار میرفت. شبها همه پای تلویزیون جمع میشدند تا سریال محبوبشان پخش شود و برای چند ساعت از واقعیتهای دنیا دور شوند و لحظاتی خوش را کنار خانواده تجربه کنند. زمانی سریالهای کمدی ایرانی قابلیت خلوت کردن خیابانها را داشتند و همه رأس ساعت معینی خود را به خانه میرساندند تا سریال محبوبشان را تماشا کنند. اما متأسفانه آن دوران طلایی تلویزیون در ساختن سریالهای جذاب سپری شد و دیگر کمتر سریالی ایرانی کمدی توانایی جذب مخاطب دارد. اشتباه در سیاستگذاری، انتخاب مدیران کارنابلد و محافظهکاریهای بیجا باعث قهر فیلمسازان توانا و کاربلد از تلویزیون شد. اشتباهات پی در پی در تلویزیون نه تنها قهر مخاطب را به دنبال داشت بلکه کنداکتور شبکههای تلویزیونی را از داشتن سریالهای جذاب و مخاطبپسند خالی کرد. در روزگاری که دیگر سریالهای کمدی توانایی خلوت کردن خیابان را ندارند و اثری نمیتواند مخاطب فراگیر داشته باشد، نگاهی به ۱۲ سریال ایرانی کمدی قدیمی و ماندگار تلویزیون انداختیم تا خاطرات خوب آن روزها تجدید شود.
۱. همسران؛ از نخستین تجربههای ساخت سریال کمدی ایرانی رمانتیک
کارگردانان: بیژن بیرنگ/ مسعود رسام
سال پخش: ۱۳۷۳
بازیگران: فردوس کاویانی، فرهاد جم، الهام پاوهنژاد، مهرانه مهین ترابی
سریال همسران جزء نخستین تجربههای ساخت سریال کمدی با رگههایی از فضای عاشقانه و رمانتیک در تلویزیون پس از انقلاب بود. همسران داستان دو همسایه را روایت میکرد که در کنار زندگی مشترکشان در هر قسمت درگیر اتفاقاتی مختلف میشدند. بار اصلی داستان بر دوش دو زوج بود که در همسایگی هم زندگی میکردند. تمام اتفاقات در آپارتمان و در خانهی این دو همسایه میگذشت و سریال غیر از چهار بازیگر ثابت، بازیگرهای مهمان زیادی داشت که بنا به موقعیت در قسمتهای مختلف مقابل دوربین حاضر میشدند
برای مخاطب تلویزیونی که تا پیش از این، سریالهای خشک و اتوکشیده را دیده بود، تماشای همسران اتفاق هیجانانگیزی بود. همسران نشان از اتفاق مثبتی در تغییر رویکرد تلویزیون به شمار میرفت. چندین سال از پایان جنگ تحمیلی میگذشت و جامعه به چنین تغییر رویکردی نیاز داشت و مدیران وقت تلویزیون بهخوبی این موضوع را دریافته بودند. همسران جدای از سنتشکنی در سبک سریالسازی تلویزیون، به لحاظ کیفی و محتوایی هم سریال قابل قبولی بود. بازیهای خوب در کنار داستانهایی که برای هر قسمت نوشته میشد برای مخاطب جذابیت زیادی داشت.
همسران در کنار دقت در جزئیات، در دلِ قسمتهایش نکاتی ریز در رابطه با فهم بهتر زندگی مشترک و بهتر زندگی کردن به بینندگانش گوشزد میکرد. همسران از آن دست سریالهایی بود که بینندهاش با حالی خوب از پای تلویزیون بلند میشد و تأثیر مثبتی روی مخاطبش داشت. ساخت همسران در آن سال اتفاق مبارکی بود و راهگشای مسیری نو در سریالهای تلویزیونی شد.
۲. خانه سبز؛ طنز رکوردشکن دهه هفتاد
کارگردانان: بیژن بیرنگ/ مسعود رسام
سال پخش: ۱۳۷۵
بازیگران: خسرو شکیبایی، مهرانه مهین ترابی، داریوش اسدزاده، حمیده خیرآبادی، رامبد جوان، اکرم محمدی، آتنه فقیه نصیری
خانه سبز به نوعی در ادامهی سریال همسران ساخته شد. همان کارگردانان با اضافه کردن پیمان قاسمخانی به تیم نویسندگیشان سعی کردند در اثر بعدیشان بار طنز سریالشان را بیشتر کنند. این سریال در زمان پخش از پربینندهترین برنامههای تلویزیونی بود، بهطوری که حتی رکورد مخاطبان همسران را هم شکست.
خانه سبز دربارهی ساکنین یک خانه است که همه با هم فامیل هستند و در کنار یکدیگر ماجراهای گوناگونی را تجربه میکنند. داستان سریال را ماجراهایی جذاب پیش میبرد و بازیگران بزرگ و حرفهای زیادی در آن ایفای نقش میکردند. خانه سبز همان احساس خوب همسران را به بینندهاش منتقل میکرد. قدر دانستن زندگی، احترام گذاشتن به بزرگترها، درک ارزش خانواده و دورهم بودن مهمترین پیامهایی بود که مخاطب حین تماشای سریال دریافت میکرد. نویسندگان و کارگردانان سریال بدون دادن شعار و در نهایت ظرافت و دقت، مسائل خانوادگی و اجتماعی را در خانه سبز مطرح میکردند که بسیار به دل بیننده مینشست.
پس از گذشت بیش از دو دهه از گذشت سریال، هنوز بخشهایی از سریال خانه سبز در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود و برای مخاطب امروزی هم جذابیت دارد. همین نکته نشان میدهد اگر سریالی با هنرمندی، دقت و وسواس ساخته شود تاریخ مصرف نخواهد داشت و برای همیشه ماندگار خواهد شد.
یکی دیگر از نکاتی که بار نوستالژیک سریال را برای مخاطب امروز بیشتر میکند، دیدن هنرنمایی بازیگرانی است که دیگر در بینمان نیستند. تماشای بازیهای درخشان، قدرت دیالوگگویی و انتقال حس خسرو شکیبایی، داریوش اسدزاده و حمیده خیرآبادی برای مخاطبان امروز جذابیتهای زیادی دارد.
۳. زیر آسمان شهر؛ تحولی بزرگ در دهه هشتاد
کارگردان: مهران غفوریان
سال پخش: ۱۳۸۰
بازیگران: حمید لولایی، مجید صالحی، ملکه رنجبر، کیومرث ملکمطیعی
زیر آسمان شهر در نخستین سال از دهه ۸۰ انقلابی در تلویزیون به پا کرد و با اقبال گسترده مردم روبهرو شد. پس از زیر آسمان شهر، باکس شبانهی یک یا دو شبکه به پخش سریالهای کمدی اختصاص یافت و تماشای سریالهای کمدی به عادت مردم تبدیل شد.
آپارتمانی در دل شهر قرار دارد و در هر قسمت یکی از همسایهها درگیر ماجرایی میشود. همسایهها از قشرهای مختلف اجتماعی، با دیدگاهها و رویکردهای متفاوت بودند؛ گاه با همدیگر تعارض و دشمنی پیدا میکردند و گاه در کنار هم برای یک هدف مشترک تلاش میکردند. زیر آسمان شهر از فضای فانتزیگونه سریالهای بیژن بیرنگ و مسعود رسام فاصله گرفته و خیلی به دنیای واقع نزدیک شده بود. مردم به نوعی خودشان را در زیر آسمان شهر میدیدند.
زیر آسمان شهر خیلی زود بین مردم گل کرد. میزان تأثیرگذاری سریال در میان مردم به حدی بود که دیالوگ شخصیتهای سریال در میان عامهی مردم رواج پیدا کرد و شخصیت «خشایار مستوفی» با بازی حمید لولایی به یکی از محبوبترین شخصیتهای تلویزیونی تبدیل شد. به نوعی بخشهایی از سریال وارد فرهنگ عمومی جامعه شد و با زندگی روزمرهی مردم گره خورد.
تیمی طناز و حرفهای کار نویسندگی سریال را بر عهده داشتند. آوردن نام رضا عطاران و سروش صحت در کنار هم نشان میدهد تیم نویسندگی زیر آسمان شهر چقدر حرفهای و کاربلد بود. زیر آسمان شهر برای دو فصل دیگر ساخته شد ولی محبوبیت اولین سری سریال بسیار چشمگیر و بالا بود.
۴. بدون شرح؛ یک سریال کمدی ایرانی نود شبی دیگر
کارگردان: مهدی مظلومی
سال پخش: ۱۳۸۱
بازیگران: فتحعلی اویسی، امیر جعفری، لیلی رشیدی، فلامک جنیدی
تجربهی موفق زیر آسمان شهر، مدیران شبکه سه سیما را مجاب کرد تا برای سال بعد هم سریالی کمدی و نود شبی در کنداکتورشان قرار دهند. مهدی مظلومی که آن زمان چهرهی شناخته شدهای در میان مردم نبود سریال بدون شرح را جلوی دوربین برد. پیمان قاسمخانی، ریما رامینفر، سروش صحت، مهراب قاسمخانی، خشایار الوند و امیرمهدی ژوله تیم نویسندگی سریال را بر عهده داشتند و توانستند از قصهی تحریریهی یک هفتهنامه، سریالی مخاطبپسند خلق کنند.
این سریال کمدی ایرانی در داستان و شخصیتپردازی قدرت و کشش زیر آسمان شهر را نداشت ولی از استانداردهای لازم در سریالسازی برخوردار بود و میتوانست مردم را پای سریال بنشاند. قطعا قدرت تیم نویسندگی در این مهم بیتأثیر نبود و حضور این تعداد نویسنده خلاق به بهتر شدن سریال کمک میکرد.
تقابل فتحعلی اویسی و امیر جعفری در این سریال برای بینندگان بسیار جذاب و شیرین بود. جعفری تا قبل از این سریال چهرهی شناخته شدهای در عالم تلویزیون و سریال نبود و تواناییهایش در بازیگری پس از بدون شرح برای همه عیان شد.
۵. کوچه اقاقیا؛ نخستین تجربه سریالسازی عطاران در دهه هشتاد
کارگردان: رضا عطاران
سال پخش: ۱۳۸۲
بازیگران: منوچهر نوذری، رضا عطاران، رضا شفیعی جم، یوسف تیموری
مهران غفوریان در گفتوگویی بهعنوان تهیهکننده و کارگردان زیر آسمان شهر دربارهی این سریال و حضور عطاران چنین گفته بود: «چون برنامههایی که ساخته بودم با استقبال خوبی روبهرو شده بودند، تلویزیون با من یک قرارداد بست تا یک کاری تولید کنم و خودم هم تهیهکننده باشم. من به سراغ رضا عطاران رفتم و گفتم میخواهم کاری بسازم که خیلی سروصدا کند. رضا هم قبول کرد و چندماه مدام درگیر نوشتن متن کار بودیم و رضا خیلی برای کار زحمت کشید و همهی کاراکترها را او خلق کرد. رضا عطاران خالق زیر آسمان شهر است.»
عطاران در این سریال ایرانی کمدی در کنار نویسندگی مشاور کارگردان هم بود و همین نشان میدهد او بهخوبی با فضای طنز و کمدی آشنایی داشته است. عطاران تصمیم گرفت برای نخستین تجربهی سریالسازیاش در دههی هشتاد، دیگر از فضای فانتزی کارهای قبلیاش مثل سیب خنده و مجید دلبندم فاصله بگیرد و سریالی در حال و هوای مسائل روز جامعه بسازد. به همین خاطر او سراغ ساخت کوچه اقاقیا رفت.
بیتفاوت نبودن نسبت به مسائل اجتماعی یکی از ویژگیهای کارهای عطاران است که پرداختن به این مسائل در این سریال هم مشهود بود. سریال از یک تیم نویسندگی چندین نفره تشکیل شده بود که خود عطاران هم در آن حضور داشت. سریال برای اولین تجربهی جدی سریالسازی عطاران نمرهی قبولی گرفت و همان سال هم توانست مخاطبان زیادی جذب کند.
پس از گذشت چندین سال از پخش کوچه اقاقیا، این سریال از چندین جهت برای مخاطبان خاطرهانگیز و نوستالژیک شد. نخستین دلیل این موضوع به بازی منوچهر نوذری در این سریال برمیگردد. نوذری پس از انقلاب در سریالهای زیادی بازی نکرد و این شانس با عطاران یار بود که او را برای یکی از نقشهای اصلی سریالش داشته باشد. دیدن سیما و لحن آرام همراه با طمانینهی نوذری برای بسیار از بینندگان شیرین و خاطرهانگیز است.
کوچه اقاقیا شاید در کلیت داستان خیلی جذاب از کار در نیامده باشد ولی لحظات خاطرهانگیز زیادی دارد که هنوز در ذهن مردم نقش بسته است. یکی از معروفترین بخشهای این سریال به خواندن یک ترانهی آذری قدیمی از نامیک توسط شخصیت گشتاسب با بازی مجید صالحی اشاره کرد که هنگام پخش با بازخوردهای خوب و مثبتی توسط مردم روبهرو شد.
ارسال نظر