بازیگر مطرح سینما: با تأکید بنویسید؛ پشیمانم، از خیلی کارها پشیمانم

علیرضا استادی بازیگر سینما و تلویزیون که این روزها فیلم سینمایی «نارگیل ۲» را در ترکیب اکران سینماها دارد، درباره استقبال از این فیلم گفت: یکی از دغدغه‌های اصلی من در بازیگری حضور در کارهای عروسکی بوده است که در عرصه نمایشی، شاگردی بزرگانی مانند بهروز غریب‌پور، داود کیانیان، حسن دادشکر و آتش تقی‌پور را هم کرده‌ام که به‌صورت حرفه‌ای در عرصه تئاتر عروسکی کار می‌کردند. اعتقاد دارم این شیوه نمایشی بهترین و حرفه‌ای‌ترین شاخه هنری است که می‌تواند با اقبال مخاطبان و تماشاگران در مقاطع مختلف سنی هم مواجه شود.

وی افزود: علاوه‌بر این دغدغه شخصی، لطف ابراهیم عامریان در مقام تهیه‌کننده و هوشمندی حمزه صالحی در مقام فیلمنامه‌نویس «نارگیل ۲» موجب حضورم در این پروژه شد که در کنار بازیگران کاربلدی مانند بیژن بنفشه‌خواه، نصرالله رادش، شقایق دهقان، سحر قریشی و استادم محمدحسین لطیفی ایفای نقش کردم. همه عوامل پشت‌صحنه در انرژی خوب فیلم دخیل بودند و به همین دلیل خروجی آن هم مورد اقبال و پسند تماشاگران قرار گرفته است. این توفیق مرهون نگاه حرفه‌ای داوود اطیابی در مقام کارگردان هم بوده است.

این بازیگر درباره نقش‌آفرینی در کنار عروسک‌ها هم گفت: از آنجایی که دنیای عروسکی از منظر جذب مخاطب می‌تواند گسترده‌تر باشد و جذابیت‌های بیشتری هم داشته باشد، اگر کسی مانند بنده برای فعالیت در این حوزه دغدغه داشته باشد، می‌تواند به یکی از جذاب‌ترین تجربه‌ها برای یک بازیگر تبدیل شود. به نظرم همین اتفاق در پروژه «نارگیل» هم رخ داده است. به شخصه خیلی از این تجربه لذت بردم و بهترین بهره را از همراهی با گروهی بردم که همه چیزش سر جایش بود.

علیرضا استادی

هیچ کاری نه مطلقاً تراژدی است نه کمدی

استادی درباره تجربه‌های متنوعش در ایفای نقش‌های کمدی و جدی و اینکه سلیقه شخصی‌اش به کدام حال و هوا بیشتر گرایش دارد، بیان کرد: واقعیت این است که به شخصه هیچ کاری را نه مطلقاً تراژدی می‌دانم و نه مطلقاً کمدی. زندگی از ترکیب توأم همه این موقعیت‌ها شکل گرفته است. تصور کنید عزیزی را از دست داده‌اید و در همان مراسم اتفاقات غیرمنتظره‌ای رخ می‌دهد که از بیرون می‌تواند به‌عنوان یک واکنش کمدی قلمداد شود. من هم همواره تلاش کرده‌ام حضورم در همه موقعیت‌ها در خدمت باورپذیری نقش باشد. در عین حال هم نمی‌توانم کتمان کنم که به کارهای کمدی علاقه بیشتری دارم. البته کمدی‌های درست نه کارهای جلف.

وی افزود: علاقه اصلی من روایت جریان واقعی زندگی است اما در این جریان کارهای کمدی را بیشتر می‌پسندم. شاید قیافه‌ام کمی خشن باشد و همین ویژگی هم باعث می‌شود گاهی نقش‌های خشن و منفی هم به من پیشنهاد شود. (می‌خندد) ولی سعی می‌کنم همین نقش‌ها را هم شیرین و قابل‌قبول اجرا کنم و به‌گونه‌ای نباشد که همه چیز تلخ و خشن بشود. حتی اگر کاراکتر، در داستان بدمن باشد باز هم می‌توان نکات ریزی را برای ارائه شیرین‌تر آن مدنظر قرار داد. همواره برای این مسئله هم دغدغه داشته‌ام.

این بازیگر باسابقه گفت: آنچه در مواجهه با پیشنهادهای جدی و یا کمدی، برایم اهمیت بیشتری دارد، قصه است. برایم مهم این است که بتوانم از پس نقشی که به من سپرده می‌شود، بربیایم. در عین اینکه دوست دارم نقش واجد جذابیت‌های خاص و دور از کلیشه‌ها هم باشد. دوست دارم اجرای یک نقش برای خودم از جنس چالش باشد. در این فضا خیلی تفاوتی ندارد که یک نقش کمدی باشد یا جدی.

بالاخره هر هنرمندی در کارنامه‌اش هم انتخاب‌های خوب و هنری دارد و برخی انتخاب‌های از سر اجبار که مربوط به ویژگی شغل ما می‌شود. بالاخره حرفه ما این است، کار دیگری بلد نیستیم و مجبوریم در میان پیشنهادهایی که مطرح می‌شود، برخی کارها را انتخاب کنیم

استادی درباره این ویژگی کارنامه‌اش که هم فیلم‌های به‌شدت هنری در آن وجود دارد و هم کارهای گیشه‌ای هم اظهار کرد: بالاخره هر هنرمندی در کارنامه‌اش هم انتخاب‌های خوب و هنری دارد و هم برخی انتخاب‌های از سر اجبار که مربوط به ویژگی شغل ما می‌شود. حرفه ما این است، کار دیگری بلد نیستیم و مجبوریم در میان پیشنهادهایی که مطرح می‌شود، برخی کارها را انتخاب کنیم. بعضی از این انتخاب‌ها هم طبیعتاً درست نبوده و برخی از آن‌ها حتی مورد پسند خودم هم نیست.

وی ادامه داد: زمانی بود که نقدهای بسیاری بر کارهای استاد بیضایی مطرح می‌شد و او در واکنش گفت، با وجود همه این نقدها، این را هم مدنظر داشته باشید که بالاخره من فیلمسازم و کارم این است که در هر صورت فیلم بسازم. وضعیت ما هم به‌عنوان بازیگر همین است و طبیعی است که گاهی از برخی انتخاب‌ها و کارهای‌مان که شاید براساس یک دوستی آن را پذیرفته باشیم، راضی نباشیم. (باخنده) جایی در یکی از رسانه‌ها نوشته بودند ملاک برای علیرضا استادی فقط پول است و یکی از کارگردان‌ها که دیده بود، می‌گفت یعنی دلیل حضورت در فیلم من هم فقط پول بود! در حالی که واقعاً اینگونه نیست.

این بازیگر در پاسخ به اینکه آیا اتفاق افتاده است که در فیلمی ایفای نقش کرده باشد و بعد از مواجهه با نتیجه نهایی از حضور در آن پشیمان شده باشد، گفت: بسیار بسیار زیاد این اتفاق افتاده است! با تأکید هم بنویسید! گاهی در قصه اولیه و سیناپسی که به ما می‌دهند تصوری برای ما شکل می‌گیرد و یا به‌دلیل ترکیب عوامل اعتمادی به یک گروه می‌کنیم که تناسبی با آنچه نهایتاً روی پرده و یا قاب تلویزیون می‌بینیم، نداشته است، در این موارد به خودمان می‌گوئیم کاش این کار را قبول نکرده بودیم!

وی افزود: البته گاهی در تنگناهای مالی تن به برخی انتخاب‌ها داده‌ایم و گاهی حتی با خودمان می‌گوئیم که این کار زیاد دیده نمی‌شود اما در نهایت برعکس می‌شود و خیلی هم زیاد به چشم می‌آید! این جنس تجربه‌ها دلایل مختلفی می‌تواند داشته باشد. اخیراً در سریال طنزی که متعلق به دوستان خوبم در حوزه طنز بود، بازی کردم که نسخه اولیه آن در ۳۰ قسمت تولید شد اما در ۵۴ قسمت پخش شد! طبیعتاً این اتفاق ضربه مهلکی به کل سریال زد. قصه‌ای که برای ۳۰ قسمت طراحی شده بود، در ۵۴ قسمت ارائه شد و فکر می‌کردند کار بامزه‌تر هم شده است اما این تصمیم به همه ما ضربه زد.

علیرضا استادی

نقش به‌یادماندنی‌ام در «لاتاری»

استادی درباره تعدد حضورش در نقش‌های فرعی هم گفت: کدام بازیگر است که دوست نداشته باشد نقش یک کاراکتر با شخصیت‌پردازی جدی‌تر و محوری‌تر را به او پیشنهاد بدهند؟ اما بخشی از آنچه در کارنامه من اتفاق افتاده، ناشی از لطف دوستانم بوده و بخشی دیگر ناشی از تداخل کارهای خودم بوده است از این رو معمولاً سراغ نقش‌های کوتاه‌تر رفته‌ام. در عین حال خودم علاقه داشتم که نقش‌های محوری‌تری را هم در فیلم‌ها و سریال‌ها بازی کنم، اتفاقی که تا امروز کمتر برایم پیش آمده است. غیر از تجربه‌هایی مانند «لاتاری» محمدحسین مهدویان که نقشی موجز و کوتاه و در عین حال مؤثر و به یادماندنی در آن داشتم یا فیلم «بی‌خود و بی‌جهت» از رضا کاهانی که در آن هم نقش خوبی داشتم.

وی ادامه داد: در همکاری با برادران محمودی هم در فیلم «چند متر مکعب عشق» ایفای نقش کردم که نقشم در این فیلم را هم خیلی دوست داشتم. در فیلم «هفت و نیم» نوید محمودی هم در یکی از اپیزودها حضور کوتاهی داشتم که برایم دوست‌داشتنی بود.

این بازیگر تأکید کرد: از آنجایی که من بچه جنوب شهر هستم و هنوز هم در همین فضا زندگی می‌کنم، خیلی از کارهایم را معرفتی پیش می‌برم و دوستانه در فضای کار برخی دوستانم حاضر می‌شوم. هر جا کمکی از دستم برای دوستانم بربیاید، کوتاهی نمی‌کنم.