روایت شهادت مرتضی درستکار که دلتان را کباب می کند !
این داماد ایرانی عروس و میهمانان را عزادار کرد ! / خبر تلخ چند ساعت قبل مراسم عروسی !
مرتضی درستکار چند ساعت پیش از مراسم نامزدی، به جای کت و شلوار دامادی، لباس خون پوشیده و به جای دیدار عروسش به دیدار خدایش شتافت.
سالهاست فعالان قرآنی کشور به نمایندگی از جامعه قرآنی، به دیدار خانوادههای شهدا میروند. هدف از این دیدارهای هفتگی، زنده کردن نام و یاد شهدای قرآنی است ولی به آن محدود نمیشود؛ چرا که در این دیدارها تلاش میشود سبک زندگی و بصیرت فکری شهدای قرآنی به مردم به خصوص قاریان و حافظان جوان و نوجوان قرآن معرفی شود تا بتوان از آنها الگو گرفت. این تیم چند نفره این هفته با حضور رحیم قربانی و محمدحسین سبزعلی از اساتید پیشکسوت قرآن، میهمان خانه مهدی درستکار برادر شهید «مرتضی درستکار» بودند، چرا که پدر و مادر ایشان سالها پیش از دنیا رفتهاند.
یادگاری برای همیشه
مرتضی درستکار سال ۱۳۳۴ چشم به جهان گشود و ۲۵ سال بعد در سال ۱۳۵۹، چند ساعت پیش از مراسم نامزدی خود، بجای کت و شلوار دامادی، لباس خون پوشیده و بجای دیدار عروسش، به دیدار خدایش شتافت؛ گویا سنگ لعلی که باید بر انگشت همسرش میکرد به خونی در قلب نوعروس بدل شد. آقا مهدی هم که چند ماه پیش از شهادت آقا مرتضی به دنیا آمده، نامش را برادر شهیدش انتخاب کرده و در گوشش اذان گفته است. او که نامش تنها یادگار بزرگترین برادرش است، میزبانی این دیدار را بر عهده داشت اما آقا مجتبی به ذکر خاطرات برادر بزرگ خود پرداخت چرا که آقا مهدی زمان شهادت برادرش کوچکتر از آن بود که خاطرهای از برادر شهید خود داشته باشد.
مرتضی به بطن قرآن توجه داشت
سبزعلی که چند سالی تجربه استادی شهید درستکار را دارد، خاطراتش را درباره شهید، اینگونه روایت کرد: مرتضی برعکس ما به ظاهر قرآن بسنده نمیکرد، بلکه به دنبال باطن قرآن و عمل به دستورات الهی بود. کار اصلی و درست را او کرد و در این راه نیز موفق شد. حضور ایشان در کلاسهای قرآن بسیار درخشان بود و هرگز جلسات را از دست نمیداد و اگر او امروز حضور داشت، حتماً از قاریان بینالمللی بود.
سبک زندگی شهدای قرآنی مغفول مانده است
در ادامه این دیدار، قربانی پس از ایراد توضیحاتی درباره دیدارهای هفتگی با خانوادههای شهدای قرآنی ادامه داد شهدای قرآنی الگوها و اسوههای عینی و عملی آیات قرآن کریم هستند که علاوه بر تلاوت قرآن، در عمل به قرآن نیز تا پای جان ایستادگی کردند.
امروز بسیاری از قاریان جوان و نوجوان حتی با نام شهدای قرآنی هم آشنا نیستند، چه رسد به منش و سبک زندگی آنها. غفلتی در این زمینه صورت گرفته که اثراتش در جوانان و نوجوانان دیده میشود. یکی از اهداف این دیدارهای هفتگی، آشنایی بیشتر با سبک زندگی شهدای قرآنی و انتشار آن بین جامعه قرآنی و جوانان است.
شهدا در بصیرت جلوتر از زمان خود بودند
این شهدا در مرحله اول در عمل به قرآن پیشتاز بودند و در مراحل بعد به مهارت در قرائت و تلفظ الفاظ قرآنی توجه داشتند. اکثر شهدا فراتر از زمان خود بصیرت داشتند و بر اساس آیات قرآن عمل میکردند. امام خامنهای فرمودند که «فرهنگ قرآنی در جامعه ما حاکم نیست. زمانی حاکم خواهد شد که کسی در این مملکت حرفی بزند و جوانهای ما با استنادهای قرآنی تشخیص بدهند که این حرف درست است یا غلط»
همه سخنها باید شنیده شوند تا بر اساس معیارهای قرآنی و دینی قوه تشخیص را به کار بگیریم و درست و غلط آن را متوجه شویم.
نسل جوان باید مثل شهید درستکار با ذهن باز و چند بعدی به مسائل نگاه کنند
در ادامه آقا مجتبی به توضیح شخصیت و سبک زندگی برادر بزرگتر، یعنی شهید درستکار پرداخت و گفت: مرتضی از دهه پنجاه به مباحث مذهبی علاقهمند شد. او هم در کلاسهای تفسیر قرآن مرحوم طالقانی شرکت میکرد، هم در جلسات استاد شریعتی و هم در جلسات آقای کافی که نقطه مقابل شریعتی محسوب میشد. سپس خود مینشست درباره هر یک تفکر میکرد و درست و غلط هر یک را میسنجید. پس از شهادت مجموعه آثار طالقانی، شریعتی، شهید مطهری و ... هم در وسایل ایشان بدست ما رسید. این نشان میدهد چهل سال پیش او این طور نبود که فقط یک طرف را بشنود و طبق همان جلو رود، بلکه با دید و ذهن باز بینشهای مختلف را بررسی میکرد.
امروزه نیاز کشور ما همین است. نسل جوان ما باید همین حالت را به خود بگیرد. آنها باید چند بعدی به مسائل نگاه کنند و سپس آنها را قضاوت کنند.
خبر شهادتی که در جشن نامزدی به عروس رسید
او مراسم عروسی برادرش را برای میهمانان اینگونه توصیف کرد: قرار بود مرتضی ۱۷ دیماه ۱۳۵۹ بیآید مرخصی تا مراسم نامزدی او برگزار شود. برای یک پسر این مراسم شیرینترین دوران زندگی است. اما او حاضر نشد بیخیال عملیاتی که پیش رو داشت بشود و تصمیم گرفت در آن شرکت کرده سپس به خانه برگردد، اما ۱۹ دیماه ۱۳۵۹ در همان عملیات شهید شد. چشم مادر تا دقیقه ۹۰ به در بود تا مرتضی بیآید اما نیامد. مرتضی تنها شهید گمنام آن عملیات بود.
آقا مرتضی به اصرار مادر برای یافتن پیکر برادرش اشاره کرد و گفت: برای پیدا کردن پیکر برادرمان به مشهد رفتیم تا از امام رضا (ع) کمک بخواهیم. در مسیر جستوجوی مرتضی، پیکر ۴ شهید دیگر را پیدا کردیم.
در پایان این برادر شهید، ابیاتی از دلنوشتههای شهید مرتضی درستکار را برای میهمانان قرائت کرد: خدایا اگر به شدیدترین عذابها جزایم دهی؛ باز هم تو را میپرستم.
خدایا اگر تمامی آدمیان و تمامی هستی، از من روی گردانند و فقط تو از من خشنود باشی، یک آینه و لحظهاش برایم از یک عمر بالاتر است.
خدایا آتش عشقت را بر تمام وجودم مسلط کن.
خدایا چنان عشقی به من عطا کن که اگر خونم را بریزند، نقش لاالاالاالله را بر روی آسمانها نمایان کند.
خدایا مرا در مسیر زندگی ثابتقدم دار تا در بازگشت به سوی تو بهترین راهها، شهادت را بگیرم.
منبع: فارس
ارسال نظر