اسرار فاش شده از بختیار که تاریخ ایران را دگرگون کرد

اواخر پاییز ۵۷، مصادف با همین روزها، زمزمه‌ها برای آمدن شاپور بختیار مطرح شد. بختیار آخرین تیر ترکش بود ــ اصلاً هر کس پس از ازهاری می‌آمد، تیر آخر بود؛ یا به هدف می‌نشست یا خشاب خالی می‌شد و باید تسلیم سرنوشت می‌شد. وقتی به آن برهه فکر می‌کنیم، به خطرات و دشواری‌های آن، باید اذعان کرد قبول نخست‌وزیری در آن سر سیاه زمستان دشوارترین تصمیم بود... اما بختیار آمد.

در روزهای آخر  آذر ، وقتی شاه از بختیار خواست برای مذاکره جهت تشکیل دولت به دربار برود، اولین سوالی که پرسید این بود: «شما را از کی ندیدم؟» بختیار جواب داد: «از ۲۵ سال پیش اعلاحضرت...» گفتگوی کوتاهی کردند و ده روز بعد شاه دوباره با او تماس گرفت و این بار مستقیم از خود او خواست کابینه‌ای تشکیل دهد. شاه به حدی عجله داشت که حاضر نبود ده روز به او برای انتخاب وزرا وقت دهد. دولت بختیار ده روزه تشکیل شد. چند پرسش اساسی دربارۀ کابینۀ بختیار وجود دارد که در این مطلب می‌خواهیم آن‌ها را بر اساس «گفته‌های خود بختیار» پاسخ دهیم.

۱. پرسش اصلی: بختیار وقتی می‌دید هدایتِ ذهن و زبان مردم دیگر در دست هیچ دولتمردی در داخل نیست، بر اساس چه محاسبه‌ای قبول مسئولیت کرد؟

او می‌گوید گمان می‌کردم وقتی مردم ببینند این دولت با دولت‌های قبلی متفاوت است و مطالبات را به طور جدی دنبال می‌کند، «تسکین پیدا می‌کنند». از جمله او شاه را متقاعد کرده بود اصول ۴۴ و ۴۵ قانون‌اساسی اجرا شود که به موجب آن شاه هیچ مسئولیت اجرایی نداشت و دستورات شاه باید به امضای وزیر مربوطه می‌رسید. همچنین برچیدن سانسور، انحلال ساواک، آزادی زندانیان سیاسی از جمله شروط او بود.

۲. آیا بختیار از شاه خواست ایران را ترک کند؟

«آری». بختیار می‌گوید: «برای پایین آوردن التهاب عظیمی که در تمام ارکان مملکت پیدا شده بود و بر اثر دخالت‌های مستمر سلطنت در تمام امور، راهی جز این ندیدم که خودم پیشنهاد بکنم ایشان به خارج مسافرت کنند...» البته ژنرال هایزر آمریکایی نیز به شاه پیشنهاد داده بود کشور را ترک کند.

شاپور بختیار

۳. شاه در انتخاب وزرا دخالت کرد؟

همۀ وزرا را خود بختیار انتخاب کرد. از میان آن‌ها میرفندرسکی وزیر خارجه و ارتشبد جم وزیر دفاع پیشنهادی بختیار سال‌ها پیش به دلیل اختلاف با شاه از مقام خود برکنار شده بودند.

۴. چرا بختیار از مجلسی رأی اعتماد گرفت که مورد تأیید مخالفان نبود؟

او از مجلسی رأی اعتماد گرفت که طبعاً نمی‌توانست مورد تأیید مخالفان باشد؛ به عبارتی «مجلس رستاخیزی» بود. اما استدلال بختیار این بود که برای بازگشت به قانون اساسی باید «رویه‌های قانونی» اجرا می‌شد و نفس رجوع به مجلس شیوه‌ای قانونی بود.

۵ . آیا بختیار قصد داشت با آیت الله خمینی دیدار کند؟ موافقان و مخالفان آن که بودند؟

دیدار با آیت الله خمینی ایدۀ خود بختیار بود. او با موافقت مطهری، بهشتی و بازرگان نامه ای به آیت الله خمینی نوشت و قرار شد به پاریس رود و بازرگان هم در این دیدار حضور داشته باشد شب قبل از عزیمت او این دیدار لغو شد. به ادعای خود او کسانی چون بنی صدر، سنجابی و فروهر کوشیدند این دیدار سر نگیرد تا به مسیر انقلاب آسیبی نخورد.

خمینی

۶ . کسان دیگری هم بودند که شاه برای نخست وزیری با آنها صحبت کرده باشد؟

بله، دکتر صدیقی و دکتر سنجابی. نظر بختیار به ویژه در مورد دکتر صدیقی مثبت بود اما شخصیت سنجابی را ضعیف میدانست بختیار در توصیف بختیار می گوید فرماندهان عالی ترتیب دادند و بیانیهٔ بی طرفی ارتش را صادر کردند که این به معنای سقوط دولت بختیار بود.

بختیار معتقد بود اگر سه ماه زودتر به نخست وزیری رسیده بود، میتوانست بر اوضاع مسلط شود، یعنی بـه جـای شریف امامی به باور او کسانی مثل شریف امامی که خود سالها عضو سیستم بودند نمی توانستند مردم را اقناع کنند. اما او دلیل اصلی شکست دولت خود را در این جمله می گوید: «وقتی که من آمدم، دیگر دیر بود...»

پی نوشت: این نوشتار بر پایه سه کتاب از بختیار بود: ۱. خاطرات شاپور بختیار (ویراستار لاجوردی)؛ ۲ یکرنگی ترجمۀ امیرشاهی؛ ۳. چند گفتگـو بـا بختیار (انتشارات رادیو ایران)

منبع: برترین ها