این مطلب از گروه وب گردی است و فقط جنبه سرگرمی دارد
اولین بازیگر زن ایرانی که با پارتی وارد سینما شد / ویشکا آسایش فاش کرد !
ویشکا آسایش چگونه قطام شد ؟ ببینید !!
ویشکا آسایش متولد ۱۶ آبان ۱۳۵۱ در تهران است . ویشکا آسایش هنرپیشه و طراح صحنه و لباس سینما، تلویزیون و تئاتر ایرانی است. ویشکا آسایش خواهرزاده مازیار پرتو (فیلمساز ایرانی)، و نوه شین پرتو (نویسنده و شاعر) است. ویشکا آسایش دارای مدرک طراحی صحنه از کشور انگلستان است. نخستین فعالیت هنری ویشکا آسایش بازی در سریال «امام علی» به کارگردانی داوود میرباقری میباشد. ویشکا آسایش موفق به دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن از بیست و نهمین دوره جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم ورود آقایان ممنوع شد.
ویشکا آسایش چگونه قطام شد؟!
ویشکا آسایش که نه تنها در سریال های تاریخی و مذهبی بلکه در فیلم های طنز نیز درخشیده است، در برنامه ای از نحوه انتخاب شدنش برای سریالی که در دهه هفتاد به سریال قطام نیز شهرت یافته بود و سکوی پرتابی برای بازیگر سریال پرده نشین محسوب می شد گفت :
والا قطام دیگه فکر کنم داستانش رو همه می دونن ولی خب قضیه قطام اینه که دایی من مازیار پرتو که خدا رحمتش کنه مشغول فیلمبرداری امام علی (ع) بودند و کلا هم بسیار آدم سختگیری بودند و از خانواده اصلا دوست نداشتند که کسی توی سینما وارد بشه.
من هم تا به اون روز انقدری تو کارهای دایی واقعا نه فضولی می کردم و نه خیلی دنبال می کردم یعنی اصلا توی یک دنیای دیگه بودم واینکه دلم می خواست دیپلمم رو گرفتم برم لندن تحصیل کنم، منتظر ویزا بودم و بعد یه روز دایی من اومد منزلمون، فکر می کنم ماه مهر بود.
به من گفت ویشکا فیلم بازی می کنی و منم چون همیشه با داییم شوخی می کردم و شوخی داشتم، گفتم چرا که نه معلومه که بازی می کنم، گفت باهات شوخی ندارم و خیلی باهات جدی ام، حالا من دارم شوخی تمام مدت می کنم و به قول معروف داییم رو دست می ندازم، هی میگه شوخی ندارم، من می گم من خیلی جدیم و حتما می خوام فیلم بازی کنم.
تلفن رو برداشتن و شماره گرفتن و گوشی رو دادند به من و گفتن بیا با دستیار کارگردان صحبت کن، پشت خط آقای شریفی نیا بودند، من گفتم خب حالا اینا همش شوخیه دیگه و تموم میشه و داییم میگه برو خونه ات.
بعد روز دوشنبه ای رو قرار گذاشتن برای تست گریم، منم گفتم خب باشه حالا میرم یه تست گریم، من و مادرم رو ماشین فرستادن دنبالمون رفتیم شهرک سینمایی کلی هم تو راه خندیدیم، حالا میریم یه تست گریم تموم میشه، بر می گردیم خونه.
بعد اونجا رسیدیم اتفاقا دو تا خانم بسیار جذاب هم اونجا بودند که قشنگ یادمه یکیشون چشم و ابرو مشکی و موها مشکی و مامانم یه نگاه به من کرد و گفت تو رو واسه چی آوردن، گفتم می خندیم حالا یه گریمی اتفاق می افته و بر می گردیم.
عکس گرفتند و تموم شد، سه روز بعد گفتند که انتخاب شدی و من تازه گفتم من شوخی کردم. یه هفته ای گویا تست بازی می گرفتند ولی به من نگفتند و گفتند انتخاب شدی و بعد سکانس های خیلی سختی رو نمی گرفتن، دیگه اتفاق افتاد.
منبع: دلگرم
ارسال نظر