واقعیت های زشت جادوگری در فوتبال ایران ! / نفوذ خوبان عالم در اتاق فرمان !
رکنا، در زمان های قدیم که بشر سواد و علم نداشت ، از هر چه سر در نمی آورد ضربه و لطمه می خورد. کلاهبرداران و شیادان با یک سری شعبده بازی های ساده یا قوانین ابتدایی فیزیک و شیمی به راحتی مردم عامی را تحت تسلط خود می گرفتند و این قصه متاسفانه هنوز هم ادامه دارد.
جادوگری در فوتبال پدیده ای عجیب و غریب است. بعضی ها به جادوگری در فوتبال اعتقاد دارند و برخی دیگر جادوگری در فوتبال را خرافه پرستی می دانند. با این حال جادوگری در فوتبال را به جادوگرانی که متخصص این حوزه ورزشی هستند و یا لیدرها انتصاب می کنند. اما جادوگری در فوتبال شاید بیشتر نقشه کلاهبرداران وشیادان برای پرکردن جیب هایشان باشد.
به گزارش رکنا، علم امروز ثابت کرده که خوردن فلان دارو چه عوارضی دارد اما کسانی که همین نکته ساده را هم ندانند، به راحتی فریب می خورند ! جادوگران از همین ویژگی استفاده و افراد را بابت اطاعت نکردن از خود میترسانند. در فوتبال ایران کم نیستند کسانی که حاضر به باج دادن به جادوگران نشدهاند. جادوگران و دلال های در اختیارشان (البته به طور قطع نمی توان گفت که دلال ها در اختیار جادوگرانند یا جادوگران ابزاری در دست دلال ها!) این دسته از مربیان و بازیکنان را با یک شیوه ثابت می ترسانند. به این صورت که به عنوان مثال با پول دادن به یکی از بوقچی ها و رسیدن به وسایل بازیکنان یا بطری های آب آشامیدنی ، چیزی درون خوردنی های بازیکنان می ریزند و وقتی بازیکن به صورت طبیعی دچار عوارض میشود ، جادوگران ان را نشانه نفرین و غضب خود و تاوان سرپیچی از دستوراتشان معرفی می کنند!
بلایی که بیسوادی سر فوتبالی ها آورده
علم امروز ثابت کرده که یقین و باور چه کارها که نمی تواند بکند. بسیاری از بیماران سرطانی و کسانی که پزشکان از آنها قطع امید کرده و زمان مرگشان را نیز تعیین کردهاند ،تا سال ها پس از آن زنده ماندند. چراکه با قدرت اراده و روحیه و این باور که «من میتوانم» توانستند بر بیماری هم غلبه کنند .
حال تصور کنید همین باور اگر منفی و غلط باشد چه به روز انسان می آورد . کسی که زمینه خرافه را در ذهن دارد به راحتی از جادوگر می پذیرد که مثلاً اگر به خاطر نشستن جلوی کولر پس از خروج از حمام سرما خورده ، به خاطر غضب اوست نه به خاطر این اصل ساده علمی !
فوتبالی های ما چون سواد درستی ندارند براحتی گول جادوگر و رمال را می خورند و حتی از مربی خارجی و آنالیز و تمرین هم کاری ساخته نیست . از سوی دیگر ، خوب میدانند که لیاقت این دستمزدها را ندارند و برای حفظ آن براحتی از نصفش میگذرند و به دلال و رمال می دهند ...
داستان رحمان
رحمان رضایی در تیمی که پس از سالها انتظار در اختیار گرفته بود ، عالی نتیجه می گرفت . دلالان و جادوگرانی که از کنار مربی قبلی میلیاردها درآمد داشتند، به هر دری زدن تا چوب لای چرخ او بگذارند. هر بار به زمین می آمد دورتادور نیمکت مربیگری اش پر از سنجاق های باز یا قفل شده بود !
از جایی به بعد وقتی بخاطر همکاری کسانی دیگر با رمالان ، تیمش نتیجه نگرفت جادوگران چو انداختند که او دارد تاوان بی اعتنایی به جادوگری را میدهد!
داستان گرمکن مجید کامپیوتر
مجید جلالی از دهه ۶۰ و در سن پایین مربی شد. او همیشه و در تمام فصول سال با گرمکن تیمش را کنار زمین هدایت میکرد. از یک جایی جادوگران نتایج او را - که بخاطر اعتقادش به فوتبال علمی به مجید کامپیوتر معروف بود - به پوشیدن گرمکن و نتیجه اطاعت از دستورات خود ربط دادند ! و وقتی جلالی پس از قهرمانی در پاس فصل بعد نتیجه نگرفت ,همه چیز به حساب تاوان گذاشته شد!
ماجرای پسر سرمربی مشهور
اما شاید مهمترین مثال در داستان تاوان اتفاقی باشد که برای سرمربی مشهور لیگ برتری افتاده است. سالها قبل زمانی که او مدافع یک تیم معروف در لیگ ایران بود ، در یک صحنه بازی حساس با سمت چپ سینه توپ را از روی خط دروازه برگرداند. پس از آن مسابقه وقتی به خانه رفت متوجه شد که فرزند خردسالش دچار نوعی بیماری پوستی شده و روی سمت چپ سینه او لکه بزرگی به شکل ماه گرفتگی افتاده است. می توانید بقیه داستان را حدس بزنید ، جادوگران چو انداختند چون او با آن قسمت از بدنش مانع ورود توپ و تحقق خواسته «خوبان عالم» شد ، تاوانش را فرزند خردسالش داد !این یعنی بازیکنان نباید مقابل خواسته خوبان عالم بایستند ، یعنی کاری که بابتش پول می گیرند را انجام ندهند ...!
ارسال نظر