تفاوت پیمان جبلی با علی عسکری در چیست؟ / سانسورهایی بدون پاسخ
رکنا: حضور پیمان جبلی در مسند ریاست صداوسیما، اعتراض به سانسورهای سریالی شبکه سه، ابتلای دو بازیگر به کرونا در صحنه سریال و حفظ استانداردها در یک برنامه اربعینی مهمترین خبرهای این هفته سیما بود.
تلویزیون از رسانه های بسیار مهم در هر جامعه است. تلویزیون برنامه های مختلف و متنوعی در زمینه های مهم اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، هنری، ورزشی و ... دارد. نقش تلویزیون در فرهنگ سازی جامعه بسیار پررنگ است. مهم ترین اتفاقاتی که در زمینه تلویزیون و برنامه ها و بازیگران تلویزیون افتاد در این هفته را بررسی کرده ایم.
چهره هفته؛ پیمان جبلی
عبدالعلی علی عسکری بالاخره سکان ریاست صداوسیما را بعد از پنج سال واگذار کرد و پیمان جبلی معاون وی از روز گذشته و با حکم رهبر انقلاب رئیس صداوسیما شد.
طی روزهای گذشته رسانههای مختلفی به تحلیل و ارزیابی کارنامه و حتی چالشهای پیش روی رئیس جدید صداوسیما پرداختهاند، کارنامهای که وجه پررنگ آن همان رسانهای بودن جبلی است که طی همه این سالها در صداوسیما و در بخشهای مختلف خبری آن حضور فعالانهای داشته است.
ویدئویی هم دیروز از او منتشر شد که در حال ارائه گزارش خبری است و به نوعی نشان داد که رئیس فعلی صداوسیما چگونه از اولین پلههای رسانه و خبرنگاری و گزارشگری تا معاونت خبر و معاونت برون مرزی و ریاست ارتقا یافته است.
جبلی از بدنه کارشناسی صداوسیماست و همین نقطه امیدی برای بسیاری از صداوسیمایی هاست تا با حضور او که به همه آسیبها و چالشهای این سازمان واقف است بتوان این سازمان را از سکون و انفعال به منشأ اثر بودن سوق داد.
اگرچه علی عسکری هم از بدنه صداوسیما بود اما یک تفاوت ماهوی بین نگاه رئیس سابق و رئیس جدید در رویکرد و شیوه کاری آنها وجود دارد؛ علی عسکری با توجه به سوابق کاری و تحصیلات مهندسی اش بیشتر توانست به رشد دیجیتالی و اچ دی شدن شبکههای سیما و زیرساختهای فنی کمک کند و نگاهی سخت افزاری و تکنسینی داشت اما جبلی نگاهی نرم افزاری دارد و حوزه کاری اش سالها محتوا بوده است. تحصیلاتش هم دکتری فرهنگ و ارتباطات است و میتوان انتظار داشت که رسانه پویاتری در دوره جدید را شاهد باشیم.
پیمان جبلی طی این چند وقت جلسات مختلفی را هم با اهالی فرهنگ و هنر برگزار کرده است و دیروز بعد از انتشار حکم وی به ریاست صداوسیما نشستی هم با سینماگران و تهیه کنندگان داشت که از نزدیک تر شدن سینما و تلویزیون در دوره آتی گفت.
اولین اظهار نظرهای رسمی رئیس جدید صداوسیما هم مورد توجه اهالی رسانه و کارشناسان قرار گرفت که در آنها گفته بود «صداوسیما به عنوان مصداق واقعی رسانه مردمی، رسانه کسانی خواهد بود که صدایشان به جایی نمیرسد» باید دید با همه این سال تجربه در فضای صداوسیما چگونه از پس چالشهای موجود رسانه ملی برخواهد آمد.
حاشیه هفته؛ سانسورهای تلویزیونی و سکوت متولیان
حالا دیگر یک رویه ثابت و روتین شده است که نویسندگان سریالها زمان پخش اثر به ممیزیها و سانسورهای آثارشان اعتراض کنند و حتی این اعتراضها به مثابه تبلیغ عمل کند. اعتراض به اینکه چه صحنههایی تغییر کرده، چه دیالوگهایی حذف شده و چقدر خروجی آنتن متنهای آنها را دگرگون کرده است. در مورد اخیر نویسندگان سریال «هم سایه» به کارگردانی محمدحسین غضنفری که این شبها از شبکه سه سیما پخش میشود به آنچه روی آنتن رفته است اعتراض کردهاند.
این گلایهها از کمرنگ شدن روابط عاشقانه تا حذف دیالوگها از یک رابطه مثلثی را در بر دارد و از دو وجه قابل بررسی است.
وجه اول آن سوال از متولیان و مسئولان امر است که چرا ممیزیها و اعمال اصلاح و تعدیل در سریالها با هیچ توافقی صورت نمیگیرد؟ اگر هم یک سریال نیاز به اصلاحیه، نکته یا تعدیلی دارد قطعاً باید با تهیه کننده به عنوان صاحب اثر یک مذاکره اولیه وجود داشته باشد اما در اکثر موارد تهیه کننده و کارگردان هم روی آنتن متوجه تغییرات میشوند.
سازمان صداوسیما یک ضعف جدی در واکنش به اتفاقات مجازی دارد و بخشی از آن همین اعتراضها به ممیزی هاست که نه پاسخی نه واکنشی از طرف تلویزیون نسبت به آنها صورت نمیگیرد.
بخش دوم ماجرا نیز برمیگردد به خود تهیه کننده و کارگردان که حتی ممکن است قصه در جریان کارگردانی تغییر کرده باشد اما نویسنده را در جریان تغییرات قرار نمیدهند و درنهایت اعتراض به خروجی کار صرفاً به عنوان حاشیهای مجازی به تبلیغی برای اثر تبدیل میشود. به ویژه که بسیاری از سریالهای تلویزیونی و متن فیلمنامه هایشان آنقدر ضعیف است که صرفاً با ارجاع به سانسورهای متری و کیلویی تلویزیونی میتوانند از زیر بار ضعف فیلمنامه شانه خالی کنند همانند آنچه اخیراً نسبت به سریال «زندگی زیباست» مشاهده شد. که اگرچه در یک مورد عجیب تلویزیون ۱۰ قسمت از سریال را ممیزی کرده بود و هیچ پاسخ و دلیلی هم برای آن نیاورده بود اما این اتفاقاً اولاً با توافق با تهیه کننده صورت گرفته بود و ثانیاً سازندگان از این حربه به عنوان توجیهی درباره ضعیف بودن فیلمنامه استفاده بودند.
در مورد سریال «هم سایه» هم تهمینه بهرام یکی از نویسندگان سریال اعتراضهایی طی مصاحبهها و در صفحه شخصی خود اعلام کرده است و ضمن آنها گفته در هر قسمت چیزی در حدود ۲۰ دقیقه سانسور شده است که در صورت صحت این اتفاق عدد عجیبی است و باز هم کسی نیست که پاسخگو باشد. با این حال کارگردان و تهیه کننده در این مورد هنوز اظهار نظری نکردهاند و هیچ واکنشی نسبت به ممیزیها نداشتهاند و شاید همین توافق انجام شده با نظر انهاست که سکوتشان را در بر دارد.
اتفاق هفته؛ ابتلای بازیگران به کرونا در پروژهها
طی یکی دو هفته اخیر چند بازیگر و سینماگر که همه آنها هم ۲ دوز واکسن خود را تزریق کرده بودند به ویروس کرونا مبتلا شدند. در مورد اول سیامک اطلسی بازیگر و دوبلور پیشکسوت بعد از یک دوره بستری در بیمارستان دار فانی را وداع گفت آن هم در صحت و سلامت و بدون اینکه بیماری زمینهای داشته باشد. در همین روزها خبر رسید که کیومرث پوراحمد کارگردان سینما هم تست کرونایش مثبت شده است و در موردی دیگر عزت الله مهرآوران بود که حدود یک هفته است در بیمارستان بستری شده و طی یکی دو روز گذشته هم بیش از ۹۰ درصد ریه وی درگیر شده است.
هر دو بازیگران سر پروژههای سریالی در تلویزیون و شبکه خانگی به کرونا مبتلا شدهاند علی رغم اینکه در اکثر پروژهها هم عوامل و هنرمندان دوزهای واکسن را تزریق کردهاند.
هژیر مهراوران فرزند عزت الله مهراوران درباره ابتلای پدر خود توضیح داده بود که در پژوه سریالی پدرش برخی از عوامل مبتلا بودهاند اما تصور کردهاند ویروس با زدن دو یا سه ماسک منتقل نمیشود.
هرچند هنوز به شکل استثناگونه ای افرادی وجود دارند که واکسن را مؤثر نمیدانند اما لازم است نظارت بیشتری روی پروژههای هنری به ویژه سریالها و سینماییها که کثرت افراد فعال در آنها ریسک اتفاقات تلخ را بالا میبرد، صورت بگیرد. با این وجود روی پروژهها نظارتی نیست به خصوص در تلویزیون که تاکنون درصد افراد مبتلای پروژهها بالا بوده و قربانی هم گرفته است و حتماً لازم است نظارتی جدی روی رعایت پروتکلهای بهداشتی وجود داشته باشد.
بسیاری از پروژهها به دلیل تزریق واکسن یا حتی یک بار ابتلای برخی عوامل به کرونا دیگر سخت گیری های معمول را ندارند نه در بدو ورود تب سنجی وجود دارد و نه کسی الکل به دست است و حتی ماسک نیز کمتر محلی از اعراب دارد.
نکته هفته؛ برنامه اربعینی خارج از کلیشهها
از ابتدای ماه محرم و بعد ماه صفر برنامههای مختلفی برای علاقمندان و مشتاقان امام حسین (ع) در تلویزیون تدارک دیده شد. از برنامههای گفتگومحور تا برنامههای بدون مجری و مونولوگ گویی های تک نفره مهمان که به صورت دلی بوده است و مداحی و قالبهای دیگر. برخی از این قالبها که به سبک و امضایی برای خود تبدیل شدهاند و مخاطبان خود را دارند و خردهای هم بر آنها نیست اما گاهی همانها الگویی میشوند که به صورت تکرار بدون خلاقیت چند برنامه یک فرمت را تقلیدوار اجرا میکنند. یا در شیوه گفتگو با مهمان و صحبت درباره روایتها و داستانهای حسینی هر شبکه یک برنامه دارد که فقط جای مجری و مهمان عوض شده است و حتی دکور برنامه هم خلاقیت چندانی ندارد.
یکی دو برنامه شبکه چهار مثل «سوره» و «آینه داران» در جایگاه بالاتری قرار دارند که توانستند متناسب با مخاطب خاص این شبکه برنامه سازی کنند و حتی توجه مخاطب عام تری را هم به دلیل فضای تحقیقی و علمی جذب کنند.
اما یک برنامه که کاملاً با هدف مخاطب عام طراحی شد و از شبکه یک روی آنتن رفت «من او» با اجرا یا روایت محمد دلاوری بود. این برنامه در یک بازه کوتاه مدت پنج قسمتی روی آنتن رفت اما در همین چند قسمت هم مخاطبان خود را پیدا کرد و با برنامه ریزی تعریف شدهای پیش رفت.
محمد دلاوری پیش از این هم برنامهای را با همین حال و هوا ساخته بود و این بار هم «من او» با پکیجی که هم میتوانست یک سفرنامه باشد و هم گفتگوهایش با مهمانها خارج از کلیشهها بود تولید و پخش شد.
او در قسمتهای مختلف برنامه که به شکل مستند روایت میشد تصاویری رئال تر از آنچه در برنامههای آئینی و مناسبتی کربلا نمایش داده میشود ارائه میکرد و فضایی خودمانیتر را هم تصویر کرد.
دلاوری در اجرا هم نه تنها از اصول خود خارج نشد و به سمت مجریان آئینی و برنامههای مذهبی پیش نرفت بلکه حتی به برخی تصورات و چالشهای غلط هم پرداخت. مثلاً در همان قسمت اول بر این تصور که در عراق کسی مبتلا نمیشود خط بطلانی کشید و خبر داد که به بیمارستانها سری زدهاند و هر روز عده زیادی آنجا هم مبتلا میشوند.
این مجری در گفتگوها هم تلاش کرد مهمان را از کلیشهها خارج کند و اگر مهمان از حال و هوای حسی خود میگوید دلایل این حال خوب در حرم امام حسین و کربلا را جویا شود یا او را هدایت کند که با تم مورد نظر این گفتگوهای دلی بتواند مصادیقی را ارائه دهد.
پیشنهاد هفته؛ نغمه عشاق
برنامه «نغمه عشاق» یک برنامه استعدادیابی مداحی است که همین رویکرد در ابتدای فصل اول و اولین قسمتهای پخش با حاشیههایی هم مواجه و به دلیل همزمانی با عصر جدید انتقادهایی به این مدل از استعدادیابی در این برنامه وارد شد.
این برنامه در ادامه و در فصلهای بعدی تغییراتی هم اعمال کرد و الان سومین فصل از آن از تلویزیون در حال پخش است. این فصل که تنها در ۱۵ قسمت ساخته شد از هفته پیش روی آنتن رفته و تا پایان صفر به پخش میرسد.
در این برنامه دانش آموزانی از اول ابتدایی تا کلاس دوازدهم از سراسر کشور با ارسال ویدئو ثبت نام کردهاند که از میان ۱۲۰۰ نفر ۴۶ نفر در این ۱۵ قسمت به رقابت پرداختند و حالا در هر قسمت یک مداح نوجوان با باقی همسن و سالانش به رقابت میپردازد.
برنامهای که هم میتواند برای علاقمندان به این حرفه، آموزشی باشد و هم برای مخاطب عادی سرگرم کننده که پکیجی از مداحیهای مختلف را در یک برنامه مشاهده کند.
شهروز حبیبی، مصطفی خورسندی، سعید نسیمی و محمود تاری داوران و حسن صدخسروی هم تهیه کننده این برنامه هستند.
«نغمه عشاق» تا پایان ماه صفر هر شب ساعت ۲۰:۴۵ از شبکه قرآن و معارف سیما پخش میشود.
منبع : مهر
ارسال نظر