این مطلب از گروه وب گردی تهیه شده و فقط جنبه سرگرمی دارد.
این خانم بازیگر جوکر از همه زشت تر است؟! / عکس های جذابش را ندیدید! + بیوگرافی سوسن پرور
بیوگرافی سوسن پرور بازیگر سینما و تلوزیون که سابقه کاری و عکس های شخصی این بازیگر را در ادامه ببینیم.
بیوگرافی سوسن پرور
سوسن پرور متولد ۲۳ اسفند ۱۳۵۴ در اراک است. این چهره فارغ التحصیل رشته های ادبیات نمایشی و کارگردان تئاتر از دانشگاه آزاد اسلامی می باشد. سوسن پرور سابقه فعالیت در بخش های مختلف هنری اعم از نویسندگی، کارگردانی، بازیگری در تئاتر، تلویزیون و سینما را دارد. برجسته ترین نقش های سوسن پرور در قاب صدا و سیما شامل بزنگاه، کلبه عمو پورنگ، شهرک جیم و نردبان چوبی می شود.
فعالیت ها
وی همچنین سابقه حضور در برنامه های تلویزیونی اعم از بیست، خنده بازار، آشپزی خودمانی و طهران قدیم را دارد. برجسته ترین هنر نمایی سوسن پرور در عرصه برنامه های تلویزیونی به خنده بازار اختصاص دارد. این برنامه محصول سال ۱۳۹۰ به کارگردانی شهاب عباسی می باشد. مادر سوسن پرور بازنشسته آموزش و پرورش است. سوسن پرور یک خواهر بزرگ تر دارد.
شروع بازیگری
سوسن پرور فعالیت هنری بازیگری را در سال ۱۳۷۲ در عرصه تئاتر آغاز کرد. وی در سال ۱۳۷۶ به موجب ایفای نقش در نمایش “بوی دست های پدربزرگ” موفق به کسب جایزه بازیگر دوم از جشنواره سمنان شد.
نخستین تجربه بازیگری در فیلم تلویزیونی سوسن پرور به بازی در فیلم “بزنگاه” اختصاص دارد. فیلم بزنگاه در سال ۱۳۸۷ تحت کاگردانی رضا عطاران به تولید رسیده است.سوسن پرور به موجب ایفای نقش در فیلم بزنگاه در نقش فریده پرور به شهرت گسترده ای دست یافت. وی در راستای هنر نمایی در تولید این فیلم با بازیگران برجسته ای اعم از مرجان گلچین، حمید لولایی، رضا عطاران، علی صادقی، غلامرضا نیکخواه و هنگامه حمید زاده به همکاری پرداخت.
جوایز و افتخارات سوسن پرور
کسب جایزه رتبه اول بازیگری در خصوص نمایش شوک از جشنواره بین المللی تئاتر طنز اصفهان
دریافت جایزه بهترین بازیگر زن به موجب هنر نمایی در فیلم بوتاکس از جشنواره بین المللی فیلم پکن و فیلم تورینو سینه فست
کسب جایزه رتبه اول بازیگری به موجب ایفای نقش در نمایش بازیخانه از جشنواره استان مرکزی و منطقه ای سمنان
دریافت جایزه رتبه دوم زن به موجب هنر نمایی در نمایش بوی دست های پدربزرگ از جشنواره منطقه ای سمنان
کسب جایزه رتبه اول بازیگری به موجب هنر نمایی در نمایش پسرک خیال باف از جشنواره دانشجویی منطقه ای فجر همدان
وی در طی مصاحبه ای درباره ازدواج بیان کرده است:
” با وجود ریسک پذیر بودنم، در حوزه ازدواج ترس هایی بر من غلبه کرده است. همسر ایده آل من، یک مرد خوش هیکل، چهار شانه و بلند قامت است که با اسب سفید، در منزل به جرج کلونی شهرت دارد. ”
سوابق بازی در مجموعه ها و فیلم های تلویزیونی
کلبه عمو پورنگ (۱۳۹۹)
بچه محل (عمو پورنگ ) (۱۳۹۹)
سفر در خانه (۱۳۹۶)
شهرک جیم (۱۳۹۵)
دزد و پلیس (۱۳۹۱)
میریم مسافرت (۱۳۹۱)
خوب بد زشت (۱۳۹۳)
روزگار قریب (۱۳۸۶)
بزنگاه (۱۳۸۷)
یار مهربان
برج میلاد (۱۳۸۱)
همه چیز رو به راهه (۱۳۸۸)
روز یلدا شب چله (۱۳۸۹)
نردبان چوبی (۱۳۹۰)
تایماز موتوری (۱۳۹۰)
کلید ارثیه (۱۳۹۲)
راز کوچه بن بست (۱۳۹۳)
سفر مادر بزرگ (۱۳۹۴)
پسری شبیه بابا
فیلم های سینمایی
پشت در خبری نیست (۱۳۸۹)
رد کاربت (۱۳۹۲)
در راه خانه عروس (۱۳۹۴)
بوتاکس (۱۳۹۹)
تله فیلم
نمایش خرس (۱۳۷۶)
بازی خانه (۱۳۷۹)
پسرک خیال باف (۱۳۸۱)
اتاق تاریک (۱۳۸۹)
مکبث (۱۳۸۵)
بادها برای که می وزند (۱۳۹۰)
بررسی جایگاه زنان ایرانی در کمدی ایرانی
به طور کلی طنز یکی از گونه های ادبی است که اساس آن ناهماهنگی با قراردادهای ذهنی رایج است و کاری که طنزپرداز و کمدین انجام میدهد در واقع به کار بردن شگردهایی است که ذهن مخاطب را غافلگیر کند و به نحوی قراردادهای ذهنی او را بشکند. طنزپرداز این کار را با استفاده از روش های گوناگونی انجام میدهد.
یکی از این روش ها به کار بردن کنایه است که اصطلاحا عباراتی را شامل میشود که دو معنی دارند و قصد گوینده اشاره به معنای دور/باطنی آنهاست. مورد دیگر، لطیفه و یا جوک است. لطیفه در یک یا دو جمله خلاصه میشود و با یک مقدمه شروع شده و در نهایت ضربهای به مخاطب میزند و او را به خنده وا میدارد. سایر شگردها شامل طعنه(دست انداختن و تمسخر تلخ مخاطب)، هزل(خنداندن به هر قیمتی)، هجو(لحن برنده دارد و برای اهداف شخصی استفاده میشود) و فکاهی(از هزل متعادلتر) میشود.
مواردی که ذکر شد، نه تعریف طنز بلکه صرفاً شگردهایی هستند که در طنز پرکاربرد می باشند. شگردهایی که کمدینها در استندآپها، رئالیتیشوها و یا شبکههای مجازی برای خنداندن افراد استفاده میکنند.
درباره جوکر ایرانی چه میدانید؟
رئالیتیشوی جوکر، یکی از پربیننده ترین برنامههایی است که هر هفته غافلگیریهای تازهای با خود به همراه میآورد و غافلگیری اخیر آن دعوت زنان است. پیش از انتشار قسمت جدید، زمزمه هایی بود در این باره که آیا زنان هم میتوانند در یک چنین برنامهای بداههپردازی کنند؟ آیا تیغ سانسور و یا سایر محدودیتها مانع از خلاقیت آن ها در این زمینه نخواهد شد؟ اساساً طنزپردازی جنسیت خاصی را شامل میشود و هویتی مردانه دارد؟
پرسش نخست و سوالات دیگری از این دست، اساساً ریشه در نوعی مقاومت دارند. مقاومت به چیزی که ذهن به آن عادت نکرده و آن را به عنوان امری امن و آشنا پذیرا نمیشود.
در هر شاخه هنری که وارد شویم، نمیتوانیم تأثیر فرهنگ را بر آن نادیده بگیریم. همانطور که تاثیر هنر بر فرهنگ قابل انکار نیست. و از آنجایی که فرهنگ چیزی بسیار نزدیک به "عادت" است و فرهنگ ما را در واقع عادات عمومی ما شکل میدهد، در نتیجه هنر ارتباط تنگاتنگی با عادات ما دارد. کمدی نیز بعنوان یکی از زیرمجموعه های هنر و ادبیات، بسیار از عادات ما تاثیر گرفته و بر آنها تاثیر میگذارد. حال این عادت فرهنگی چگونه کمدی زنان را، از آن نوعی که در جوکر میبینیم، به امری نا آشنا و سوال برانگیز بدل میکند؟ مگر در طول تاریخ سینما و تلویزیون کم زنانی در ژانر کمدی فعالیت کردهاند؟
پاسخ های بسیاری برای این سوال وجود دارد. یکی از آن ها شکل یا چگونگی حضور زنان در موقعیتهای کمدی است. عموماً در بسیاری از موقعیتهایی که در فیلمها یا حتی ویدئوهای اینستاگرامی میبینیم، زنان، «واسطه» ایجاد طنز هستند و معمولاً (نه همیشه) آنها را در مرکز خلاقه کمدی نمیبینیم. آنها در غالب این موارد، دو نقش را به عهده میگیرند:
اول- موضع پایین: دختر کمهوش و گیج
دوم- موضع بالا: والد سرکوبگر (مادر یا همسری که رفتار فرزند یا همسرش را کنترل میکند و واکنشهای فرزند یا همسر به این کنترل، موقعیت طنز می آفریند. در واقع آنها به عنوان والد، نه تنها خالق بعد کمدی ماجرا نیستند که در واقع هدف آنها در چنین نقشهایی ممانعت از شکلگیری کمدی است. چرا که طنز و کمدی بعد ساختارشکنانه دارد و این با اساس والد بودن در تضاد است. والد/ کنترلگر همواره چارچوبها را حفظ میکند در حالیکه کمدی در چارچوبها نمیگنجد.)
حال میتوان نتیجه گرفت که آنچه که عادت آن همچنان شکل نگرفته، نه حضور زنان در این ژانر، بلکه خلاق بودن و آفریننده بودن زنان در این حیطه است. اینکه شخصاً روایت کنند، لطیفه بگویند یا به هجو و نقد بپردازند. قابل تحسین است که طی این سالها ، استندآپ کمدیها و رئالیتیشوهایی مانند خندوانه و جوکر و حتی فضای مجازی و... در حال تبدیل کردن زنان از «واسطه طنز» به «تولیدگر طنز» هستند. و این تولیدگری با استفاده از ابزار گوناگونی شکل میگیرد که در ابتدای این مطلب به آن اشاره شد. آنها از کنایه، لطیفه، هجو و هزل بهره میگیرند و با ظرافت، موقعیتی کمدی شکل میدهند؛ گاهی با زبان دیالوگ و گاهی با زبان بدن.
اینکه میتوان کمدی را از جنسیت مبرا ساخت به این سبب است که ابزار ایجاد آن دارای هویت مردانه/زنانه نیست. "ناهید مسلمی" در میانه یک بحث جدی بلند میشود و "یو یو!" میگوید و یا هومن برقنورد در موقعیتی مشابه ناگهان شروع به تمرین بیان با صدای بلند میکند.
اقدامی که هیچ مناسبتی با موقعیت ندارد اما از آنجایی که قرارداد رایجی را بر هم میزند، منجر به خنده میشود.
آن چیزی که طنزی را بر طنز دیگر پیروز میکند، جدا از ذائقههای متفاوت، مهارت در به کارگیری ابزار طنز است و این مهارت چه توسط یک مرد به کار گرفته شود چه یک زن، موقعیت طنز را ایجاد میکند.
قابل ذکر است که فرهنگ و عادات ما، همانطور که بر اثر تکرار ایجاد میشوند، بر اثر تکرار نیز رشد و توسعه مییابند و گاهی متحول میشوند. این بسیار ستایشبرانگیز است که رسانهها و ابزار سرگرمیای که مخاطبان زیادی دارند، طی دهه اخیر، بسیار مؤثر عمل کردهاند و تواناییهای اقشار مختلف را، به اعضای جامعه گوشزد کرده و به عادیسازی آنها کمک شایانی کردهاند.
ارسال نظر