بازیگر مشهور سینما برای زنده ماندن می‌جنگد!

ریوز در گفت‌وگو با وب‌سایت «ایندی‌وایر» می‌گوید: «من در نوشتن فیلمنامه «سیبری» کمک‌هایی کردم پس از جهاتی فیلم را دوست دارم و همین کمک‌ها دلیلی برای پذیرفتن نقش تهیه‌کنندگی من شد. فیلمنامه از لحاظ خلاقیت چالش‌هایی پیش پایم گذاشت چون ژانرها با هم ترکیب شده بودند؛ فیلمی تریلر، رمانس و کمدی. نه آنکه کمدی تمام‌عیاری باشد اما شوخ‌طبعی‌هایی در آن است. در نتیجه به پیچیدگی ژانری و جاه‌طلبی در آن علاقه‌مند شدم.»

متیو راس، کارگردان امریکایی، این فیلم را پس از «فرانک و لولا» که در جشنواره «ساندنس ٢٠١٦» با استقبال روبه‌رو شد، ساخت. در «سیبری» ریوز نقش تاجر امریکایی الماس، لوکاس هیل را بازی می‌کند که راهی روسیه است تا الماس‌های آبی نایابی را بفروشد اما شریک تجاری‌اش را گم می‌کند. در همین حین «هیل» دلباخته دختر کافه‌داری اهل سیبری به نام کیتی می‌شود. این دو با مقاومت خانواده دختر برای ادامه رابطه‌شان و همچنین ماجراهای خطرناکی که شریک «هیل» پیش پای‌شان می‌گذارد، دست و پنجه نرم می‌کنند. اما عشق هیل روز به روز شدت می‌گیرد و در همین اوضاع و احوال است که دنیا روی سر «هیل» خراب و زندگی‌اش از روال معمول خارج می‌شود.

این خط داستانی جالب تصمیم‌گیری ریوز در کمک به پیشبرد فیلمنامه را به خوبی توضیح می‌دهد. ریوز تهیه‌کنندگی را با «جرم هنری» (٢٠١٠) آغاز کرد و از آن پس در پروژه‌های مختلف پذیرای انجام این وظیفه شد. مستند «پهلو به پهلو» (٢٠١٢) نیز با تهیه‌کنندگی او ساخته شد؛ این مستند ٩٨ دقیقه‌ای شامل گفت‌وگوهایی با فیلمسازان کهنه‌کار است و موضوع آن تفاوت‌های فیلمبرداری مرسوم با سینمای دیجیتال را در‌بر‌می‌گیرد. ریوز تهیه‌کنندگی حداقل پنج پروژه از جمله «Replicas» را برعهده داشته که در آن به ایفای نقش هم پرداخته است و نیز تهیه‌کنندگی مستندی درباره گروه آلترناتیو راک «Dogstar» که هر دو به زودی نمایش داده می‌شوند.

از نظر ریوز تلاش‌هایش در بازیگری و تهیه‌کنندگی در یک راستا قرار گرفته‌اند. او می‌گوید: «این تلاش‌ها از هم مجزا نیستند بلکه با هم مرتبطند. شبیه به این است که بازیگران زن و مرد در خانه‌ای در حال ایفای نقش باشند و تهیه‌کننده در حال ساختن همین خانه یا لوکیشن یا صحنه یا جهان‌. در دهه گذشته سعی داشته‌ام خانه‌های زیبایی بسازم.»

ریوز رویکردی کمال‌گرایانه را به صحنه فیلمبرداری اضافه می‌کند. طبق گفته‌های متیو راس، این بازیگر Actor و تهیه‌کننده حتی جورابی را که شخصیتش باید پا کند، تعیین می‌کند. راس می‌گوید: «کمال‌گرایی‌ای که کیانو با خودش به صحنه می‌آورد، مسری است. می‌خواستم این ویژگی او در سرتاسر فیلم منعکس شود. علاوه بر بازی در فیلم، همکاری او به عنوان تهیه‌کننده نیز عالی است. شخصیت او به گونه‌ای است که باید اطمینان حاصل کند هرچه از دستش برمی‌آید برای کارگردان انجام می‌دهد و همین کمک‌هایش را ثابت کرده است.»

اگرچه لوکاس هیل دلباخته کیتی می‌شود اما او مردی متاهل است و چند باری با همسرش (با بازی مولی رینگوالد) تلفنی صحبت می‌کند. با این صحنه‌ها است که مخاطب از هم گسیختگی رابطه این زوج را می‌بیند. راس درباره رینگوالد می‌گوید: «مولی بازیگر مناسب این نقش است. ما با تماشای فیلم‌هایی که این بازیگران در آنها حضور داشته‌اند، بزرگ شده‌ایم و حالا همبازی شدن آنها در این فیلم بسیار لذتبخش است.»

فیلم «سیبری» با آثاری که ریوز در سال‌های اخیر در آنها حضور داشته، همخوانی دارد مانند سه‌گانه «جان ویک» اما راس تحت‌تاثیر چهره‌های فیلم‌های کلاسیک مثل رابرت آلتمن، این تریلر رمانتیک را جلوی دوربین برده است. راس درباره منشا الهامی که برای ساخت این فیلم گرفته، می‌گوید: «تارکوفسکی پاسخ واضح‌تری برای منشا الهام ساخت این فیلم است. فکر می‌کنم تعداد درون‌مایه‌هایی که او در فیلم‌هایش به آنها پرداخته به اندازه درونمایه‌های این فیلم باشد. همچنین اگر طی تمرین، بازیگران به تماشای فیلم‌های تارکوفسکی می‌نشستند و آن را جزو فعالیت‌شان در فیلم می‌دانستند، می‌پذیرفتم. تحت تاثیر آلتمن هم بوده‌ام مخصوصا صحنه‌های خارجی فیلم. «مک‌کابه و خانم میلر» فیلمی است که من، فیلمبردار و طراح صحنه‌ بارها آن را دیده‌ایم.»

اما راس فارغ از تاثیراتی که از سینمای کلاسیک گرفته به زمانی که خبرنگار سینما Cinema بود هم اشاره می‌کند و می‌گوید: «من کارم را با خبرنگاری شروع کردم و با گفت‌وگو کردن با فیلمسازهای دیگر، فیلمساز بودن را یاد گرفتم. قرار دادن فیلم‌ها و فیلمسازان دیگر به عنوان منبع الهام کارهایم، اساس کاری است که انجام می‌دهم.»

راس تجربه‌های شگرفی در خبرنگاری فیلم و سینما دارد اما علاوه بر «سیبری» فقط ساخت یک فیلم بلند دیگر را در کارنامه خود ثبت کرده- «فرانک و لولا»- که نویسندگی آن نیز بر عهده خودش بوده است. اما کیانو ریوز که حرفه‌اش را با کهنه‌کارهای سینما از گاس ون سنت تا فرانسیس فورد کاپولا آغاز کرده حالا سراغ کارگردانان کم‌تجربه‌تری مانند چاد استاهلسکی و دیوید لیچ کارگردانان «جان ویک» و آنا لیلی امیرپور برای بازی در «گروه بد» رفته است. ریوز می‌گوید: «اغلب وقتی با کارگردانان فیلم اولی کار می‌کنی، خودشان فیلمنامه را نوشته‌اند و ارتباط‌ گرفتن با این نوع شور و هیجان و دیدگاه خارق‌العاده است. با زنان کارگردان بسیاری کار کرده‌ام که عالی بوده‌اند. وقتی مشغول کار می‌شویم، پیشینه‌مان را هم ارایه می‌کنیم یعنی کی هستیم و از کجا به اینجا رسیده‌ایم اما وقتی نخستین تجربه کارگردان باشد فقط موضوع بحث‌ها نوع داستان‌سرایی و تصویر می‌شود و فکر می‌کنم این چیزی است که برای همه مهم است.»

اما ریوز به محتوای جدید اهمیتی نمی‌دهد و مشتاق است درگیر همان فرمولی شود که جواب داده است؛ به عبارت دیگر آماده حضور در «جان ویک ٣: پارابلوم» شود. او از فاش کردن خط داستان امتناع می‌کند اما گفته بود فیلمبرداری این فیلم اوقات خوشی را برای او رقم زده است: «عاشق این شخصیتم. عاشق جهان او هستم. این جهان را مفصل‌تر خواهیم کرد پس کسانی که این مجموعه را دوست داشته‌اند از پی بردن به این چیزهای جدید خوشحال خواهند شد. فیلم اکشن دشوار است اما جزییات داستان آنقدر متنوع است که دیدن فیلم خوشایند خواهد بود. باید بگویم جان ویک برای زنده ماندن می‌جنگد.»