موانع جهانگیری برای حضور در انتخابات 1400
رکنا: آفتاب یزد پیش از این در گزارشی پیشنهاد کرده بود که جهانگیری برای پاسخ به منتقدان در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ حضور پیدا کند، حالا هم که زمزمههای حضور وی شنیده میشود، این روزنامه، این موضوع را با علی صوفی، فعال سیاسی اصلاحطلب به بحث گذاشته است.
به قول علی صوفی قرار نیست کلاب هاوس برای ما رئیس جمهور تعیین کند ولی تاثیرگذاری کلاب هاوس و مباحث آن را نمیتوان نادیده انگاشت. برخی شایعهها بعد حضور جهانگیری در یک گفت و شنود صریح و بیپرده به واقعیت بیشتر از هر زمان دیگر نزدیک شد حالا برخی به صراحت از کاندیداتوری اسحاق جهانگیری میگویند اما علی صوفی معتقد است جهانگیری به سوالات بیشماری باید پاسخ دهد ضمن آن که نباید انتظار داشته باشد به همان اعتبار همیشگی روی او حساب بازکنند. واقعیت آن است که حضور هشت سالهی او در کنار تیم حسن روحانی بدون تاوان نیست.
به گزارش رکنا و به نقل از آفتاب یزد، اندک اندک از چهرههای مورد حمایت اصلاح طلبان پردهبرداری میشود؛ در جلسه شورای مرکزی حزب اتحادملت سید مصطفی تاجزاده ، سید محمد صدر ، شهیندخت مولاوردی ، محمد جواد ظریف و اسحاق جهانگیری به عنوان گزینههای نهایی به جبهه اصلاحات معرفی شدند. همچنین حزب کارگزاران سازندگی ایران هم محسن هاشمی، اسحاق جهانگیری و محمد جواد ظریف را به عنوان گزینههای خود معرفی کرده است.
حزب ندای ایرانیان علاوه بر ظریف به عنوان یک گزینهی ملی، صادق خرازی را نیز به عنوان نامزد حزبی معرفی کرده است. گفته میشود مصطفی تاجزاده ، ظریف و سید محمد صدر از گزینههای احزاب توسعه ملی و مجمع ایثارگران اصلاحطلب هم هستند. عمده اعضای شاخص این دو تشکل را نیروهای سابق سازمان مجاهدین انقلاب تشکیل میدهند.
خبرهای دیگری نیز شنیده شده از جمله این که محمود صادقی ، مصطفی کواکبیان و مسعود پزشکیان هم از نامزدهایی هستند که به عنوان گزینههای اختصاصی از سوی برخی احزاب جبهه اصلاحات معرفی شدهاند و نیز این که حزب اعتمادملی ظاهرا افشانی، شهردار سابق تهران، را به عنوان گزینه حزبی پیشنهاد خواهد کرد و ظریف و جهانگیری هم از گزینههای مورد حمایت این حزب هستند.
اینها شنیدهها است و شاید بسیاری از این نامها هرگز در انتخابات ریاست جمهوری پیش رو که نامنویسی آن از ۲۱ اردیبهشت رسماً آغاز خواهد شد، ثبت نام نیز نکنند اما یک چهره و یک نام در بیشترِ احزاب و گروهها دیده میشود؛ اسحاق جهانگیری معاون اول حسن روحانی و یکی از معدود چهرههایی که پر و پیمانترین رزومه را به لحاظ عملکردی دارد.
پیشتر گفته و نوشته بودیم در هجوم منتقدان به دولت روحانی ؛ فقط اسحاق جهانگیری است که به لحاظ احاطه بر کارها و اطلاعات دقیقی که دارد خواهد توانست بر جوسازی ها، دروغپردازیها و شایعهسازیها غلبه پیدا کند کسی که خودش از نزدیک بسیاری از مسائل را دیده و گاه در بطن بسیاری از رویدادها قرار داشته است. حضور جهانگیری در کلاب هاوس این زمزمه را جدیتر کرد تا جایی که با تکیه بر پاسخ جهانگیری به پرسشها برخی با اطمینان میگویند که وی در انتخابات 1400 حضور پیدا خواهد کرد.
در کلاب هاوس با حضور جهانگیری چه گذشت؟
جهانگیری در اتاق سایت «انتخاب» در «کلاب هاوس» پاسخگوی سوالات بود، گلچینی از مباحث مطرح شده حکایت از آن دارد که معاون اول حسن روحانی با حضور احتمالی در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰، سد راه بسیاری از جوسازها و دروغ پردازان خواهد بود سلامت وی و استیلای وی کمک بزرگی است تا اصلاحطلبان یک نمایندهی تام و تمام در انتخابات داشته باشند. جهانگیری در اظهارات خود در کلاب هاوس گفت:
* راجع به عیسی شریفی و مسائل دیگر شهرداری گزارشی داده نشده.
* یک گزارشی، بازرس ویژه رئیس جمهور در مورد شهرداری دوره قبل تهیه کرده بود؛ من این گزارش را یک سال پیش فرستادم.
* آذری جهرمی هزینه داده اما عقب نشینی نکرده، اینجور مدیران برای کشور خیلی خوب است؛ برایش پرونده ساخته اند.
* مردم وقتی میبییند و متوجه میشوند که این راه، راه مبارزه با فساد نیست؛ باید همه چیز صادقانه باشد.
* من در دولت ماندم که دیگر بابک زنجانی درست نشود؛ یک میلیارد دلار به این آدم پول داده شده؛ آن هم بدون مصوبه شورای امنیت ملی، پول را واریز کردند به بانک زنجانی.
* به بانک زنجانی نفت میدادند، اما او پولش را پس نمیداد، با این حال بازهم به او نفت میدادند.
* اینکه دائم یک سری شعار بدهیم و صداوسیما هم دائم پخش کند، فایدهای ندارد.
* من در دور دوم، در تغییر هیچ معاون وزیری نقش نداشتم، تماماً در دفتر رئیس جمهوری تصمیمگیری میشود، من فقط بعد از اینکه حکم داده شود، خبر دار میشوم.
* مطلبی که راجع به منشی گفتم، اولین نفری که از من سوال کرد، آقای رئیس جمهور بود؛ به آقای روحانی گفتم من از یک موضوعی ناراحتم؛ رفتم در جلسه میبینم فردی به نام وزیر صنعت معرفی شده، در حالیکه خبر نداشتم اما صنعتگران از من توقع داشتند و میگفتند یک کسی که تحصیلاتش الهیات است، باید وزیر شود؟ من هم در پاسخ، آن حرفها را زدم.
* یک عده اصرار دارند که بگویند آن ۲۴ میلیون اشتباه کردند که رای دادند.
* خدا را خوش نمیآید که شرایط کشور را به جایی برسانید که یک فردی با چند هزار رای، نماینده مجلس شود.
* دین خودم را به مردم ایران فراموش نکردم؛ من سعی و تلاش خودم را کردم؛ من در بخش امنیتی مثلا هیچ وظیفهای بر دوشم نبود.
* در بحث بنزین، من در سال ۹۸، در جلسه سران سه قوه، پیشنهاد دیگری راجع به بنزین داشتم، پیشنهاد داشتم که بنزین به جای اینکه به خودرو دهیم...برخورد بدی با من شد...قهر کردم...گفتم دیگر نمیآیم و دیگر ادامه نمیدهم.
* در بحث اقلیتهای قومی و مذهبی، من قبول دارم آنطور که شایسته بود، نتوانستیم از این عزیزان استفاده کنیم در دولت، البته تابوشکنیهایی شد، مثلا فرماندار یا سفیر اهل سنت داریم؛ ولی بیشتر از اینها باید انجام میشد.
* ما در درون حاکمیت باید سعی کنیم به تفاهم برسیم، گاهی اوقات حرفهایی که زده میشود، تیترهایی که زده میشود، تجمعاتی که ترتیب داده میشود، خلاف اخلاق است.
* دولت در بحث رسانه خیلی خیلی دستش بسته است و اشکالش جدی است.
* در دی ۹۶، مشهد بودم، آنجا این جملهی مهم را اعلام کردیم، آقایانی که این تظاهرات را راه انداختید، دودش به چشم شما هم خواهد رفت؛ آن تظاهراتی که راه انداخته شد، توسط ترامپ مورد استفاده قرار گرفت...
بین جهانگیری ۹۲ و جهانگیری ۹۶ تفاوت قائل شوید
علی صوفی فعال سیاسی اصلاحطلب میگوید: بنده با آقای جهانگیری از ۹۶ به بعد چند تماس مستقیم داشتم. در دوره اول ضرورتی برای تماس نمیدیدم. آقای حهانگیری به عنوان یک اصلاحطلب در مسند معاونت اولی رئیس جمهوری بسیار خوب کارها را انجام میداد و اصلاحطلبان هم گروههایی را درست کرده بودند که با ایشان در تماس بودند و آثار آن را میشد در کشور دید. بنابراین در آن دوره هیچ ضرورتی نمیدیدم ضمن اینکه نیاز هم نداشتم بنابراین هیچ تماسی با ایشان نداشتم. در دوره دوم اوضاع بسیار نابسامان بود و آقای روحانی را عهدشکن دیدم و کاملا چرخش آقای روحانی بر همه ثابت شد و از حالت شبهه خارج شد و مسلم شد آقای روحانی قصد ندارد به پیمانش وفادار باشد و به رای دهندگانش متکی باشد بلکه دقیقا به عکس به سمت مخالفین میچرخد با توجیهاتی که آن زمان مطرح میشد و نیز این که او نیازی به رای مردم هم ندارد و همین طور نیازی به اصلاحطلبان ندارد.
وی افزود: چینشی هم که در کابینه داشت همه نشان میدهد که آقای روحانی دیگر آن آقای روحانی نیست و این آقای روحانی بسیار خطرناک است و اوضاع خیلی بد خواهد شد و مردم هم این را احساس کردند. به همین دلیل کاملا پیشبینی میشد که اگر روحانی برای جلب اعتماد مردم کاری نکند یاس مردم تبدیل به نفرت شود و نفرت هم تبدیل به خشم خواهد شد و خشم هم شعلهای ایجاد خواهد کرد و مردم به خیابانها خواهند آمد. اینجا بود که احساس کردم باید به آقای جهانگیری مراجعه کنم با ایشان ملاقات کردم و همه این مسائل را به آقای جهانگیری گفتم.
جهانگیری خودش اولین قربانی عهدشکنی روحانی بود!
صوفی با اشاره به تغییر رویکردها و عهدشکنیهای عامدانهی حسن روحانی تاکید میکند: دیدم آقای جهانگیری هم خودش قربانی رویکرد جدید آقای روحانی است به هر حال ایشان هم درد دلهایی داشتند که مطرح کردند ولی ما آقای جهانگیری را یک تکیه گاه برای اصلاحطلبان میدانستیم به ویژه با مواضع بسیار شفاف و روشن و دفاع قاطعی که ایشان از اصلاحطلبی در جریان مناظرات داشت خوب درخشیده بود و خوب اعتماد مردم را توانسته بود جلب کند و حتی این احساس برای آقای روحانی پیش آمده بود که اصلاحطلبان میخواهند آقای روحانی را دور بزنند و آقای جهانگیری رئیس جمهور خواهد شد.
اما آقای جهانگیری به عهدش وفادار ماند و به نفع آقای روحانی کنار کشید بنابراین آقای روحانی هم در دور اول تکیه گاه اصلاحطلبان بود و گروه اصلاحطلبان مشکلاتشان را با ایشان در میان میگذاشتند اما در دور دوم آنها میخواستند تمام اختیارات را از آقای جهانگیری بگیرند و در دفتر ریاست جمهوری متمرکز کنند و این کار را کردند و آقای جهانگیری دیگر نتوانست نقشی را که در دور اول داشت ایفا کند البته دود این کار به چشم خود دولت رفت.
وی ادامه میدهد: بعدها هم با آقای جهانگیری ارتباط داشتم. در سال ۹۹ هم با ایشان تماس داشتم و پای درد دلهایشان بودم و میدانستم که آقای جهانگیری در چه وضعیتی است و آقای جهانگیری ترجیحش این بود که یک سری کارها را میتواند انجام دهد. افت وخیز داشت. مثلا گاهی به نظر میرسید آقای جهانگیری در عزل و نصب استانداران نقش دارد ولی عملا وقتی وارد میشدیم میدیدیم نقش را دیگران دارند و اراده ایشان در اینجا نقشی ندارد.
دودِ کنار گذاشتن جهانگیری به چشم مردم و حسن روحانی رفت
صوفی تاکید دارد که جهانگیری شاید خود را قربانی کرد ولی واضح بود که جهانگیری دور دوم دولت روحانی با جهانگیری دور اول متفاوت است اینجا فقط یک نقش تشریفاتی دارد ولی در آنجا نقش اجرایی داشت و تصمیم گیر و تاثیرگذار بود بهبود شاخصهای تاثیرگذاری روحانی در دور اول بخش عمدهاش متوجه آقای جهانگیری بود و به عکس فروکش کردن شاخصها و افت کردن شاخصهای عملکردی دولت روحانی در دور دوم میتواند ناشی از کنار گذاشتن جهانگیری باشد.
در هر صورت آقای جهانگیری هم چنان اصلاحطلب باقی مانده و حضورش در این دولت خدشهای به اصلاحطلبی ایشان وارد نمیکند ایشان هم چنان میتواند مورد اعتماد اصلاحطلبان باشد البته اصلاحطلبان آرمانهایی دارند و در عمل باید اهل تعامل باشند و در ساختار حقوقی و حقیقی نظام به گونهای عمل کنند که به اهداف اصلاحطلبان برسند و مهمتر از همه مردم را نسبت به نظام خوش بین کنند و مردم را از این وضعیتی که دارند خارج کنند.
جایگاه و پایگاه اجتماعی جهانگیری قطعاً آسیب دیده
صوفی در ادامه با اشاره به شرایط و سوء مدیریتهای دولت روحانی، تنگناها و سختیهایی که بر زندگی مردم و روی شانههای مردم سنگینی میکند میافزاید: آقای جهانگیری آسیب دیده و بسیاری از مردم تفکیکی بین دولت روحانی و آقای جهانگیری قائل نمیشوند و این مانع بزرگی برای ایشان است. از نظر بنده ایشان مشخصات و ویژگیهای لازم از نظر تجربی از نظر اطلاعات و اشراف به اوضاع سابقه کاری ایشان شاید بهترین گزینه برای اداره کشور باشند معتقدم رتبه آقای جهانگیری نسبت به دیگران بالاتر است اما الان مشکل اساسی و تغییراتی که در متغیرهای اصلی انتخابات به وجود آمد تغییرات تعیین کنندهای است نسبت به ۹۲ تا ۹۶. یعنی از ۹۲ تا ۹۶ تصمیم گیر و تعیینکننده و تاثیرگذار بر سرنوشت انتخابات نخبگان سیاسی بودند ودر ۹۲ مجمع مشورتی آقای خاتمی بود در ۹۴و ۹۶ شورای عالی سیاستگذاری بود ولی الان دیگر این نقش را جبهه اصلاحات ندارد.
وی افزود: قبلا مردم یک متغیر قابل کنترل بودند شورای نگهبان یک متغیر غیر قابل کنترل بود الان شورای نگهبان همان متغیر غیر قابل کنترل است و مردم هم متغیر غیرقابل کنترلاند یعنی اصلاحطلبان تصمیمی که میگیرند متکی بر متغیرهای قابل کنترل که آنها را در شرایط تصمیمگیری قرار دهد یا در شرایط اطمینان به اهدافشان نزدیک کند نیستند و تصمیماتشان نزدیک به ریسک است یعنی میتوانند کاندیدا معرفی کنند و از شخصیتی مثل آقای جهانگیری دفاع کنند ولی آسیبی که آقای جهانگیری دیده این آسیب را در این بازه زمانی نمیتوان برطرف کرد و این مانع بزرگی است بنابراین اصلاحطلبان نمیتوانند بدون در نظر گرفتن واقعیات علمی و بدون در نظر گرفتن وضعیت متغیرها و از دست رفتن متغیرهای قابل کنترل بخواهند تصمیمگیری کنند و امیدوار باشند به نتیجه رسند.
مسئلهی ابهام برانگیز تایید صلاحیتها است
صوفی با دست گذاشتن بر مسئلهی نظارت استصوابی میگوید: الان باید ببینیم وسیله ارتباطی آقای جهانگیری با مردم چه خواهد بود. آیا آن فاصله زمانی و با این شرایط کرونایی که الان داریم اگر آقای جهانگیری از فیلتر شورای نگهبان رد شود آیا در آن دوره تبلیغاتی اساسا توان این را خواهد داشت که حرف خود را صریح و رک به مردم بزند و صادقانه با مردم صحبت کند و مردم تحت تاثیر قرار گیرند که بعید است.
جهانگیری امیدوارانه در انتخابات شرکت کند
این فعال سیاسی اصلاحطلب در پایان خاطرنشان میکند: فکر میکنم آقای جهانگیری اگر خودش برای ورود به انتخابات امیدوار نبود به این معنا که ثبت نام کند و مورد تایید شورای نگهبان قرار گیرد وارد عرصه انتخابات نمیشد. فکر میکنم ایشان میتواند وارد عرصه رقابت انتخاباتی به عنوان یک کاندیدای تایید صلاحیت شده شود. آخرین قیمت های بازار ایران را اینجا کلیک کنید.
ارسال نظر