ماجرای 8 میلیارد تومانی که سیداحمد خمینی فورا تحویل داد چه بود؟

به گزارش رکنا، برنامه تلویزیونی «بنیانگذار» با حضور آیت‌الله سیدمحمد سجادی در زمینه‌های مختلف با محوریت رهبری انقلاب اسلامی پخش شد.

یک جایی از شما می خواندم درباره نقطه نظرهای استثنائی امام (ره) در دوران مبارزه؛ مثلاً حساسیت و پافشاری که روی قضیه فلسطین داشتند، یا نظری که درباره منافقین داشتند؛ مجاهدین پیش امام (ره) صحبت می کردند و امام (ره) خیلی خوب خط و ربط آنها را تشخیص می دادند و حتی از شما خواندم خیلی از علما اینها را تائید می کردند.

بله. آنها نامه نوشته بودند که «انهم فتیه آمنوا بربهم...» و تقاضا کرده بودند از امام که اینها را بپذیرند، ولی امام (ره) واقعاً غیر آن جهاتی که بیان کردم «ینظر بنورالله» بود. با نور خدا حرکت می کرد و در این جور موارد خدا نوری به ایشان عطا می کرد. یک نفر از اینها نزد امام (ره) آمد و نهج البلاغه خواند و وقتی نهج البلاغه خواند من شک کردم و بعد فهمیدم باطن اینها این چیزها نیست و بعداً خودشان هم اعلام کردند.

یا مطلب دیگری گفته بودید سر آن هواپیمایی که ربوده بودند ...

بله. به بغداد آمدند و هر چه کردند که امام حرفی یا اقدامی کنند، نکردند.

چه مثال‌هایی می توانید بیان کنید برای عبور از بحران‌ها و پیچ‌های تاریخی، چه در دوران حضرت امام (ره) و چه در دوران رهبر معظم انقلاب؟

در دوران حضرت امام (ره) که همه بحران بود. یعنی ما یکی دو بحران نداشتیم، همین طور بحران بنی صدر، بحران کردستان، بحران سیستان و هر چه جمع می کردید، بحران دیگری خلق می شد. بحران نهضت آزادی، جبهه ملی، شهادت آیت‌الله بهشتی و همراهان ایشان در یکجا، اینها شوخی نیست. امام (ره) با آن توانی که داشتند ... خدا هم یاری می کرد. نصرت خدا را در این نهضت در گوشه به گوشه می بینید. جبهه را الان گاهی نشان می دهد ببینید که با چه شرایطی رزمندگان در این جبهه می جنگیدند. آن وقت یاری خداوند را در می فهمید. ما که اینجا نشسته ایم... الان هم مدافعان حرم و این بندگان صالح خداوند که شهید سلیمانی فرمانده آنان بود، چه کار کردند؟ والا نه مدافع حرم که مدافع حریم و ناموس کشور و همه مردم هستند. انجا به نام مدافع حرم می گویند در واقع مدافع همه چیز ایران و منطقه هستند.

یکی از بحران‌هایی که زمان حضرت امام (ره) داشتیم بحث قائم مقامی رهبری بود که اتفاق افتاد.

بله، آنهم به آن شکل شد.

امام (ره) چطور این قضیه را مدیریت کردند؟

برای امام (ره) اسلام و مردم خیلی مهم بود. حکومت جمهوری اسلامی و نظام را دوست داشتند بماند. در آن جریان احساس کردند اگر این قصه حل نشود انحراف بزرگی در اصل جمهوری اسلامی پیش می‌آید. بخاطر همان گروه مهدی‌هاشمی امام (ره) احساس خطر کردند، چند بار اعلام خطر کردند و بعد دیدند اتفاقی نمی‌افتد و مجبور شدند علی رغم میل نفسی و دلی خودشان، این کار را انجام دهند و آن چیزی را که دوست دارند فدای اسلام شود و این کار را کردند.

برای شماها که به امام (ره) نزدیک بودید این مسئله شوک‌آور نبود؟

بله. برای همه شوک آور بود، حتی برای سپاه و نیروهای نظامی تعجب‌آور بود، اما امام (ره) این کار را کردند.

شما هم با آقای منتظری برای صحبت می رفتید؟

نه. کسانی می رفتند و می آمدند.

اول به نوعی توصیه کردند اصلاح کنند و اصلاح نشد.

بله. تقاضایی داشتند و ایشان هم گوش نکردند و امام (ره) مجبور شدند این کار را کنند.

درباره قاطعیت صحبت کردید، چه نمونه‌هایی می توان درباره قاطعیت مقام معظم رهبری زد که جا پای امام (ره) گذاشتند؟

ایشان هم در مسائلی که بحران‌آفرین است، مانند قضیه سال گذشته که ریختند و شهرها را بهم زدند.

برای بنزین

بله. کل کشور به آتش کشیده می‌شد، کل امنیت کشور از بین می رفت اگر رهبری وارد نمی‌شدند، به بهانه بنزین کل کشور را به هم می‌ریختند و بعد ناامنی می‌شد و بنابراین امنیت کشور شوخی ندارد.ایشان هم با جدیت و صلابت به عهده گرفت و گفت من با نظریه سران قوا موافق هستم و قائله را جمع کردند. معلوم بود فتنه می شود. پیدا بود یک چیز برنامه ریزی شده سراسری بود که از خارج و منافقین عمل می کردند. چقدر خارجی‌ها به به و چه چه گفتند و خوشحال شدند؛ این فتنه کمی نبود.

شما با حاج آقا مصطفی و حاج احمد آقا رابطه خیلی نزدیکی داشتید. رابطه امام (ره) با این دو بزرگوار چگونه تعریف می‌شد؟ چون همان زمان و الان هم می گفتند آقازاده‌ها در بیوت مراجع نقش ویژه ای دارند. امام (ره) در تصمیم سازی‌ها چطور برخورد می کرد؟

آنچیزی که در نجف ما دیدیم در سیره امام (ره)، این بود که واقعا علاقه داشت. امام (ره) هم به حاج آقا مصطفی و هم به حاج احمد آقا علاقه شدیدی داشت و واقعاً اینها هم با صداقت و باوفا نسبت به امام (ره) بودند، یعنی هیچ‌وقت ... به قول مقام معظم رهبری در چهلمین سالگرد حاج آقا مصطفی که خدمت ایشان رسیدیم، یکی از ویژگی‌های حاج آقا مصطفی این بود که هیچ در ایشان آقازادگی نبود؛ از نظر برخورد، از نظر زندگی، از نظر حرف! برخی متفاوت زندگی می کنند، متفاوت حرف می زنند، در برخی جاها هست. ولی می‌فرمودند یکی از مشخصه‌های ایشان این بود که هیچ در ایشان آقازادگی نبود؛ در گفتار، در برخورد، تواضع بسیار بود. تواضع با مردم، با طلاب، با امام (ره) و... داشتند. اینها به امام (ره) عقیده داشتند. غیر علاقه پدر و پسری، واقعاً به پدر و راه او ایمان داشتند. لذا خالصانه خدمت می‌کردند.

چقدر احتمال می دادید امام (ره) جمع شما را ترک کند؟

سن ایشان بالا بود و سکته قلبی داشتند، بالاخره امر عادی است.

در مورد جانشینی ایشان چه فکری می کردید؟

این هم کار خدا بود. همه چیز این انقلاب واقعاً خدایی است. یکی همین مورد است. یک دعایی از امام زمان (ع) است که می فرماید خدایا موقعی که امور ما مشکل می شود، توی دری را باز می کنی که به ذهن هیچ کسی نمی رسد. اینها کار خدا است. در جبهه هم همین طور بوده است؛ خاطرات جبهه را نقل می کنند، می بینیم واقعاً راه‌ها بسته است و خداوند یکهو راهی را باز می کند. این هم یک کار خدایی بود که اتفاق آراء و مباحثات بود و نتیجه یک نتیجه 100 درصد لطف خدا بود تا شیرازه کشور و اتحاد مردم و ستون نظام به همین شکلی شود که شد.

نقش حاج احمد آقا در این موقعیت چه بود؟

ایشان هم نشان داد اولین کسی بود که با این امر بیعت کرد و پای این تا آخر ایستاد. سخنرانی‌ها و برخورد ایشان را ببینید. ایشان یک کلمه تخطی از آرمان امام (ره) و رهبری نکرد.

خاطرات زیادی با حاج احمد آقا (ره) دارید. برنامه‌ای با هم داشتیم و اشاره ای هم کردید حتی برخی به حاج احمد فشار می‌آوردند.

بله. این هم بود دیگر. ایشان خودشان می گفتند جلساتی می گذاشتند و گاهی 8-7 ساعت بود، ولی من در حسینیه درست بالعکس حرف می زدم. یعنی ایشان می‌گفت اگر من به عنوان فرزند امام (ره) کاری کنم، حرفی بزنم و حرکتی کنم، هم خلاف عقل و هم خلاف شرع است. فتنه می‌شود و در این صورت ایران افغانستان و عراق می‌شود.

باید پای این پرچم بایستیم. قرن‌ها علما زحمت کشیده‌اند. جهاد کرده‌اند و زندان‌ها رفته‌اند. برای چه ما یک کلمه ای بگوئیم که خدای ناکرده به این صدمه بخورد. ایشان گفتند من دو کار برای خدا کرده‌ام. یکی این بود مبلغی که نقد بود ...

8 میلیارد تومان.

همان شبانه ایشان به شورای مدیریت تحویل دادند.

به آیت‌الله مومن تحویل دادند.

بله. آقای مومن هم دست ایشان را بوسیدند. واقعاً یک کار تاریخی بود که کم هم بیان می‌شود. یکی از چیزهایی است که معمولاً آقازاده‌ها به این زودی پول را نمی‌دهند. مثلاً مصرفی برای آن تعریف می کنند، مثلاً مدرسه می‌سازند، حسینیه می‌سازند یا کاری می کنند. بقیه علما هم می گویند خب طوری نیست. ایشان این کار را نکرد و این صداقت و حقیقت طرف را می رساند. یکی هم حمایتی است که بنده خدا تا آنچه توان و قدرت و اعتبار داشت، پای قصه ولایت فقیه و آمال و آرزوی امام (ره) خرج کرد.

یک نکته دیگر هم این است که امام (ره) در تاریخ اسلام، حالا آینده‌ها شاید بیشتر به این پی ببرند که این نهضت روحانیت و حضرت امام(ره) و تاثیر آن در ایران و منطقه، واقعاً یک امر بسیار باشکوه و باعظمتی بود. حالا نظام هم برای ایشان حرمی مرتب کرده است، برخی روی این علامت سوال می گذارند. تعجب می‌کنیم. این امامی که تمام هستی، ثروت، عزت، مکنت شما... یک حرمی برای ایشان ساختند که جایگاهی هم برای حکومت است، می خواهند مراسم بگذارند، مراسم‌های مختلف بگذارند، رژه بگذارند، جایی برای کسانی شده که از خارج می‌آیند. این علم عزت اسلام و مسلمین است. نمی دانم چرا عده ای چشم دیدن ندارند. البته کور شود هر کسی نمی‌تواند ببیند، ولی برای این امام (ره) طلا و نقره مهم نبوده است.

در نجف کمر امام (ره) درد گرفته بود. زیرزمین‌های نجف نم دارد. حاج احمد آقا گفتند می خواهیم تخت بگذاریم آقا نمی گذارد. گفت تا امام (ره) درس می گویند تخته بخریم. یک تخته خریدیم و در سرداب زیر پتوی امام (ره) پهن کردیم. چنین زندگی داشته است و واقعاً اینچنین بود، نه اینکه می خواست به رخ من و تو بکشد.

شما ظاهرا نقش ویژه‌ای سر پسر حاج آقا مصطفی ایفا کردید.

یک چیزی را آیت‌الله خامنه‌ای می گویند به اسم نفوذ! من عقیده دارم نفوذ دو جور داریم؛ یک نفوذ از عناصری است که به طرف جاسوسان و شبکه‌های جاسوسی می آیند که آن یک مقوله جدا است. یک مقوله هم به نظر من مورد غفلت قرار گرفته است که نفوذ آدم‌هایی است که نه انقلاب را قبول دارند، نه امام (ره) را قبول داشتند و نه این نظام را قبول دارند؛ آوردن اینها در بدنه نظام نفوذ است.

کسی که حتی مومن انقلابی عادی باشد، نماز جمعه می‌رود. شما اگر بخواهید در آموزش و پرورش و در سپاه و غیره گزینش کنید، از او سوال می کنید این نماز جمعه می رود یا خیر؛ این دلیل است که می‌رود. این که علقه ای به اسلام است. اینها عرفی است. اما اگر یکباره یکی در بدنه راس نظام بیاید و در مناصبی باشد که تاثیرگذار است، این اصلاً نه امام را قبول دارد، نه جبهه را قبول دارد، نه رزمنده را قبول دارد و نه قبول داشته است. این نفوذ است و خیلی بد است.

امام (ره) در وصیت‌نامه‌شان می گویند یک وقت نامحرمان نظام را نگیرند. نامحرمان چه کسانی هستند؟ کسی که 20-10 سال بوده و یک نماز جمعه نرفته است، یک راهپیمایی نرفته است، من او را رئیس مجموعه مهمی از کشور قرار دهیم نفوذی است. این خطر بیشتر از این است که شبکه جاسوسی یکی را بیاورد؛ یعنی خودمان به خودمان صدمه می زنیم. وصیتنامه امام (ره) نکات قشنگی دارد و یکی همین است. یکی از چیزهایی که باید افرادی که کشورداری می‌کنند دقت کنند این است کسی که شما را اصلاً قبول ندارد، امام (ره) و انقلاب را قبول ندارد، نباید قدرت سیاسی بدهید. بعد هم ضررها را می‌بینید. اینها ضرر می‌زنند و قابل جبران هم نیست.

منبع: ایسنا

برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

وبگردی