با بررسی کالاهایی که افراد علاقه بیشتری به خریدشان دارند، ابعاد شخصیتی آنها را بهتر بشناسید
تحلیل شخصیت زن ها و مردها باتوجه به خریدهایشان !
رکنا: حتما افرادی را در اطرافتان دیدهاید که برای خرید و تأمین مایحتاج زندگیشان نمیتوانند بین کالاهایی که به آن نیاز دارند و کالاهایی که باید بخرند، تعادل برقرار کنند. آنها به خرید کالاهایی خاص علاقه بیشتری نشان میدهند و هزینه و انرژی بیشتری را صرف خرید آن میکنند.
به گزارش رکنا، اگر شما هم جزو افرادی هستید که هزینه و انرژی زیادی را صرف خرید کالا یا فعالیتی خاص میکنید یا یکی از اطرافیانتان اینگونه است، خواندن این مطلب را از دست ندهید.
طرفداران پوشاک، عطر، کفش و عینکهای گرانقیمت؛ هیجانی و نمایشی
افراد برونگرا، نمایشی و کسانی که بیشتر به دیدهشدن نیاز دارند، بیشتر به خرید پوشاک علاقه دارند. توجهطلبی افراطی، آرایش ظاهری برای جلب توجه بیشتر و همچنین بروز رفتارهای هیجانی و نمایشی از خصوصیات بارز این افراد است. افرادی که ویژگی شخصیتی نمایشی در آنها غالبتر است، تمایل زیادی به خرید پوشاک، عطر، کفش و عینک نشان میدهند. آنها افرادی هیجانی و برونگرایند که با خرید پوشاک و لباس شاد و راضی میشوند. اما افرادی که بدون نیاز و بدون اینکه نوع، جنس، رنگ و مدل کالا برایشان مهم باشد، دست به خریدهای افراطی کالاهای تجملی و گرانقیمت میزنند، تنها از این کار احساس رضایت و آرامش میکنند. درواقع، گران و لوکسبودن کالا از شکیل، زیبا و مناسببودن آن برایشان اهمیت بیشتری دارد.
ماشینبازها؛ خودنما و توجهطلب
یکی از دلایلی که این افراد بیشتر و گاهی تمام داراییشان را صرف خرید خودرو میکنند، تحرک آن است. برای مثال، اگر این افراد هزینه زیادی را صرف خرید مسکن کنند، این مسکن ثابت است و چندان به چشم نمیآید. عدهای هم معتقدند خانه مجلل فقط از بیرون دیده میشود و کسی صاحب آن را نمیبیند. اما خودرو متحرک است و صاحب آن هم همراه آن دیده میشود. درواقع، وقتی ثروت تبدیل به خودرو میشود به جای اینکه آدمها از کنار آن ثروت رد شوند، ثروت است که از جلوی چشم دیگران رد میشود و دارایی فرد تبدیل میشود به یک ویترین متحرک.
معمولا افرادی که شخصیتهای نمایشی دارند و به توجهطلبی دیگران نیاز دارند، این نمایشگری حس بسیار مطلوبی در آنها ایجاد میکند، به همین دلیل در خرید خودرو بیشتر از این الگو پیروی میکنند. برای بعضی افراد خرید و تعویض نوع، مدل و رنگ خودرو از پرداختن به سایر جنبههای رفاهی زندگی مهمتر است. افرادی که همه پولشان را صرف خرید خودرو میکنند، اعتمادبهنفس اجتماعی پایینی دارند؛ یعنی دوست دارند از نظر موقعیت اقتصادی و شأن و اعتبار اجتماعی، خود را بالاتر از آنچه که هستند، نشان دهند. این افراد برای رسیدن به جایگاه ایدهآلشان به جای اینکه با همت، جسارت، قابلیت و شجاعت سعی در رشد و پیشرفت داشته باشند، با ارتقای مدل خودرویی که سوار میشوند تلاش میکنند درجه و اعتبار اقتصادی و شأن اجتماعی بالاتری کسب و خود را به طبقات مرفه و دارای رتبه و مقام اجتماعی بالا منسوب کنند. آنها از خودرو بهعنوان ابزاری برای حرکت در مسیر شأن اجتماعی استفاده میکنند غافل از اینکه برای رشد و حرکت در این مسیر به ابزارهای مهمتر و جدیتر مانند تحصیلات، ارتباطات اجتماعی وسیعتر، لیاقتها و عرضههای اجرایی و... نیاز است.
اهل سفر و گشتوگذار جسور، سرزنده و برونگرا
معاشرت و تعامل با دیگران معمولا برای این افراد در اولویت قرار دارد، به همین دلیل سفررفتن در زندگی لذت ویژهای به آنها میدهد. ازاینرو تا پولی دستشان بیاید بلافاصله فکر رفتن به سفر و تفریح و خوشگذرانی به سرشان میزند.
آنها افرادی هستند سرزنده و فعال که تمایل خاصی به بودن در طبیعت دارند و از رفتن به جنگل، کوه و دریا انرژی میگیرند. افرادی هستند پرجنبوجوش، فعال و سرزنده که بیشتر زمان و انرژیشان را صرف طبیعتگردی میکنند. جسارت و شجاعت هم از ویژگیهای بارز آنهاست. این افراد هزینه، وقت و انرژی زیادی را صرف سفرکردن میکنند تا به نوعی حس اعتماد به نفس را در خود تقویت کنند. ماجراجویی و کنجکاوی هم از دیگر ویژگیهای افراد اهل سفر است.
گوشیبازها؛ کنجکاو و تنوعطلب
حتما افرادی را دیدهاید که چند ماه یکبار گوشی، تبلت، لپتاپ و رایانهشان را ارتقا میدهند و تا پولی دستشان میآید آن را صرف خرید گوشی و ارتقای مدل آن میکنند. افرادی که اصرار دارند همیشه از بالاترین سطح ممکن و موجود وسایل دیجیتالی استفاده کنند یا افرادی هستند که کنجکاویهای زیادی در این زمینه دارند یا برای نوعی رقابت اجتماعی دست به این کار میزنند. افرادی که در خرید و بهینهسازی گجتها زیادهروی میکنند بدون اینکه نیازهای حرفهایشان بطلبد، رگههایی از خودنمایی اجتماعی در شخصیتشان دیده میشود. این افراد به این طریق میخواهند اعلام کنند از نظر تکنولوژی در بالاترین سطح قرار دارند. این افراد معمولا از موقعیت اجتماعی و شغلی خود رضایت چندانی ندارند و با جامعهای که در آن زندگی میکنند خیلی موافق نیستند، بنابراین برای ایجاد امتیاز برتری و ارزش افزوده در خرید گجتها زیادهروی میکنند.
این افراد بیشتر از اینکه به تکنولوژی نیاز داشته باشند به جلب توجه و تأیید نیاز دارند. افرادی هستند که دوست دارند هرچند وقت یک بار گوشی همراهشان را عوض کنند و همواره بهروزترین و جدیدترین گوشی را داشته باشند. تنوعطلبی و بهروزبودن شاخصترین ویژگی شخصیتی این افراد است. آنها از ذات تکنولوژی و بهروزبودن لذت میبرند و نوطلبی، برونگرایی، انعطافپذیری و کنجکاوی از ویژگیهای شخصیتی این افراد است.
این افراد دوست دارند بدانند در دنیای تکنولوژی چه میگذرد و از آن بهینهترین و کارآمدترین استفاده را داشته باشند. اما جدا از این دسته، عدهای هم هستند که بهطور افراطی این کار را انجام میدهند. بیشتر از اینکه گوشی همراه، قابلیتها و کارایی آن برایشان اهمیت داشته باشد قصد دارند بهروزبودنشان را به نمایش بگذارند. این افراد سطحینگرند و معمولا زیربنای فکری قویای در سایر ابعاد زندگی ندارند.
کتاببازها؛ کمحرف، خجالتی و آرام
افرادی که به کتاب، کتابخوانی و خرید کتاب علاقه بیش از حد دارند و پول زیادی را صرف خریدن کتاب میکنند، معمولا از ارتباطات اجتماعی به اندازه مطالعه کتاب خشنود نمیشوند، ازاینرو به جای اینکه پولشان را صرف گردش و تفریح یا خریدن لباس، گوشی و مانند آن بکنند، آن را به خریدن کتاب اختصاص میدهند. تنهاییگزینی، درونگرایی و لذتبردن از تنهایی، مهمترین ویژگی آنهاست و چون مطالعه کتاب فعالیتی است که نیاز به خلوتگزینی، تعمق و رهایی از هیاهوی دنیای بیرون دارد، علاقه زیاد به مطالعه و کتاب دارند و حتی خرید کتاب یکی از فعالیتهایی است که از آن لذت زیادی میبرند و به آن علاقهمندند.
افراد خجالتی، آرام و کمحرف، دقیق و جزئینگر و درونگرا میل بیشتری به مطالعه کتاب و خرید آن دارند.
روانشناسی یک خرید عجیب
یادتان باشد اگر میخواهید برای شخصی هدیه بخرید، به دنبال هدایای عجیب و غریب نباشید، وگرنه به سوژه مطالعاتی روانشناسان تبدیل میشوید. درواقع، روانشناسان و پژوهشگران همیشه به دنبال سوژههای مختلفاند تا رفتار انسانها را بررسی کنند. در یکی از تحقیقات هم قصه یک مرد عاشق مورد توجهشان قرار گرفت. داستان از این قرار بود که روزی مردی تصمیم گرفت برای عزیزترین فرد زندگیاش هدیهای بخرد. این مرد به همه جا سر زد، تمام بازارها را زیر پا گذاشت و شب و روز در تلاش بود تا بتواند با یک هدیه غیرمنتظره همسرش را هیجانزده کند. سرانجام هدیه مورد نظرش را بالای یک درخت پیدا کرد. این هدیه چیزی نبود جز تخمهای پرنده بینوا! مرد قصه به این دلیل تخمهای سینهسرخ را پسندید چون کاملا همرنگ چشمهای همسر محبوبش بودند.
درباره پایان این قصه اطلاعات دقیقی در دسترس نیست. مثلا ما نمیدانیم آیا همسر این مرد از آن هدیه خوشش آمد یا همه تخمها را یک جا بر فرق سر همسرش شکاند تا دیگر فکرهای عجیب و غریب به سرش نزند. بههرحال موضوع مهم این است که روانشناسان این داستان را برای افراد مختلف تعریف کردند و از واکنش آنها به یک جمعبندی کلی رسیدند. نتایج این تحقیق نشان داد به نظر اغلب خانمها این کار خیلی رمانتیک بود، اما آقایان معتقد بودند کاری احمقانه بوده و در این مورد به پرنده مادر واقعا ظلم شده است! برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
مشتی اراجیف که ارزش خواندن وتفکر راندارد به جای این اراجیف مطالب علمی و مذهبی و....... ثابت شده را بیان کنید
مثل حشمت فردوس که در سریال ستایش برای خانم بزرگ(معشوقه اش)ترشی انبه هدیه گرفت!!!خخخخخخ