دنیای دوستی در بین زنان چگونه است؟

ارتباط دوستانه شما با یک فرد دیگر از جنس خودتان مطمئناً طولانی‌تر و حقیقی‌تر از هرگونه ارتباط شما با شخص دیگری است.

به گزارش رکنا ، «پاتریشیا گوتلیب شاپیرو» نویسنده کتاب در مورد پستی‌ و بلندی فواید دوستی‌های زنانه مطالعه و کاوش کرده است. او برای نوشتن کتاب خود با زنان زیادی مصاحبه و سه ماه در شهرهای مختلف امریکا مسافرت ‌کرد و در مورد جزییات دوستی‌های زنانه با آنها صحبت نمود.

به گفته وی زنانی که بین 45 تا 60 سال دارند اهمیت بسیار زیادی برای دوستی‌های زنانه خود قائل هستند به نحوی که این نوع دوستی‌ها برایشان مهم‌ترین و با ارزش‌ترین ارتباط محسوب می‌شود و آنها با جسارت و شهامت فراوان، دوستی‌های خود پابرجا هستند.

به‌عنوان مثال اگر از آنها سؤال شود که فرض کنید شما را در شرایطی قرار دهند که می‌بایست بین همسر و دوست تان یکی را انتخاب کنید شما چه می‌کنید؟ آنها به شما پاسخ خواهند داد: شوهرشان را هرچند که او خوب و مهربان است ترک کرده و دوست زن خود را به او ترجیح می‌دهند. زیرا فکر می‌کنند که نیازهای روحی و حسی آنها در ارتباط با دوستان کاملاً ارضا می‌شود، اما شاید راجع به همسرشان این‌گونه نباشد.

دیگری در جواب به این سؤال می‌گوید: هر کدام از دوستان من نشان‌دهنده قسمت‌های مختلفی از من هستند که احتیاج به تغذیه و پرورش دارد.

«شاپیرو» معتقد است: پیوندهای دوستی و ارتباطات نزدیک دوستانه نوعی سرمایه‌گذاری برای آینده محسوب می‌شود. ارتباط دوستانه شما با یک فرد دیگر از جنس خودتان مطمئناً طولانی‌تر و حقیقی‌تر از هرگونه ارتباط شما با شخص دیگری است. پس این ارتباط را برای خود حفظ کنید. زیرا این دوستان هستند که از شما حمایت می‌کنند و در تمام مراحل زندگی در کنار شما هستند.

چرا ارتباط دوستی که بین زنان برقرار می‌شود از اهمیت زیادی برخوردار است؟

فرقی نمی‌کند که زنان در چه سنینی باشند. آنها احتیاج دارند که با افراد دیگری که از نظر سنی و رفتاری با آنها همگون هستند، ارتباط برقرار کنند. به این ترتیب است که ما احساس می‌کنیم در حال رشد کردن هستیم و اینکه به‌طور کل خودمان را می‌شناسیم و درک می‌کنیم. یک دوست خوب و واقعی دوستی است که از نظر شما قابل قبول و حامی شما و فردی بی‌نظیر و بی‌مدعا باشد. او این حس را در شما تقویت می‌کند که شما را درک کرده‌اند و فهمیده‌اند.

درست است که اعضای خانواده شما کاملاً اخلاقیات شما را می‌دانند، اما در ارتباط با آنها شما یک نقش مشخص و همیشگی را ایفا می‌کنید و در راهی قدم برمی‌دارید که همیشه برداشته‌اید. یعنی یک الگوی خاصی را پیدا می‌کنید، اما زن ها می‌خواهند که بقیه بدانند آنها قابل اعتماد و اطمینان هستند آنها دوست دارند خودشان باشند و وجود دوست این اجازه را به زنان می‌دهد که آنها آن‌گونه که دوست دارند، رفتار کنند.

زن‌ها چه کار باید انجام دهند و چه قدم‌هایی را برای داشتن یک دوستی قوی و محکم باید بردارند؟

تشریفات بسیار مهم است. آنها به ما کمک می‌کنند چند لحظه صبر کنیم و نسبت به اتفاقی که افتاده عکس‌العمل نشان دهیم و آنها تأثیرگذارترین روش برای تحکیم دوستی‌ها است. به عنوان مثال سارا که متخصص ماساژ است یک سال خیلی سخت را تجربه کرد. همسرش و یکی از والدینش را از دست داد و دخترش مجبور بود او را به‌خاطر رفتن به دانشگاه ترک کند. در جشن تولد 50سالگی‌اش احساس کرد که باید کاری انجام دهد. بنابراین شش نفر از دوستان نزدیکش را برای روز تولدش دعوت کرد که تمامی آنها نیز از همکاران او بودند. زمانی که آنها به خانه او آمدند هر کدام برای او شعر خواندند. شاید این چیزی نباشد که هر کس بخواهد و دوست داشته باشد، اما برای سارا این تنها چیزی بود که او احتیاج داشت.

مهم است که زن‌ها نه تنها به دوست خود گوش می دهند و او را حمایت کنند، بلکه باید افکار و احساسات خود را نیز با آنان تقسیم کنند.

زمانی که شخصی به من اطمینان می‌کند و اعتماد دارد. این برای من حکم یک هدیه گرانبها است. همین‌که تنها بگوید: «من به تو اعتماد دارم.» یا اینکه فقط بگویند: «تو برای من اهمیت داری و مهم هستی» یا اینکه: «من برای رابطه دوستی‌مان خیلی ارزش قائل هستم.»

هنگامی که زن‌ها سعی می‌کنند در یک رابطه دوستی نزدیک باقی بمانند، با چه مشکلات و موانعی روبرو هستند؟

اینها ناشی از یکسری احساسات منفی است. مانند حسادت، عصبانیت و رقابت که واقعاً برای زن‌ها مشکل‌آفرین است. اگر زن‌ها بتوانند این احساسات منفی را بشناسند و هنگامی که این احساسات در آنها به‌وجود می‌آید بتوانند به روش صحیح آنها را تحت کنترل خود دربیاورند در واقع هیچ «پیوند دوستی»، گسسته نخواهدشد. یکی از زن‌ها می‌گفت: ارتباطات دوستی من خیلی با ارزش‌تر از این اختلافات و دلخوری‌های جزیی است، اما حقیقت این است که همین رنجش‌ها و ناراحتی‌های کوچک و جزیی نیز روی ارتباط دوستی شما تأثیر می‌گذارد. برای مثال دختری تحصیلات دانشگاهی بالایی نداشت و به همین دلیل به «دنیا» که از تحصیلات دانشگاهی برخوردار بود، حسادت می‌کرد. به همین دلیل در جمع دوستانشان او کمتر صحبت می‌کرد. نمی‌دانست که چه باید بگوید و در ارتباط با این زن احساس راحتی نمی‌کرد. بالاخره متوجه شد که چیزی را که او واقعاً می‌خواهد، این نیست که درجه تحصیلی دنیا را بگیرد، بلکه باید این درجه و رتبه را خودش داشته باشد. بنابراین او تمامی انرژی خود را متمرکز کرد که چگونه می‌تواند این کار را انجام دهد.

مشکل دیگری که اغلب در بین دختران جوان وجود دارد، زمانی است که پای یک جنس مذکر به زندگی آنها باز می‌شود. در این شرایط اغلب دخترهای جوان بسیار هیجان‌زده شده و به صورت موقت تا چند مدت دوستان دختر خود را کنار می‌گذارند. در این زمان آنها باید به دوست دختر خود توضیح بدهند که این برای آن معنا نیست که من برای تو اهمیت قایل نیستم یا اینکه دیگر دوستی‌مان برای من مهم نیست، اما این حق را به من بده که برای شناخت این فرد جدید باید وقت بیشتری را با او بگذرانم و آنها باید بدانند که رابطه دوستی آنها خیلی محکم‌تر و واقعی‌تر از ارتباط آنها با یک جنس مذکر تازه‌وارد است.

شخصی که تعداد دوستان نزدیکش خیلی کم و انگشت شمار هستند، چگونه می‌تواند رابطه دوستی خود را با دیگران توسعه بدهد؟

اولین چیزی را که او باید انجام دهد این است که ابتدا فکر کند چه کسانی را در اطراف خود می‌شناسد. ممکن است آن شخص کسی در کلاس ورزش یا در محل کار و یا شاید در همسایگی‌اش باشد. فقط کافی است که او بتواند سلام کند. بعضی از مردم دوست دارند که برای آغاز کردن یک ارتباط دوستی به طرف مقابل بگویند: من دوست دارم شما را بهتر بشناسم. پس بهتر است با هم بیرون برویم یا اینکه بگویند، من می‌خواهم با تو طرح دوستی بریزم آیا تو هم به داشتن چنین ارتباطی راغب هستی ؟ اما زنانی که نمی‌توانند چنین صراحتی داشته باشند و یا اینکه از گفتن این جملات خجالت می‌کشند بهتر است با رفتار و کردار خود به دیگران نشان دهند که آنها می‌خواهند ارتباط دوستی برقرار کنند. به عنوان مثال با تکان دادن سرشان به علامت سلام کردن به همسایه‌ها توجه کنند و روز بعد به او بگویند: چرا نمی‌آیید داخل تا با هم یک فنجان چای بخوریم؟ با این روش آنها می‌توانند مدتی را با هم بگذرانند. در کنار هم بنشینند و با یکدیگر صحبت کنند.

این به قرار ملاقات گذاشتن شبیه باشد؟

بله. همین‌طور است. چرا که ممکن است دو زن با یکدیگر قهوه بخورند و صحبت کنند و بعد متوجه شوند که آنها اصلاً به درد هم نمی‌خورند و برای داشتن یک ارتباط دوستی مناسب نیستند و شاید برعکس بعد از خوردن قهوه به این نتیجه برسند که 10 نقطه مشترک با یکدیگر دارند.

کمی راجع به ارتباط دخترها با مادرانشان صحبت کنید، آیا این ارتباط روی ارتباط آنها با دوستانشان تأثیر می‌گذارد؟

دقیقاً چیزی را که یک دختر از ارتباطات دوستانه مادرش یاد می‌گیرد، در ارتباط خودش نیز همان‌ را اجرا می‌کند. ارتباط زن با مادرش از اولین نوع تجربه یک ارتباط زنانه است وناخودآگاه او از روی این ارتباط برای ارتباطات آینده خود با دوستان دختر خود نیز الگوبرداری می‌کند.

عذرا در خانواده‌ای بزرگ شد که مادر او حتی یک دوست هم نداشت. چند سال می‌گذشت و او دوستی نداشت. زیرا که او ناخودآگاه الگوی رفتاری مادرش را انجام می‌داد. وقتی که او بزرگ‌تر شد فهمید که جای یک چیز در زندگی‌اش خالی است. بنابراین شروع کرد به پیدا کردن دوست و ارتباطات دوستانه و یک دوستی اکیپی یا گروهی برای خود تشکیل داد. او به علائق خود که عکاسی، گردشگری و پیاده‌روی بود، توجه کرد. رابطه‌های دوستی خود را گسترش داد. به این ترتیب دوستانش قادر بودند، به او قدرت بدهند و حامی او باشند چیزی که او واقعاً به آنها احتیاج داشت و سال‌ها از داشتن آنها برخوردار نبود.

او هوشیارانه تلاش کرده بود و احساس موفقیت می‌کرد.

بعضی از مردم آن‌قدر در تلاطم زندگی قرار می‌گیرند و با کار کردن خود را مشغول می‌کنند که هرگز نمی‌فهمند که هیچ دوستی ندارند. اما همیشه به یاد داشته باشیم که اگرچه خانواده‌های ما برای ارتباطات دوستانه ما زمینه‌هایی را به‌وجود می‌آورند و در پیدا کردن دوست و ایجاد ارتباط نقش مهمی دارند، اما در انتها چیزی که مهم است خود ما هستیم و همه چیز بستگی به ما دارد.آخرین قیمت های بازار ایران را اینجا کلیک کنید.

مهسا مقدمی