روایتی از دختر سرهنگ شهید حسن طاهری درباره یک عکس
مهسا طاهری گفت: من با پول های تو جیبی شکلات می خرم و هر پنجشنبه می برم سر مزار پدرم .
دختر ۹ ساله افزود: یک شب خواب بابا رو دیدم. گفتم مگر شهید نشدی. خندید. توی خواب با هم رفتیم پیش سردار سلیمانی .
سردار سلیمانی دو دسته گل به ما داد.
صبح روز بعد از خواب بیدار شدیم و با مادرم رفتیم سر مزار بابا حسن.
خیلی حالم گرفته بود. ظرف شکلات را کنار مزارش گذاشتم و آروم خوابیدم. خیلی حس خوبی داشتم. خواب بابا رو دیدم.
خوشحال بود و به من شکلات داد.
انگار مزار بابا حسن آرامبخش ترین جای دنیاست برای من.
ارسال نظر